Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (12 milliseconds)
English
Persian
warehouse
انبار کالا
warehouses
انبار کالا
hold
انبار کالا
holds
انبار کالا
depot
انبار کالا
depots
انبار کالا
stock room
انبار کالا
storeroom
انبار کالا
stowage
انبار کالا
Search result with all words
storehouse
مخزن انبار کالا
storehouses
مخزن انبار کالا
storage
ذخیره سازی انبار کالا
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
snake out
خارج کردن کالا از انبار ناو
stock certificate
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
storeroom
مخزن انبار کالا
stowage
حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
strike below
بردن کالا به انبار
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
Other Matches
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
caged storage
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
stockpile
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
stockpiles
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiling
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
bin storage
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
bin storage space
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
custodial record
پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
store-rooms
انبار
rooms
انبار
sluice
انبار
sluiced
انبار
storage bunker
انبار
sluices
انبار
lodge
انبار
storage tank
انبار
spoil pit
انبار
waste
انبار
wastes
انبار
magazine
انبار
repositories
انبار
magazines
انبار
repository
انبار
depots
انبار
store-room
انبار
storeroom
انبار
thesauruses
انبار
reservoirs
انبار
stocked
انبار
reservoirs
اب انبار
reservoir
انبار
reservoir
اب انبار
storehouses
انبار
depot
انبار
room
انبار
pantechnicon
انبار
pantechnicons
انبار
store room
انبار
storehouse
انبار
stock room
انبار
in bond
در انبار
stock
انبار
reservedness
اب انبار
depository
انبار
store
انبار
reservedness
انبار
agglomeration
انبار
barn
انبار
garnered
انبار
barns
انبار
entrepot
انبار
garner
انبار
almery
انبار
cellar
انبار
cellars
انبار
garners
انبار
warehouse
انبار
cisterns
اب انبار
warehouses
انبار
cistern
اب انبار
stockrooms
انبار
thesaurus
انبار
freight house
انبار
lodged
انبار
water reservoir
اب انبار
lodges
انبار
storage
انبار
seraglio
انبار
storing
انبار
garnering
انبار
tower silo
انبار
water storage tank
اب انبار
stockroom
انبار
goods
کالا
commodity
کالا
wares
کالا
commodities
کالا
mercery
کالا
article
کالا
produced
کالا
object of sale
کالا
produce
کالا
cargo
کالا
cargoes
کالا
ware
کالا
articles
کالا
produces
کالا
stuff
کالا
trafficked
کالا
trafficking
کالا
traffics
کالا
traffick
کالا
materials
کالا
chattel
کالا
mattering
کالا
traffic
کالا
mattered
کالا
matters
کالا
matter
کالا
products
کالا
product
کالا
material
کالا
merchandise
کالا
stuffs
کالا
stuffed
کالا
good
کالا
store
انبار ناو
cellarge
حق انبار داری
chain locker
انبار زنجیر
claimant stock
انبار امانی
stowed
چیدن در انبار
powder magazine
انبار باروت
basic allowance
شارژ انبار
filler depot
انبار تکمیلی
beam store
انبار پرتویی
auxiliary storage
انبار کمکی
ammunition dump
انبار مهمات
ammunition depot
انبار مهمات
earth depot
انبار خاک
ensile
انبار کردن
bonded store
انبار گمرک
abditory
انبار پنهانی
stashing
انبار کردن
bonded ware house
انبار گمرکی
stashes
انبار کردن
core storage
انبار چنبرهای
stashed
انبار کردن
stash
انبار کردن
bonded warehouse
انبار گمرک
storing
انبار ناو
mass storage
انبار انبوه
store room
انبار خانگی
septic tank
گند انبار
lime shed
انبار اهک
level of supply
سطح انبار
barnyard
حیاط انبار
hay loft
انبار علف
imburse
انبار کردن
laver
اب انبار حوضچه
in the hold
در انبار کشتی
inventory lot
نوبه انبار
repertory
انبار مخزن
hay loft
انبار علوفه
general depot
انبار عمومی
store-room
انبار خانگی
barnyards
حیاط انبار
storage
انبار کردن
filler depot
انبار یدکی
magazines
انبار مهمات
magazine
انبار مهمات
mattamore
انبار زیرزمینی
fruitery
انبار میوه
store-rooms
انبار خانگی
fuel storage
انبار سوخت
lanary
انبار پشم
barn
انبار غله
storekeeper
انبار دار
stockage objective
هدف انبار
storable
انبار کردنی
stows
چیدن در انبار
job lot
ته مانده انبار
stowing
چیدن در انبار
storekeeping
رسیدگی به انبار
stow
چیدن در انبار
storehouses
مخزن انبار
storehouses
انبار سر پوشیده
storehouse
مخزن انبار
storekeepers
انبار دار
barns
انبار غله
warehouse
انبار گمرک
bunkers
پرشدن انبار
bunker
پرشدن انبار
granges
انبار غله
to bunker
در انبار اندوختن
grange
انبار غله
stockage
ذخیره انبار
storehouse
انبار سر پوشیده
build-ups
پر کردن انبار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com