Dictiornary-Farsi | انبار کردن مخزن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (28 milliseconds)

English	Persian
warehouse	انبار کردن مخزن
warehouses	انبار کردن مخزن
ware room	انبار کردن مخزن


Search result with all words

dump	مخزن انبار کردن
Other Matches

storehouses	مخزن انبار
watering place	اب انبار مخزن
warehouses	انبار مخزن
warehouse	انبار مخزن
storehouse	مخزن انبار
repertory	انبار مخزن
storehouse	مخزن انبار کالا
storeroom	مخزن انبار کالا
storehouses	مخزن انبار کالا
stockpiling	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage	انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage	انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
caged storage	قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
dump	انبار موقتی زاغه مهمات انبار
lay up	دچار تاخیر کردن یا شدن انبار یاجمع کردن
ensile	انبار کردن
stashes	انبار کردن
stashed	انبار کردن
warehouse	انبار کردن
storage	انبار کردن
stash	انبار کردن
imburse	انبار کردن
deep freeze	انبار کردن
stashing	انبار کردن
yards	انبار کردن
stock piling	انبار کردن
reservedness	انبار کردن
warehouses	انبار کردن
build-up	پر کردن انبار
build-ups	پر کردن انبار
build up	پر کردن انبار
yard	انبار کردن
deep freezes	انبار کردن
store room	جای انبار کردن
tenderest	لطیف کردن انبار
tender	لطیف کردن انبار
tendering	لطیف کردن انبار
store-room	جای انبار کردن
garners	انبار کردن انباشتن
tendered	لطیف کردن انبار
garnering	انبار کردن انباشتن
store-rooms	جای انبار کردن
garnered	انبار کردن انباشتن
garner	انبار کردن انباشتن
stock piling	ذخیره کردن در انبار
hoarding	انبار کردن پول
store	اندوختن انبار کردن
hoardings	انبار کردن پول
storing	اندوختن انبار کردن
administrative storage	انبار کردن به طریق اداری
to lay down wine	شراب را انبار کردن یا جادادن
block storing	انبار کردن بارهای قوال
caged storage	انبار کردن به طریقه محصور
snake out	خارج کردن کالا از انبار ناو
assignment of space	تخصیص جا برای انبار کردن اماد
stowage	حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
x site	سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
external	مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
externals	مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
stowing	انبار کردن بار کردن
stow	انبار کردن بار کردن
stows	انبار کردن بار کردن
stowed	انبار کردن بار کردن
bin storage space	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
tilting mixer	نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
honey combing	روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
inhibiting	اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
bacteriolysis	مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
custodial record	پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number	شماره فنی انبار شماره انبار
open storage	انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
sumps	مخزن
pool	مخزن
repositories	مخزن
repository	مخزن
storage tank	مخزن
cistern	مخزن
feed tank	مخزن اب
depository	مخزن
sump	مخزن
bombs	مخزن
reservoirs	مخزن
bombed out	مخزن
ice cream container	مخزن
cisterns	مخزن اب
fount	مخزن
moderator tank	مخزن
cistern	مخزن اب
tank	مخزن
warehouses	مخزن
storing	مخزن
reservoir	مخزن
caches	مخزن
cache	مخزن
ponds	مخزن
thesauruses	مخزن
pond	مخزن
storage	مخزن
warehouse	مخزن
thesaurus	مخزن
repertoire	مخزن
pooled	مخزن
cisterns	مخزن
reservedness	مخزن
store	مخزن
vessels	مخزن
quartering	مخزن
stank	مخزن
bomb	مخزن
vessel	مخزن
pools	مخزن
bombed	مخزن
water tank	مخزن اب
receptacles	مخزن
receptacle	مخزن
carryover storage	مخزن سالیان
canisters	مخزن خرج
annual storage	مخزن سالانه
cooling water tank	مخزن اب سرد
canister	مخزن خرج
tankage	مخزن سازی
hot water storage tank	مخزن اب جوش
feed tank	مخزن سوخت
cotainer	مخزن فرف
surge chamber	مخزن تعادل
acid tank	مخزن اسید
air chamber	مخزن هوا
system floder	مخزن سیستم
tank	حوض مخزن
seasonal storage	مخزن فصلی
acid receiver	مخزن اسید
magazines	مخزن ماسه
water towers	برج مخزن اب
weekly storage	مخزن هفتگی
wet bulb temperature	دمای تر مخزن
wet bulb thermometer	دماسنج تر مخزن
collecting tank	شاه مخزن
collecting tank	مخزن مادر
septic tank	مخزن پلشتی
winter storage	مخزن زمستانه
septic tank	مخزن فاضل اب
magazine	مخزن ماسه
card stacker	مخزن کارت
maximum water level	ترازطبیعی مخزن
water tower	برج مخزن اب
reservoir pressure	فشار مخزن
drum magazine	مخزن استوانهای
pond	مخزن گودال
magazine feed	تغذیه مخزن
reservoirs	ذخیره مخزن اب
fountain	مخزن چشمه
fountains	مخزن چشمه
petrol tank	مخزن بنزین
gas storage	مخزن بنزین
tankers	مخزن سوخت
tanker	مخزن سوخت
peak tank	مخزن نوک
total reservoir storage	گنجایش کل مخزن
blessed folder	مخزن فرعی
reservoir	ذخیره مخزن اب
ponds	مخزن گودال
mercury tank	مخزن جیوه
fuel tank	مخزن سوخت
oxygen cylinder	مخزن اکسیژن
vented	دریچه مخزن
venting	دریچه مخزن
powder magazine	مخزن باروت
seminal vesicle	مخزن منی
duplicated	مخزن دوتایی
vent	دریچه مخزن
vents	دریچه مخزن
daily storage	مخزن روزانه
duplicates	مخزن دوتایی
pump cistern	مخزن تلمبه
duplicate	مخزن دوتایی
duplicating	مخزن دوتایی
dry bulb thermometer	دماسنج خشک مخزن
liquid air container	مخزن هوای مایع
tank	در مخزن جای دادن
dry tank space	مخزن بار خشک
available storage capacity	گنجایش مفید مخزن
accumulator tank	مخزن جمع کننده
cooling tank	مخزن سرد کننده
bin	مخزن مواد اولیه
magazines	مخزن فشنگ خشاب
magazine feeding attachment	تجهیزات تغذیه مخزن
gasoline dump	مخزن موقتی بنزین
bins	مخزن مواد اولیه
road tanker	اتومبیل مخزن دار
useable reservoir storage	گنجایش مفید مخزن
dry bulb temperature	دمای خشک مخزن
magazines	مخزن خشاب اسلحه
fuel reserve tank	مخزن ذخیره سوخت