English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
Other Matches
frequencies انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
carriers روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
frequency division multilexing مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
priority ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
random access قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
colour احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
cifax رمز کردن سیگنالهای متفرقه سیگنالهای رمز شده مختلف
eurytherm موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
multiplex داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
package گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packages گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
baud rate وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
analyzer وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
rebus sic stautibus به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
bused خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
switching نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
allogamous مختلف الجنس و مختلف النوع
profiled امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
queues 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
wavelength division multiplexing روش افزایش گنجایش داده روی فیبرنوری بوسیله ارسال چندین سیگنال نوری با طول موج مختلف در یک فیبر
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
Kasim Ushag design طرح قسیم اوشاق [عشاق] [مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
amplitude تبدیل سیگنال آنالوگ به حالت عددی
quantization تبدیل سیگنال آنالوگ به صورت عددی
answer سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answering سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
diverse مختلف
divergent مختلف
variegated مختلف
dissimilar مختلف
discrepant مختلف
off مختلف
varying مختلف
miscellaneous مختلف
disparate مختلف
sundry مختلف
various مختلف
diversely به اشکال مختلف
variously بطور مختلف
half breed از نژاد مختلف
two discrepant stories دو حکایت مختلف
variate مختلف کردن
heterochromatic مختلف اللون
half caste ازنژاد مختلف
several جدا مختلف
diverse مختلف مخالف
polyphyletic از نژادهای مختلف
variant گوناگون مختلف
polyphyletic مختلف الاجداد
asynchronous مختلف الزمان
miscellaneous works کارهای مختلف
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
input سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
inputted سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
modes وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
intercollegiate بین کالجهای مختلف
internationals مربوط به کشورهای مختلف
stage مراحل مختلف یک موشک
diversiform دارای اشکال مختلف
process مراحل مختلف چیزی
processes مراحل مختلف چیزی
heterochromatic دارای رنگهای مختلف
interracial بین نژادهای مختلف
The various strata of society. طبقات مختلف اجتماع
holdalls جعبه اسبابهای مختلف
interrace بین نژادهای مختلف
miscellanist نویسنده مطالب مختلف
international مربوط به کشورهای مختلف
holdall جعبه اسبابهای مختلف
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
multifarious دارای انواع مختلف
stages مراحل مختلف یک موشک
play off <idiom> رفتار مختلف با اشخاص
run around <idiom> گردش درمناطق مختلف
various books کتابهای گوناگون یا مختلف
plugs ورودی که به وسایل مختلف
variform گوناگون مختلف الشکل
varisized دارای اندازههای مختلف
rank and file شئون مختلف نظامی
plugging ورودی که به وسایل مختلف
plug ورودی که به وسایل مختلف
syntax هم اهنگی قسمتهای مختلف
disjunctive دارای دو شق مختلف فصلی
stock markets بورس کالاهای مختلف
eccentrics مختلف المرکز بودن
team tennis بازیهای مختلف تنیس
eccentric مختلف المرکز بودن
stock market بورس کالاهای مختلف
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
quantizer وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
byte کامپیوتر با طول کلمه مختلف
homonymous دارای دویاچند معنی مختلف
cat's cradle ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
polytechnics وابسته به علوم عملی مختلف
adapter دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
polytechnic وابسته به علوم عملی مختلف
gathered دریافت داده از منابع مختلف
interdisciplinary مربوط به رشتههای مختلف علمی
castes طبقات مختلف مردم هند
caste طبقات مختلف مردم هند
bipolar تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
allomorph تصاریف مختلف کلمه یا فعل
general purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف
interbreed نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
catamarans قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
stochastic دارای تغییردر مواقع مختلف
fun house محل سرگرمی وتفریحات مختلف
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
FTAM بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
walleyed انواع مختلف اردک ماهی
polytechnical وابسته به علوم عملی مختلف
bytes کامپیوتر با طول کلمه مختلف
interstates بین ایالتها وکشورهای مختلف
walleye انواع مختلف اردک ماهی
scatter around <idiom> غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
interstate بین ایالتها وکشورهای مختلف
gather دریافت داده از منابع مختلف
outcross امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
middling اجناس مختلف از درجه متوسط
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
insertion loss توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
separate opinion رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
point سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
topology روش اتصال عناصر مختلف شبکه
masking عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
eurybathic قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
teratoma تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
inequilateral دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
country file را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
variations of temperature اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
integration یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
collections عمل دریافت داده از منابع مختلف
halftone عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com