Dictiornary-Farsi | انباره پایین فشردنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
pushdown store	انباره پایین فشردنی


Other Matches

pushup storage	انباره بالا فشردنی
push down stack	پایین فشردنی
pushdown	پایین فشردنی
pushdown list	لیست پایین فشردنی
storage location	مکان انباره محل انباره
compressible	بهم فشردنی
pushup	بالا فشردنی
pushup list	لیست بالا فشردنی
depress	پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul	پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses	پایین دادن لوله پایین اوردن
down	سوی پایین بطرف پایین
vertically	از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
storage battery	انباره
capacitor	انباره
storage	انباره
mass storage	تل انباره
store	انباره
accumulator	انباره
storing	انباره
storage device	انباره
virtual storage	انباره مجازی
working storage	انباره کاری
volatile storage	انباره فرار
dynamic storage	انباره پویا
static storage	انباره ایستا
electrostatic storage	انباره الکترواستاتیکی
energy storage	انباره ی انرژی
ws	انباره دایر
regenerative storage	انباره باززا
reserve accumulator	انباره کمکی
high storage	انباره بالا
heat sink	انباره حرارتی
secondary storage	انباره ثانویه
secondary storage	انباره ثانوی
stock	انباشته انباره
external storage	انباره خارجی
stocked	انباشته انباره
sequential storage	انباره ترکیبی
serial storage	انباره نوبتی
serial storage	انباره سری
two level store	انباره دو سطحی
fixed storage	انباره ثابت
file storage	انباره فایل
external store	انباره خارجی
real storage	انباره واقعی
associative stopage	انباره انجمنی
storage register	ثبات انباره
storage protection	حفافت انباره
storage location	موقعیت انباره
storage location	مکان انباره
buffer storage	انباره میانگیر
bulk storage	انباره پر گنجایش
storage unit	واحد انباره
associative storage	انباره انجمنی
switch storage	انباره گزینهای
tape storage	انباره نواری
auxiliary storage	انباره کمکی
backing storage	انباره پشتیبان
temporary storage	انباره موقت
temporary storage	انباره موقتی
backing store	انباره پشتیبان
bulk storage	انباره پرگنجایش
capacitor store	انباره خازنی
cesspool	انباره فاضلاب
storage capacity	فرفیت انباره
storage capacity	گنجایش انباره
storage buffer	میانگیر انباره
storage array	ارایه انباره
storage allocation	تخصیص انباره
disk storage	انباره گردهای
storing	انباره کردن
storage cell	سلول انباره
circulating storage	انباره گردشی
storage device	دستگاه انباره
control store	انباره کنترل
core storage	انباره چنبرهای
core storage	انباره هستهای
storage cycle	سیکل انباره
storage cycle	چرخه انباره
storage compaction	فشردگی انباره
store	انباره کردن
permanent storage	انباره دائمی
main storage	انباره اصلی
magnetic storage	انباره مغناطیسی
storage cell	یاخته انباره
local storage	انباره محلی
permanent store	انباره دائمی
primary storage	انباره اولیه
program storage	انباره برنامه
protected storage	انباره محفوظ
internal storage	انباره داخلی
nesting storage	انباره پشتهای
nesting storage	انباره تودرتو
intermediate storage	انباره واسط
matrix storage	انباره ماتریسی
parallel storage	انباره موازی
central mass storage	انباره انبوه مرکزی
erasable storage	انباره پاک شدنی
nondestructive storage	انباره غیر مخرب
protected storage	انباره محافظت شده
static storage allocation	تخصیص انباره ایستا
double accumulator switch	کلید انباره دوبل
secondary storage medium	رسانه انباره ثانوی
parallel search storage	انباره جستجوی موازی
magnetic tape storage	انباره نوار مغناطیسی
common storage area	ناحیه اشتراکی انباره
offline storage	انباره برون خطی
nonerasable storage	انباره پاک نشدنی
online storage	انباره درون خطی
read only storage	انباره فقط خواندنی
sequential storage device	دستگاه انباره ترتیبی
virtual storage access method	روش دستیابی انباره مجازی
reloadable control storage	انباره با کنترل بارگیری مجدد
storage interleaving	درمیان انباره جای دادن
removable mass storage	انباره انبوه قابل انتقال
mailbox	انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailboxes	انباره پیغام های پستی صندوق پست
vsam	Access Storage Virtual روش دستیابی انباره مجازی ethod
nibbled	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbling	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbles	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibble	به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
dasd	Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
lower most	پایین تر
short	پایین تر
shorter	پایین تر
shortest	پایین تر
submiss	پایین
down	پایین
below	پایین
lower	پایین تر
lowered	پایین تر
lowering	پایین تر
lowers	پایین تر
lower limit	حد پایین
low	پایین
lower	پایین
infara	پایین
below <adv.>	در پایین
subteen	پایین تر از سن 31
hereafter <adv.>	در پایین
tailwater	پایین اب
hereinafter [formal] <adv.>	در پایین
thereinafter [archaic or formal] <adv.>	در پایین
beneath	پایین
bottoms	پایین
infara	پایین تر
subatmospheric	پایین تر از جو
bal	از مچ پا به پایین
neath or neath	پایین
neath or neath	پایین تر
bottom	پایین
sub-	یا پایین تر
beneath	پایین تر
underneath	پایین
down stairs	پایین
vide infara	پایین
shitu	پایین
dowm	پایین
low level	پایین
flattest	پایین
hypogenous	پایین رو
further down	پایین تر
flat	پایین
de-	پایین
downward compatibility	سازگارمتمایل به پایین
downward compatible	سازگار رو به پایین
submaxilla	ارواره پایین
oars down	پارو پایین
downtrend	سیربطرف پایین
lower bound	کران پایین
bate	پایین اوردن
on the down grade	پایین رونده
low wing	بال پایین
low altitude	ارتفاع پایین
mean low water	اب پایین میانگین
neath or neath	پایین زیرین
downward movement	حرکت رو به پایین
nether world	جهان پایین
nutate	پایین افتادن
go dan barai	رد کردن از پایین
low frequency	فرکانس پایین
face down feed	خورد رو به پایین
nutant	پایین افتاده
infrahuman	پایین تر از انسان
low resolution	وضوح پایین
downward travel	ضربه رو به پایین
downward swing	نوسان رو به پایین
download	بارگیری پایین
overhand	از پایین ببالا
prolapsus	پایین افتادگی
low activity	فعالیت پایین
low level	در سطح پایین
lower mast	دکل پایین
downmost	پایین ترین
down draft	جریان رو به پایین
lower limit	کران پایین
down current	جریان رو به پایین
low resolution	تفکیک پایین