English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Hobson's choice انتخاب از روی ناچاری ناگزیر
Other Matches
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
avoidless ناگزیر
indispensable ناگزیر
incumbent ناگزیر
ineludible ناگزیر
perforce ناگزیر
incumbents ناگزیر
needful نیازمند ناگزیر
necessitates ناگزیر ساختن
sine qua non امر ناگزیر
needs ناگزیر نیازها
he was put to flight ناگزیر شد که بگریزد
necessitating ناگزیر ساختن
necessitated ناگزیر ساختن
helpless فرومانده ناگزیر
necessitate ناگزیر ساختن
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
he must needs go از رفتن ناگزیر است
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
interpleader محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
checks جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item یک انتخاب در فهرست انتخاب
having مالک بودن ناگزیر بودن
have مالک بودن ناگزیر بودن
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
option حق انتخاب
suffrage حق انتخاب
selection انتخاب
options حق انتخاب
options انتخاب
election انتخاب
option انتخاب
delegacy انتخاب
draft انتخاب
excerption انتخاب
selections انتخاب
choice انتخاب
drafted انتخاب
choices انتخاب
drafts انتخاب
choicest انتخاب
selecting انتخاب
choicer انتخاب
franchises حق انتخاب
franc حق انتخاب
franchise حق انتخاب
francs حق انتخاب
option شق انتخاب شده
freedom of choice ازادی انتخاب
mischoose بد انتخاب کردن
outvoter انتخاب کننده
mischoice انتخاب غلط
selector انتخاب کننده
selectors انتخاب کننده
freedom to choose ازادی در انتخاب
self service با انتخاب ازاد
self-service با انتخاب ازاد
impluse action انتخاب شماره
impluse stepping انتخاب شماره
dials انتخاب کردن
faulty selection انتخاب غلط
economic choice انتخاب اقتصادی
dial انتخاب کردن
dialed انتخاب کردن
dialled انتخاب کردن
impluse selection انتخاب ایمپولز
direct selection انتخاب مستقیم
cs انتخاب تراشه
get in انتخاب شدن
electives دارای حق انتخاب
selectively انتخاب کننده
screens انتخاب کردن
selective قابل انتخاب
selective مبنی بر انتخاب
selective انتخاب کننده
choosing انتخاب کردن
chooses انتخاب کردن
choose انتخاب کردن
eligible شایسته انتخاب
selectively مبنی بر انتخاب
selectively قابل انتخاب
natural selection انتخاب طبیعی
picked انتخاب شده
chose انتخاب کرده
choosy انتخاب کننده
single انتخاب کردن
screen انتخاب کردن
screened انتخاب کردن
screening, screenings انتخاب کردن
eligible قابل انتخاب
sifts انتخاب کردن
chip select انتخاب تراشه
choice of technology انتخاب تکنولوژی
choiceless محروم از حق انتخاب
chooser انتخاب کننده
choosey انتخاب کننده
circuit switching انتخاب مدار
breaks انتخاب شود
cooptation انتخاب درونی
break انتخاب شود
check boxes چهارگوشهای انتخاب
sift انتخاب کردن
elective دارای حق انتخاب
sifted انتخاب کردن
to make a choice of انتخاب کردن
opts انتخاب کردن
opting انتخاب کردن
opted انتخاب کردن
opt انتخاب کردن
ikons راهنمای انتخاب
icons راهنمای انتخاب
icon راهنمای انتخاب
options شق انتخاب شده
pickup انتخاب رشد
to have one's pick انتخاب کردن
selects انتخاب کردن
menu فهرست انتخاب
seller's option انتخاب فروشنده
electors انتخاب کننده
selected انتخاب کردن
hit انتخاب یک کلید
hits انتخاب یک کلید
hitting انتخاب یک کلید
election انتخاب نماینده
the polls انتخاب گاه
switched line خط انتخاب شده
cream of the crop <idiom> انتخاب عانی
pick out <idiom> انتخاب کردن
social selection انتخاب اجتماعی
select انتخاب کردن
menus فهرست انتخاب
selectivity حسن انتخاب
preselection انتخاب مقدماتی
re-election تجدید انتخاب
re-election انتخاب مجدد
re election تجدید انتخاب
re election انتخاب مجدد
pitch upon انتخاب کردن
reelection تجدید انتخاب
elects انتخاب کردن
elect انتخاب کردن
route selection انتخاب مسیر
elector انتخاب کننده
selection of position انتخاب موضع
scracity and choice کمیابی و انتخاب
project selection انتخاب پروژه
elected انتخاب شده
selection switch گزینه انتخاب
electing انتخاب کردن
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
selections عمل یا فرآیند انتخاب
automatic message switching انتخاب خودکار پیام
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
user defined تعریف یا انتخاب کاربر
electorate هیئت انتخاب کنندگان
electorates هیئت انتخاب کنندگان
compilations جمع اوری و انتخاب
compilation جمع اوری و انتخاب
selection عمل یا فرآیند انتخاب
constituents انتخاب کننده موکل
constituent انتخاب کننده موکل
hit the nail on the head <idiom> یافتن انتخاب صحیح
Whichever she chooses . هر کدام را که انتخاب کند
ineligible نا شایسته برای انتخاب
electress خانم انتخاب کننده
options عملی که انتخاب میشود
keystroke عمل انتخاب کلید
eligibility شایستگی برای انتخاب
option عملی که انتخاب میشود
preselect انتخاب کردن مقدماتی
probabilism انتخاب وجه احتمالی
default option انتخاب قرار دادی
destine قبلا انتخاب کردن
ineligbility ناشایستگی برای انتخاب
display menu فهرست انتخاب نمایشی
pick out انتخاب کردن دریافتن
reelect تجدید انتخاب کردن
selector switch گزینه انتخاب کننده
selector channel کانال انتخاب کننده
presidential election انتخاب رئیس جمهور
main menu فهرست انتخاب اصلی
presidential انتخاب رئیس جمهور
target designation روش انتخاب هدف
preelection promises وعدههای پیش از انتخاب
configure انتخاب سخت افزار
preelection وابسته به پیش از انتخاب
target designation سیستن انتخاب هدف
preselect قبلا انتخاب کردن
consumer choice انتخاب مصرف کننده
consumer's choice انتخاب مصرف کننده
electronic یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
elects انتخاب کردن برگزیده منتخب
filters انتخاب کلمه چند بیتی
port به آن وصل است را انتخاب کند
qualifiers انتخاب شده برای دوربرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com