English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
computerized instruction اموزش کامپیوتری
Search result with all words
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
Other Matches
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
asynchronous 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
tutorial اموزش
tutorials اموزش
lore اموزش
training اموزش
education اموزش
instruction اموزش
instructions اموزش
compulsory education اموزش اجباری
program of instruction برنامه اموزش
professional education اموزش تخصصی
basic training اموزش مقدماتی
personnel training اموزش کارکنان
bowel training اموزش دفع
military training اموزش نظامی
coeducation اموزش مختلط
moral education اموزش اخلاقی
mass education اموزش جمعی
concurrent training اموزش همزمان
train اموزش دادن
trained اموزش دادن
trains اموزش دادن
educability اموزش پذیری
educable اموزش پذیر
education center مرکز اموزش
elementary education اموزش ابتدایی
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
individualized instruction اموزش انفرادی
education اموزش و پرورش
mass education اموزش همگانی
life long education اموزش مداوم
integrated training اموزش توام
learning curve منحنی اموزش
job training اموزش شغلی
informal education اموزش غیررسمی
general education اموزش عمومی
primary education اموزش ابتدایی
teaching machine ماشین اموزش
voluntary training اموزش داوطلبانه
vocational education اموزش حرفهای
tutoring اموزش تک شاگردی
unit training اموزش یکان
unit training اموزش یکانی
annual training اموزش سالیانه
formal education اموزش رسمی
school center مرکز اموزش
training center مرکز اموزش
secondary education اموزش متوسطه
training اموزش دادن
transfer of training انتقال اموزش
training program برنامه اموزش
training cycle مرحله اموزش
technical teaching اموزش فنی
technical education اموزش فنی
sex education اموزش جنسی
religious instruction اموزش دینی
training circular نشریه اموزش
reeducation باز اموزش
curriculum اموزش برنامه
remedial instruction اموزش ترمیمی
curriculums اموزش برنامه
higher education اموزش عالی
reward training اموزش با پاداش
programmed instruction اموزش برنامهای
refresher course دوره اموزش یک ماهه
formal discipline اموزش صورت گرا
educationists کارشناس اموزش و پرورش
audio-visual اموزش سمعی وبصری
graduate education اموزش بعد از لیسانس
audio visual اموزش سمعی وبصری
schools مرکز اموزش نظامی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
school مرکز اموزش نظامی
educational مربوط به اموزش و پرورش
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
in serving training اموزش ضمن خدمت
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
pamphlet نشریه اموزش و فنی
pedagogical وابسته بعلم اموزش
educationists متخصص اموزش و پرورش
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
code training set دستگاه اموزش مرس
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
reserve center مرکز اموزش احتیاط
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
pedagogically مطابق علم اموزش
combat development پیشرفت اموزش رزمی
army training program برنامه اموزش نظامی
on the job training اموزش ضمن کار
pamphlets نشریه اموزش و فنی
special education اموزش و پرورش استثنایی
active duty for training اموزش زیر پرچم
educationist کارشناس اموزش و پرورش
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
educationist متخصص اموزش و پرورش
project method روش اموزش طرحی
coeducation اموزش وپرورش مختلط
nonformal education اموزش غیر رسمی
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
course مسیر مسابقه دوره اموزش
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
beatification اموزش عمل تبرک کردن
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
cai Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
rehabilitation training center مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
catechetics فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands-on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
technical escort پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
glm روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
computerized کامپیوتری
computer simulation کامپیوتری
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
computer game بازی کامپیوتری
computer graphicist گرافیست کامپیوتری
computer drawing ترسیم کامپیوتری
computerized game playing بازیهای کامپیوتری
computerizes کامپیوتری کردن
computerizing کامپیوتری کردن
computerized mail پست کامپیوتری
magazines computer oriented مجلات کامپیوتری
computerized کامپیوتری شده
computer network شبکه کامپیوتری
computer letter حرف کامپیوتری
computer language زبان کامپیوتری
computer operation عملکرد کامپیوتری
computer printout چاپ کامپیوتری
computer program برنامه کامپیوتری
computer system سیستم کامپیوتری
computer utility خدمات کامپیوتری
computerization کامپیوتری شدن
computer museum موزه کامپیوتری
computerization کامپیوتری کردن
computer music موسیقی کامپیوتری
computer word کلمه کامپیوتری
computerised کامپیوتری کردن
computerises کامپیوتری کردن
computer code رمز کامپیوتری
computer circuits مدارهای کامپیوتری
desktop publishing نشر کامپیوتری
business type operation عملیات کامپیوتری
tools در سیستم کامپیوتری
computerising کامپیوتری کردن
computerized tomography رادیولوژی کامپیوتری
computer crime جرم کامپیوتری
computing system سیستم کامپیوتری
computer conferencing کنفرانس کامپیوتری
computer design طراحی کامپیوتری
computerize کامپیوتری کردن
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
computed tomography scanning مغز نگاری کامپیوتری
computer simulation شبیه سازی کامپیوتری
computer serrices company شرکت خدمات کامپیوتری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com