Dictiornary-Farsi | انتخاب کردن دریافتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (30 milliseconds)

English	Persian
pick out	انتخاب کردن دریافتن


Other Matches

radio button	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
tree	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
understand	دریافتن درک کردن
understands	دریافتن درک کردن
to pick out	باگوش پیدا کردن دریافتن
to feel any one's pulse	حس کردن احساس کردن دریافتن
target selector	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
sophistication	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
screen	انتخاب کردن
screening, screenings	انتخاب کردن
elects	انتخاب کردن
elect	انتخاب کردن
opting	انتخاب کردن
opts	انتخاب کردن
to make a choice of	انتخاب کردن
sift	انتخاب کردن
sifted	انتخاب کردن
sifts	انتخاب کردن
screens	انتخاب کردن
opted	انتخاب کردن
opt	انتخاب کردن
electing	انتخاب کردن
mischoose	بد انتخاب کردن
dial	انتخاب کردن
dialed	انتخاب کردن
screened	انتخاب کردن
choosing	انتخاب کردن
chooses	انتخاب کردن
choose	انتخاب کردن
single	انتخاب کردن
to have one's pick	انتخاب کردن
selected	انتخاب کردن
dialled	انتخاب کردن
dials	انتخاب کردن
pick out <idiom>	انتخاب کردن
selects	انتخاب کردن
select	انتخاب کردن
pitch upon	انتخاب کردن
designating	انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designate	انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates	انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
preselect	قبلا انتخاب کردن
destine	قبلا انتخاب کردن
reelect	تجدید انتخاب کردن
preselect	انتخاب کردن مقدماتی
electing	انتخاب کردن برگزیده منتخب
to pitch upon something	چیزی را برگزیدن یا انتخاب کردن
wale	تیر افقی انتخاب کردن
disfranchise	از حق رای یا انتخاب محروم کردن
to ballot for	بارای پنهان انتخاب کردن
elects	انتخاب کردن برگزیده منتخب
elect	انتخاب کردن برگزیده منتخب
chap	انتخاب کردن شکاف دادن
coopt	انتخاب کردن ودر میان خوداوردن
to find out	دریافتن
discovers	دریافتن
discovering	دریافتن
discovered	دریافتن
discover	دریافتن
comprehend	دریافتن
comprehended	دریافتن
comprehending	دریافتن
suss	دریافتن
to catch on	دریافتن
comprehends	دریافتن
apprehend	دریافتن
perceive	دریافتن
perceived	دریافتن
perceives	دریافتن
perceiving	دریافتن
realised	دریافتن
realises	دریافتن
apperceive	دریافتن
realize	دریافتن
realized	دریافتن
apprehended	دریافتن
apprehending	دریافتن
apprehends	دریافتن
realizing	دریافتن
realizes	دریافتن
find out	دریافتن
deducing	دریافتن
deduced	دریافتن
deduce	دریافتن
realising	دریافتن
sense	دریافتن
deduces	دریافتن
sensed	دریافتن
senses	دریافتن
to take in	دریافتن
to lay a wager	ربودن دریافتن
look for <idiom>	سعی دریافتن
sensed	دریافتن جهت
intue	مستقیما دریافتن
to make out	سر دراوردن دریافتن
to pierce a mystery	وازی را دریافتن
sense	دریافتن جهت
senses	دریافتن جهت
intue	با فراست دریافتن
checked	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
despatched	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
indexing	استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
to obtain legal advice	مشاوره حقوقی دریافتن
selected	جدا کردن انتخاب کردن
select	جدا کردن انتخاب کردن
selects	جدا کردن انتخاب کردن
to run in	گرفتار کردن انتخاب کردن
menu item	یک انتخاب در فهرست انتخاب
to read between the lines	معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
audio	ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
to thrash out the truth	حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
clicks	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
auto	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
rollover	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
scan	شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans	شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned	شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
processor	پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
selecting	انتخاب
franchises	حق انتخاب
excerption	انتخاب
selections	انتخاب
choicest	انتخاب
choice	انتخاب
drafts	انتخاب
options	انتخاب
drafted	انتخاب
draft	انتخاب
options	حق انتخاب
choicer	انتخاب
option	انتخاب
election	انتخاب
choices	انتخاب
option	حق انتخاب
franchise	حق انتخاب
delegacy	انتخاب
suffrage	حق انتخاب
franc	حق انتخاب
selection	انتخاب
francs	حق انتخاب
selection of position	انتخاب موضع
hit	انتخاب یک کلید
pickup	انتخاب رشد
route selection	انتخاب مسیر
outvoter	انتخاب کننده
hits	انتخاب یک کلید
selectivity	حسن انتخاب
selection switch	گزینه انتخاب
preselection	انتخاب مقدماتی
seller's option	انتخاب فروشنده
natural selection	انتخاب طبیعی
eligible	شایسته انتخاب
mischoice	انتخاب غلط
re election	تجدید انتخاب
picked	انتخاب شده
chose	انتخاب کرده
eligible	قابل انتخاب
project selection	انتخاب پروژه
choosy	انتخاب کننده
selector	انتخاب کننده
electors	انتخاب کننده
menu	فهرست انتخاب
impluse selection	انتخاب ایمپولز
re-election	تجدید انتخاب
election	انتخاب نماینده
re-election	انتخاب مجدد
hitting	انتخاب یک کلید
impluse action	انتخاب شماره
elector	انتخاب کننده
selective	انتخاب کننده
reelection	تجدید انتخاب
scracity and choice	کمیابی و انتخاب
selectors	انتخاب کننده
ikons	راهنمای انتخاب
re election	انتخاب مجدد
menus	فهرست انتخاب
impluse stepping	انتخاب شماره
icon	راهنمای انتخاب
selectively	قابل انتخاب
direct selection	انتخاب مستقیم
elected	انتخاب شده
icons	راهنمای انتخاب
chip select	انتخاب تراشه
choice of technology	انتخاب تکنولوژی
check boxes	چهارگوشهای انتخاب
get in	انتخاب شدن
self service	با انتخاب ازاد
self-service	با انتخاب ازاد