English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
insulated plier انبر عایق
insulated tongs انبر عایق
Other Matches
insulation عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulator جسم عایق ماده عایق
insulators عایق کننده روکش عایق
insulators جسم عایق ماده عایق
insulator عایق کننده روکش عایق
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
gadget انبر
forceps انبر
fire tongs انبر
tongs انبر
gadgets انبر
diagonal انبر
stirrups انبر
tong انبر
stirrup انبر
tong با انبر
pincer گاز انبر
cutter انبر دست
forceps انبر جراحی
cutters انبر دست
alligator clip انبر سوسماری
jacks انبر اتصال
jack انبر اتصال
electrode holder انبر جوشکاری
electrode holder انبر جوش
carpenters pincers انبر درودگری
ingot dog انبر شمش
burner plier انبر مشعل
beaker forceps انبر بشر
forceps انبر قابلگی
long nose انبر دم باریک
tweeger گاز انبر
tongs انبر دست
punch plier انبر منگنه کاری
plate puller انبر صفحه باتری
forceps انبر جراحی انبرک
grampus نوعی انبر یاقندگیر
stone tongs گاز انبر سنگبری
coke fork چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
tong طنین اندازشدن انبر قند گیر
grills روی سیخ یا انبر کباب کردن
grill روی سیخ یا انبر کباب کردن
grilling روی سیخ یا انبر کباب کردن
pawl عایق
insulant عایق
non conductor عایق
drag chain عایق
waterproof عایق اب
waterproofed عایق اب
waterproofs عایق اب
cloggy عایق
floor insulator عایق کف
insulation عایق
detent عایق
dielectric عایق
insulator عایق
impediment عایق
impediments عایق
insulators عایق
insulating material جسم عایق
non conducting عایق برق
insulating compound مواد عایق
insulating material مواد عایق
insulated layer لایه عایق
insulating varnish لعاب عایق
cleat عایق انگلیسی
circular loom نای عایق
wall insulator عایق دیوار
insulation board صفحه عایق
insulative عایق کردن
insulation testing apparatus عایق سنج
insulating cement سیمان عایق
insulating bushing بوش عایق
dielectric isolation جداسازی با عایق
non conducting عایق گرما
mica dielectric عایق میکا
insulated wall دیواره عایق
insulant ماده عایق
insulated wire سیم عایق
ideal dielectric عایق کامل
insulating material ماده عایق
rachet گیره عایق
fish paper عایق کاغذی
rainproof عایق باران
slot insulation عایق شیار
sound insulation عایق صدا
electrical insulator عایق الکتریکی
drag hook قلاب عایق
laggin عایق بندی
battery insulator عایق باتری
braking عایق مانع
insulating عایق کردن
insulating عایق سازی
insulates عایق سازی
insulated عایق دار
insulate عایق کردن
insulate عایق سازی
brakes عایق مانع
obstructions مانع عایق
obstruction مانع عایق
resistance عایق مقاومت
weatherproof عایق هوا
brake عایق مانع
braked عایق مانع
soundproof عایق صدا
insulation عایق کاری
adiabatic عایق گرما
insulation عایق گذاری
insulates عایق کردن
isolates عایق دار کردن
damper عایق تعدیل کننده
insulating brick اجر عایق بندی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
isolate عایق دار کردن
isolating عایق دار کردن
insulation breakdown test ازمایش شکست عایق
insulation class کلاس عایق بندی
insulation voltage ولتاژ عایق بندی
insulation resistance مقاومت عایق بندی
insulation protection حفافت عایق بندی
insulation of concrete عایق کاری بتن
lead in insulator عایق سیم انتن
weatherbeater <adj.> عایق رطوبتی، آب بند
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
insulation fault نقص عایق بندی
insulation fault نقص عایق کاری
insulation loss تلف عایق بندی
mess kit فرف عایق غذاخوری
insulating asphalt اسفالت عایق بندی
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulating با عایق مجزا کردن
heat insulation عایق کاری حرارتی
to deaden a wall عایق کردن دیوار
to deafen a wall عایق کردن دیوار
utilidor لوله عایق کننده
form insulation عایق کاری قالب
insulates با عایق مجزا کردن
insulated bearing یاطاقان عایق شده
tightening material مواد عایق کننده
insulated cable کابل عایق شده
flameproof عایق شعله ضد اتش
insulate با عایق مجزا کردن
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulated conduit tube لوله عایق شده
insulated conductor هادی عایق شده
insulation defect نقص عایق بندی
winding insulation عایق بندی سیم پیچی
insulated cable کابل عایق بندی شده
post-insulated connection پس از پیوند عایق دار شده
storm door درب عایق هوای توفانی
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation power factor ضریب قدرت عایق بندی
clothing عایق بندی روکش کشیدن
insulation روپوش کشی عایق کردن
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
bushing عایق غلاف حیله گردان
ferroxcube مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
cold plug شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
quad سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
insulation shielding زره پوش کردن عایق بندی
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
ratchets گیره عایق چرخ ضامن دار
weathertight محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
insulation detector دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangle سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangles سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shields , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulator جدا کننده عایق کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com