Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
nonformal education
اموزش غیر رسمی
Search result with all words
formal education
اموزش رسمی
Other Matches
armory training
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
basic unit training
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
reviewed
بازدید رسمی یاسان رسمی
review
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
مامور رسمی مقام رسمی
reviewing
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange devaluation
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
instructions
اموزش
lore
اموزش
tutorial
اموزش
education
اموزش
training
اموزش
instruction
اموزش
tutorials
اموزش
education
اموزش و پرورش
reeducation
باز اموزش
training center
مرکز اموزش
professional education
اموزش تخصصی
remedial instruction
اموزش ترمیمی
religious instruction
اموزش دینی
coeducation
اموزش مختلط
school center
مرکز اموزش
reward training
اموزش با پاداش
programmed instruction
اموزش برنامهای
program of instruction
برنامه اموزش
mass education
اموزش همگانی
curriculums
اموزش برنامه
life long education
اموزش مداوم
curriculum
اموزش برنامه
learning curve
منحنی اموزش
job training
اموزش شغلی
integrated training
اموزش توام
informal education
اموزش غیررسمی
individualized instruction
اموزش انفرادی
training
اموزش دادن
hypnopedia
اموزش با هیپنوتیسم
mass education
اموزش جمعی
military training
اموزش نظامی
personnel training
اموزش کارکنان
compulsory education
اموزش اجباری
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
concurrent training
اموزش همزمان
educability
اموزش پذیری
educable
اموزش پذیر
education center
مرکز اموزش
tutoring
اموزش تک شاگردی
sex education
اموزش جنسی
elementary education
اموزش ابتدایی
primary education
اموزش ابتدایی
moral education
اموزش اخلاقی
general education
اموزش عمومی
technical teaching
اموزش فنی
train
اموزش دادن
basic training
اموزش مقدماتی
unit training
اموزش یکان
technical education
اموزش فنی
voluntary training
اموزش داوطلبانه
vocational education
اموزش حرفهای
teaching machine
ماشین اموزش
unit training
اموزش یکانی
higher education
اموزش عالی
transfer of training
انتقال اموزش
training program
برنامه اموزش
training cycle
مرحله اموزش
training circular
نشریه اموزش
trained
اموزش دادن
trains
اموزش دادن
secondary education
اموزش متوسطه
bowel training
اموزش دفع
annual training
اموزش سالیانه
pedagogical teaching
اموزش مطابق فن تعلیم
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
audio visual
اموزش سمعی وبصری
graduate education
اموزش بعد از لیسانس
pamphlets
نشریه اموزش و فنی
pedagogically
مطابق علم اموزش
on the job training
اموزش ضمن کار
pedagogical
وابسته بعلم اموزش
formal discipline
اموزش صورت گرا
school
مرکز اموزش نظامی
refresher course
دوره اموزش یک ماهه
refresher courses
دوره اموزش یک ماهه
army training program
برنامه اموزش نظامی
advanced individual training
اموزش تکمیلی انفرادی
pamphlet
نشریه اموزش و فنی
in serving training
اموزش ضمن خدمت
active duty for training
اموزش زیر پرچم
schools
مرکز اموزش نظامی
basic combat training
اموزش رزم مقدماتی
educational
مربوط به اموزش و پرورش
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
coeducation
اموزش وپرورش مختلط
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
متخصص اموزش و پرورش
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
pedagogic
وابسته به اموزش وپرورش
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
educationist
متخصص اموزش و پرورش
discovery teaching method
روش اموزش اکتشافی
special education
اموزش و پرورش استثنایی
code training set
دستگاه اموزش مرس
cbt
اموزش بر پایه کامپیوتر
reserve center
مرکز اموزش احتیاط
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
project method
روش اموزش طرحی
courses
مسیر مسابقه دوره اموزش
branch material curriculum
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
course
مسیر مسابقه دوره اموزش
army training program
برنامه اموزش نیروی زمینی
beatification
اموزش عمل تبرک کردن
manual training
دوره اموزش هنرهای دستی
assault course
میدان اموزش عملیات هجومی
assault courses
میدان اموزش عملیات هجومی
disciplinary training center
مرکز اموزش زندانیان نظامی
pedagogy
فن اموزش وپرورش کودک للگی
coursed
مسیر مسابقه دوره اموزش
toilet training
اموزش اداب توالت رفتن
computer augmented learning
بسط اموزش به کمک کامپیوتر
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
world conference of computer in educatio
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
cai
Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
educable mentally retarded
عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
planit
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
instructions
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
rehabilitation training center
مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
catechetics
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
hands-on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
technical escort
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
glm
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
computer managed instruction
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
institutional
رسمی
formmal
رسمی
official
رسمی
orthodox
رسمی
solemn
رسمی
formal
رسمی
solemn form
طریقه رسمی
semiformal
نیمه رسمی
semiofficial
نیمه رسمی
boarding call
بازدید رسمی
smallage
کرفس رسمی
bonspiel
مسابقه رسمی
noterial document
سند رسمی
communique
ابلاغ رسمی
prontonotary
سردفتراسناد رسمی
prothonotary
سردفتراسناد رسمی
cognizance
اخطار رسمی
public submission
مناقصه رسمی
semi official
نیمه رسمی
semi officially
بطورنیم رسمی
speedwell
سیزاب رسمی
standard time
زمان رسمی
state religion
مذهب رسمی
Full dress. Formal dress.
لباس رسمی
free and easy
<idiom>
غیر رسمی
stand on ceremony
<idiom>
رسمی بودن
aregular cook
اشپز رسمی
throwaway
غیر رسمی
card-carrying
عضو رسمی
statute mile
مایل رسمی
tux
لباس رسمی
vestment
لباس رسمی
letter de chancellerie
نامه رسمی
extra official
غیر رسمی
mare's tail
هپوریس رسمی
nonformal
غیر رسمی
official document
سند رسمی
official authorities
مراجع رسمی
official channels
مجاری رسمی
formal accountability
ذیحسابی رسمی
legalization
شناسایی رسمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com