Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (4 milliseconds)
English
Persian
impanate
امیخته بنان
Other Matches
fingers end
بنان
fingerend
بنان
panification
ارد بنان
portmanteaus
امیخته
zygose
امیخته
portmanteaux
امیخته
motley
امیخته
interwrought
در هم امیخته
portmanteau
امیخته
mixture
امیخته
medley
امیخته
medleys
امیخته
mixed
امیخته
mixtures
امیخته
cold mix
امیخته سرد
immiscible
امیخته نشدنی
coalescent
بهم امیخته
mixed crystal
کریستال امیخته
mixed gas
گاز امیخته
mixed mode
باب امیخته
mixed number
عدد امیخته
mixed tides
کشندهای امیخته
lemon squash
شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
oil is immiscible with water
روغن با اب امیخته نمیشود
mixed mode experssion
عبارت امیخته یاب
gold amalgam
جیوه امیخته بازر
prank
شوخی امیخته بافریب
pranks
شوخی امیخته بافریب
mincemeat
قیمه امیخته باکشمش
chrism
روغن امیخته بابلسان
mixed radix notation
نشان گذاری امیخته مبنا
mixed mode macro
درشت دستور امیخته باب
deep laid
امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
d. butter
کره اب کرده و امیخته با ارد
neo platonism
فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
poudrette
کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
loam
خاک رس وشن که با گیاه پوسیده امیخته باشد
law french
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
lingua francas
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua franca
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
ingratiatory
طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
imbroglio
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
omnim gatherum
امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
tragi comedy
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
kamptulicon
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
incorporating mill
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
gouache
رنگ کاری با رنگی که در اب حل شده و با عسل و صمغ امیخته شده
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com