Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
deep laid
امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
Other Matches
clandestinely
نهانی
in concealment
نهانی
on the quiet
نهانی
undercover
نهانی
surreptitiously
نهانی
privily
نهانی
covertly
نهانی
underhand
نهانی
occult
نهانی
jackes
نهانی
suberranean
نهانی
subterranean
نهانی
on the sly
نهانی
necessary house
نهانی
backstair
نهانی
last
نهانی
lasted
نهانی
lasts
نهانی
secret
نهانی
subterraneous
نهانی
surreptitious
نهانی
by stealth
نهانی
backstairs
نهانی
secrets
نهانی
furtive
پنهان نهانی
tip-offs
اطلاع نهانی
tip off
اطلاع نهانی
tip-off
اطلاع نهانی
spy into
نهانی دیدن
potential
نهانی پنهانی
kabbala
رازیاعلم نهانی
acuteness
زیرکی
perspicuousness
زیرکی
cleverness
زیرکی
perspicacity
زیرکی
nimbly
به زیرکی
adroitness
زیرکی
alertress
زیرکی
astuteness
زیرکی
artfulness
زیرکی
nimble wit
زیرکی
nimbleness
زیرکی
nimblenesss
زیرکی
knowingness
زیرکی
sharply
به زیرکی
long head
زیرکی
craftiness
زیرکی
cogency
زیرکی
shrewdness
زیرکی
sagacity
زیرکی
subtility
زیرکی
alertness
زیرکی
intelligence
زیرکی
deftness
زیرکی
artiness
زیرکی
quillet
زیرکی
shrewd ness
زیرکی
interwrought
در هم امیخته
motley
امیخته
portmanteaux
امیخته
portmanteau
امیخته
portmanteaus
امیخته
mixture
امیخته
medleys
امیخته
medley
امیخته
mixtures
امیخته
zygose
امیخته
mixed
امیخته
f.marriage
عروس نهانی یازیرجلی
irreptitious
نهانی داخل شده
potentially
با داشتن استعداد نهانی
subtleties
زیرکی لطافت
subtlety
زیرکی لطافت
perspicuity
زیرکی عاقلی
agility
تردستی زیرکی
cunning
ماهر زیرکی
brilliance
برق زیرکی
subtly
ازروی زیرکی
penetration
زیرکی کیاست
cold mix
امیخته سرد
mixed crystal
کریستال امیخته
mixed tides
کشندهای امیخته
impanate
امیخته بنان
mixed gas
گاز امیخته
mixed mode
باب امیخته
mixed number
عدد امیخته
immiscible
امیخته نشدنی
coalescent
بهم امیخته
potential
دارای استعداد نهانی پتانسیل
fully
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
gnostic
دارای اسرار روحانی نهانی
potential energy
انرژی نهانی نیروی ذخیره
potentialities
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentiality
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
finesse
زیرکی بکار بردن
ingenious
با هوش ناشی از زیرکی
gold amalgam
جیوه امیخته بازر
chrism
روغن امیخته بابلسان
mincemeat
قیمه امیخته باکشمش
oil is immiscible with water
روغن با اب امیخته نمیشود
prank
شوخی امیخته بافریب
lemon squash
شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
mixed mode experssion
عبارت امیخته یاب
pranks
شوخی امیخته بافریب
under the rose
نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
intriguingly
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
To do something surreptitiously.
زیر زیرکی کاری راکردن
politicly
مدبرانه ازروی کاردانی یا زیرکی
mixed mode macro
درشت دستور امیخته باب
mixed radix notation
نشان گذاری امیخته مبنا
d. butter
کره اب کرده و امیخته با ارد
outmanoeuvres
در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmanoeuvring
در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmaneuvred
در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmaneuvres
در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmanoeuvre
در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmaneuvring
در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmanoeuvred
در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
neo platonism
فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
poudrette
کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
intelligence quotient
عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
lingua francas
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua franca
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
loam
خاک رس وشن که با گیاه پوسیده امیخته باشد
law french
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
wot
هوش زیرکی فهم ادراک عقل بذله گویی
imbroglios
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
omnim gatherum
امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
ingratiatory
طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
imbroglio
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
self discovery
کشف باطن واستعدادهای نهانی ونقاط ضعف خود شناسایی نفس
tragi comedy
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
kamptulicon
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
hush ship
کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
malefic
حیله گر
wile
حیله
circumvention
حیله
wilily
به حیله
wiliness
حیله
fraudful
حیله گر
management
حیله
tricklery
حیله
shammer
حیله گر
monkey trick
حیله
monkeyshine
حیله
fraudulency
حیله
janus faced
حیله گر
imposture
حیله
trepanation
حیله
quillet
حیله
falsificator
حیله گر
shiftily
با حیله
sleekit
حیله گر
swindlingly
به حیله
guileful
حیله گر
fraudless
بی حیله
frauds
حیله
trains
حیله
shrewdest
حیله گر
gins
حیله و فن
gin
حیله و فن
rigs
حیله
rigged
حیله
rig
حیله
humbugs
حیله
humbug
حیله
evasion
حیله
tricked
حیله
trick
حیله
above board
بی حیله
evasions
حیله
gimmicks
حیله
gimmick
حیله
fouls
حیله
trickery
حیله گ ری
trained
حیله
shifty
حیله گر
train
حیله
guile
حیله
crafty
حیله گر
illusions
حیله
foulest
حیله
wilier
پر حیله
shrewder
حیله گر
shrewd
حیله گر
foul
حیله
fouled
حیله
fouler
حیله
strategy
حیله
strategies
حیله
wily
پر حیله
wiliest
پر حیله
illusion
حیله
devices
حیله
ruses
حیله
device
حیله
managements
حیله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com