Dictiornary-Farsi | انباره مجازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
virtual storage	انباره مجازی


Search result with all words

virtual storage access method	روش دستیابی انباره مجازی
vsam	Access Storage Virtual روش دستیابی انباره مجازی ethod
Other Matches

storage location	مکان انباره محل انباره
accumulator	انباره
storage	انباره
storage device	انباره
storage battery	انباره
store	انباره
storing	انباره
mass storage	تل انباره
capacitor	انباره
cesspool	انباره فاضلاب
capacitor store	انباره خازنی
serial storage	انباره نوبتی
bulk storage	انباره پرگنجایش
electrostatic storage	انباره الکترواستاتیکی
energy storage	انباره ی انرژی
circulating storage	انباره گردشی
control store	انباره کنترل
core storage	انباره چنبرهای
dynamic storage	انباره پویا
core storage	انباره هستهای
serial storage	انباره سری
disk storage	انباره گردهای
sequential storage	انباره ترکیبی
external storage	انباره خارجی
matrix storage	انباره ماتریسی
nesting storage	انباره تودرتو
nesting storage	انباره پشتهای
regenerative storage	انباره باززا
real storage	انباره واقعی
parallel storage	انباره موازی
permanent storage	انباره دائمی
permanent store	انباره دائمی
primary storage	انباره اولیه
program storage	انباره برنامه
main storage	انباره اصلی
external store	انباره خارجی
file storage	انباره فایل
fixed storage	انباره ثابت
heat sink	انباره حرارتی
high storage	انباره بالا
secondary storage	انباره ثانوی
secondary storage	انباره ثانویه
reserve accumulator	انباره کمکی
intermediate storage	انباره واسط
internal storage	انباره داخلی
local storage	انباره محلی
magnetic storage	انباره مغناطیسی
protected storage	انباره محفوظ
ws	انباره دایر
storage location	مکان انباره
storage device	دستگاه انباره
stock	انباشته انباره
stocked	انباشته انباره
storage cycle	سیکل انباره
storage cycle	چرخه انباره
store	انباره کردن
storing	انباره کردن
storage register	ثبات انباره
storage location	موقعیت انباره
storage protection	حفافت انباره
working storage	انباره کاری
volatile storage	انباره فرار
two level store	انباره دو سطحی
temporary storage	انباره موقتی
temporary storage	انباره موقت
tape storage	انباره نواری
switch storage	انباره گزینهای
storage unit	واحد انباره
storage compaction	فشردگی انباره
storage cell	سلول انباره
storage cell	یاخته انباره
associative stopage	انباره انجمنی
static storage	انباره ایستا
associative storage	انباره انجمنی
auxiliary storage	انباره کمکی
backing store	انباره پشتیبان
backing storage	انباره پشتیبان
storage allocation	تخصیص انباره
buffer storage	انباره میانگیر
storage capacity	فرفیت انباره
storage capacity	گنجایش انباره
storage buffer	میانگیر انباره
storage array	ارایه انباره
bulk storage	انباره پر گنجایش
pushdown store	انباره پایین فشردنی
parallel search storage	انباره جستجوی موازی
online storage	انباره درون خطی
read only storage	انباره فقط خواندنی
protected storage	انباره محافظت شده
pushup storage	انباره بالا فشردنی
central mass storage	انباره انبوه مرکزی
offline storage	انباره برون خطی
static storage allocation	تخصیص انباره ایستا
secondary storage medium	رسانه انباره ثانوی
magnetic tape storage	انباره نوار مغناطیسی
nonerasable storage	انباره پاک نشدنی
common storage area	ناحیه اشتراکی انباره
erasable storage	انباره پاک شدنی
nondestructive storage	انباره غیر مخرب
sequential storage device	دستگاه انباره ترتیبی
double accumulator switch	کلید انباره دوبل
storage interleaving	درمیان انباره جای دادن
reloadable control storage	انباره با کنترل بارگیری مجدد
removable mass storage	انباره انبوه قابل انتقال
mailbox	انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailboxes	انباره پیغام های پستی صندوق پست
tropologic	مجازی
translative	مجازی
figurative	مجازی
metaphorical	مجازی
dummy	مجازی
allegorical	مجازی
virtual	مجازی
implicit	مجازی
allegoric	مجازی
optional contract	مجازی
dummies	مجازی
transitive	رابطه مجازی
torpe	معنی مجازی
virtual image	تصویر مجازی
trope	معنی مجازی
troplogy	تفسیر مجازی
troplogy	تعبیر مجازی
virtual address	نشانی مجازی
virtual address	آدرس مجازی
virtual cathode	کاتد مجازی
virtual computer	کامپیوتر مجازی
virtual focus	کانون مجازی
artificial horizon	افق مجازی
virtual machine	ماشین مجازی
parctical entropy	انتروپی مجازی
virtual stress	تنش مجازی
image well	چاه مجازی
idiographic	مجازی مادی
figurative sense	معنی مجازی
virtual table	جدول مجازی
virtual storage	حافظه مجازی
virtual entropy	انتروپی مجازی
mean sun	افتان مجازی
virtual machine	دستگاه مجازی
virtual memory	حافظه مجازی
virtual particle	ذره مجازی
virtual quantum	کوانتوم مجازی
nibbles	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbling	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibble	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbled	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
virtual work method	روش کار مجازی
behind the stage <adj.> <adv.>	محرمانه [اصطلاح مجازی]
behind the stage <adj.> <adv.>	خصوصی [اصطلاح مجازی]
figural	مجازی صورت وار
smooth <adj.>	روان [اصطلاح مجازی]
to unfold	از آب در آمدن [اصطلاح مجازی]
impermissibility	غیر مجازی ممنوعیت
whirligig of something	دوران دایمی [اصطلاح مجازی]
to revisit something	بازدید کردن چیزی [مجازی]
to refresh something	چیزی را نو کردن [اصطلاح مجازی]
to smack of something <idiom>	مطلبی را رساندن [اصطلاح مجازی]
house of cards	طرح پوشالی [اصطلاح مجازی ]
to float with the current <idiom>	با جریان آب رفتن [اصطلاح مجازی]
haircut	بخشش بدهکای [اصطلاح مجازی]
to be on the same page <idiom>	همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
grapevine	سخن چینی [اصطلاح مجازی]
to talk the same language <idiom>	همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
to smack of something <idiom>	ضمنا فهماندن [اصطلاح مجازی]
to smack of something <idiom>	اشاره کردن [اصطلاح مجازی]
the virtual work method	روش اصل مجازی کار
shadow ROM	حافظه مجازی فقط خواندنی
tropology	ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
virtual storage operating system	سیستم عامل حافظه مجازی
to put somebody on the back burner	به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap	به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside	به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to refresh something	چیزی را باز نوساختن [اصطلاح مجازی]
When in Rome, do as the Romans do! <idiom>	در رم مثل رمی ها باش . [اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater	به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
haircut	صرف نظر از بدهکاری [اصطلاح مجازی]
to lie dormant	غیر فعال بودن [اصطلاح مجازی]
He stands there like a duck in a thunder storm. <idiom>	مانند خر در گل گیر کرده. [اصطلاح مجازی]
to be in the same boat <idiom>	درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
to be on the same page <idiom>	به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
to talk the same language <idiom>	به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
to be in tune with somebody	هم آهنگ بودن با کسی [اصطلاح مجازی]
to rock the boat <idiom>	گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
to create a sensation <idiom>	گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
to raise a stink <idiom>	گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
to stir something up <idiom>	چیزی را تحریک کردن [اصطلاح مجازی]
against the tide <adv.>	مخالف نظام عمومی [اصطلاح مجازی]
to turn one's back on somebody	از کسی دوری کردن [اصطلاح مجازی]
to sweeten something	چیزی را دلپسند کردن [اصطلاح مجازی]
to approach one another	به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
house of cards	ساختمان سست بنیاد [اصطلاح مجازی]
to bleed somebody	خون کسی را مکیدن [اصطلاح مجازی]
I'm starving [to death] .	از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
crusade [against somebody or something]	مبارزه [با کسی یا چیزی] [اصطلاح مجازی]
to put the blame on somebody	تقصیر را سر کسی گذاشتن [اصطلاح مجازی]
smell danger <idiom>	از خطری پیش آگاه شدن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside	به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap	به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner	به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]