Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
impassablility
امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
Other Matches
swimming capability
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
impossibility
امکان ناپذیری
fordability
قابلیت عبور
trafficability
قابلیت عبور
practicableness
قابلیت عبور
trafficability
قابلیت عبور ومرور
permeability
قابلیت عبور دادن رطوبت
gradeability
قابلیت عبور خودرو از شیبها
practicableness
امکان قابلیت اجرا
inexpiably
بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
feasibility study
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
interoperability
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
flotation
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
electromagnetic compatability
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
serviceability
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
commensurability
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
edlin
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
scheduler
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
ductility
قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
strain hardenability
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
Winsock
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
Windows Explorer
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
illimitableness
حد ناپذیری
indissolubility
حل ناپذیری
illimitability
حد ناپذیری
imperviousness
نم ناپذیری
indescribability
وصف ناپذیری
indefensibility
تصدیق ناپذیری
indestructibility
فنا ناپذیری
indiscerptibility
تجزیه ناپذیری
indisputability
بحث ناپذیری
indomitability
تسخیر ناپذیری
ineffability
وصف ناپذیری
inelasticity
کشش ناپذیری
inerrability
لغزش ناپذیری
immeasurability
پیمایش ناپذیری
indefensibility
دفاع ناپذیری
incommutability
تبدیل ناپذیری
incommutability
تخفیف ناپذیری
permeability
نفود ناپذیری
incomparability
مقایسه ناپذیری
incompressibility
تراکم ناپذیری
incondensability
انقباض ناپذیری
incorrigibility
اصلاح ناپذیری
incorruption
فساد ناپذیری
incurability
علاج ناپذیری
indefatigability
خستگی ناپذیری
untouchability
لمس ناپذیری
nonadditivity
جمع ناپذیری
mortmain
انتقال ناپذیری
inerrable
لغزش ناپذیری
inexpiableness
کفاره ناپذیری
irresistibility
ایستادگی ناپذیری
irreparableness
جبران ناپذیری
irremissibility
بخشش ناپذیری
irremediableness
علاج ناپذیری
irremediableness
چاره ناپذیری
intolerability
تحمل ناپذیری
irrefutability
انکار ناپذیری
invariance
تغییر ناپذیری
invincibility
شکست ناپذیری
irreducibility
تحویل ناپذیری
irreconcilability
وفق ناپذیری
irreconcilability
اصلاح ناپذیری
irreconcilableness
وفق ناپذیری
irresistibility
مقاومت ناپذیری
interminableness
پایان ناپذیری
irrevocability
برگشت ناپذیری
inexpiableness
مرمت ناپذیری
irreversibility
برگشت ناپذیری
inexplicability
توضیح ناپذیری
inexpressibility
بیان ناپذیری
inextensibility
انبساط ناپذیری
infallibly
لغزش ناپذیری
insatiability
تسکین ناپذیری
inscrutability
تفحص ناپذیری
inseparability
تجزیه ناپذیری
insuperability
شکست ناپذیری
intangibility
لمس ناپذیری
irretrievability
چاره ناپذیری
irreconcilableness
اصلاح ناپذیری
imperviousness
نفوذ ناپذیری
impassiveness
تالم ناپذیری
impassibility
تحمل ناپذیری
achromatisation
رنگ ناپذیری
immutability
تغییر ناپذیری
immiscibility
امتزاج ناپذیری
immeusurableness
پیمایش ناپذیری
abclution
فرهنگ ناپذیری
inevitability
چاره ناپذیری
invulnerability
اسیب ناپذیری
inflexibility
انعطاف ناپذیری
irretrievability
جبران ناپذیری
inaccessibility
دسترسی ناپذیری
inaccessibility
ارتباط ناپذیری
impenetrability
نفوذ ناپذیری
impenetrableness
سرایت ناپذیری
inalterability
تغییر ناپذیری
elastance
برق ناپذیری
acoria
سیری ناپذیری
imperviousness
سرایت ناپذیری
chalktest
ازمایش اب ناپذیری با گچ
rigidity
انعطاف ناپذیری
impenetrableness
خلول ناپذیری
immobility
تحرک ناپذیری
impermeability
نشت ناپذیری
achromatization
رنگ ناپذیری
achromatism
رنگ ناپذیری
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
elastivity
واحد برق ناپذیری
factorial invariance
تغییر ناپذیری عاملی
indispensability
چاره ناپذیری اقتضا
modulus of incompressibility
ضریب فشار ناپذیری
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
impermeability
نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
impermeability
نفوذ ناپذیری ناتراوایی
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
unattainbility of absolute zero
دسترس ناپذیری صفر مطلق
incommensurability
عدم تقارن سنجش ناپذیری
imperturbableness
خون سردی تشویش ناپذیری
implacability
تسکین ناپذیری کینه توزی
impalpability
دارای خصوصیات لمس ناپذیری
impenitence
بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
fire capabilities
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
undisputed
بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
habilitation
قابلیت
solvability
قابلیت حل
fitness
قابلیت
eligibility
قابلیت
susceptibility
قابلیت
adaptability
قابلیت
solubility
قابلیت حل
capability
قابلیت
capacities
قابلیت
capacity
قابلیت
contemptibility
قابلیت
competence
قابلیت
skill
قابلیت
ability
قابلیت
qualification
قابلیت
credential
قابلیت
competence
قابلیت
abilities
قابلیت
toll
حق عبور
rights of way
حق عبور
right of way
حق عبور
passage of lines
عبور از خط
transmission
عبور
transmissions
عبور
transit
عبور
tolls
حق عبور
crossing
عبور
tolling
حق عبور
alpha canis majoris
عبور
passage
عبور
transmittance
عبور
passage
حق عبور
transmittancy
عبور
passages
عبور
passages
حق عبور
transmittal
عبور
cross-Channel
عبور
fording
عبور از اب
right of passage
حق عبور
road haulage
حق عبور
edibility
قابلیت خوردن
conductivity
قابلیت هدایت
conductibility
قابلیت هدایت
emissivity
قابلیت نشر
controllability
قابلیت کنترل
erectility
قابلیت نعوظ
erodibility
قابلیت فرسایش
exchangeability
قابلیت معاوضه
divisibility
قابلیت تقسیم
distensibility
قابلیت انبساط
destructibility
قابلیت انهدام
dependability
قابلیت اعتماد
culpability
قابلیت مجازات
corruptibility
قابلیت فساد
digestibility
قابلیت هضم
convertibility
قابلیت تبدیل
conversableness
قابلیت معاشرت
dis qualified
فاقد قابلیت
dissolubility
قابلیت انحلال
dependability
قابلیت اطمینان
emissivity
قابلیت انتشار
excitability
قابلیت تحریک
expandability
قابلیت انبساط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com