Dictiornary-Farsi | انتفاع استخراج | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 131 (7 milliseconds)

English	Persian
exploitation	انتفاع استخراج


Other Matches

use	انتفاع
benefited	انتفاع
right of exploitation	حق انتفاع
right of benefit	حق انتفاع
profiting	انتفاع
benefit	انتفاع
uses	انتفاع
exploitation	انتفاع
benefiting	انتفاع
efficiency	ضریب انتفاع
benefit principle	اصل انتفاع
user	انتفاع از اموال
quiet enjoyment	حق انتفاع اراضی
users	انتفاع از اموال
use and occupation	انتفاع و تصلاف
vested in interest	واگذاری حق انتفاع موجل
years	حق انتفاع محدودبه چند سال
reversionary interest	حق انتفاع موجل از مال غیر
benefit theory of taxation	نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
extraction of copper	استخراج مس
excerption	استخراج
eduction	استخراج
decipherment	استخراج
production	استخراج
exploitation	استخراج
copper extraction	استخراج مس
productions	استخراج
workings	استخراج
extraction	استخراج
working	استخراج
educt	استخراج یا استنباط
acid extraction	استخراج اسیدی
minable	استخراج شدنی
mining	استخراج معدن
extractor	استخراج کننده
mibeable	قابل استخراج
extractors	استخراج کننده
under ground working	استخراج زیرزمینی
extraction point	محل استخراج
extraction thimble	انگشتانه استخراج
feature extraction	استخراج خصیصه
gold mining	استخراج طلا
silver extraction	استخراج نقره
mibeable	استخراج شدنی
minable	قابل استخراج
separatory funnel	قیف استخراج
stope	استخراج کردن
extraction of bitumen	استخراج قیر
message retrieval	استخراج پیام
counting votes	استخراج اراء
decipherable	قابل استخراج
draw out	استخراج کردن
under ground mining	استخراج زیرزمینی
extract copper	مس استخراج شده
extractable	استخراج شدنی
extractible	قابل استخراج
production of oil	استخراج نفت
workable	قابل استخراج
extracts	استخراج کردن
extracting	استخراج کردن
extracted	استخراج کردن
extract	استخراج کردن
exploiters	استخراج کننده
exploitable	قابل استخراج
exploiter	استخراج کننده
indecipherable	غیرقابل استخراج
winning	استخراج معدن
pan-	استخراج کردن
pan	استخراج کردن
winnings	استخراج معدن
derivation	استنساخ استخراج
pans	استخراج کردن
derivations	استنساخ استخراج
grubbed	از کتاب استخراج کردن
mined	استخراج کردن یاشدن
extracted	بیرون کشیدن استخراج
extract	بیرون کشیدن استخراج
mines	استخراج کردن یاشدن
pull out quote	عبارت استخراج شده
metallurgy	استخراج و ذوب فلزات
saltworks	محل استخراج نمک
quarrying	استخراج کردن معدن
quarry	استخراج کردن معدن
quarries	استخراج کردن معدن
illatively	بطریق استنتاج یا استخراج
extracts	بیرون کشیدن استخراج
educe	گرفتن استخراج کردن
educible	قابل استخراج یا استنباط
grub	از کتاب استخراج کردن
mine	استخراج کردن یاشدن
continuous extraction apparatus	دستگاه استخراج پیوسته
extracting	بیرون کشیدن استخراج
salter	استخراج کننده نمک
Open-pit mining	استخراج معدن روباز
opencast mining [British E]	استخراج معدن روباز
strip mining [American E]	استخراج معدن روباز
extraction solvent	حلال استخراج کننده
surface mining	استخراج معدن روباز
grubs	از کتاب استخراج کردن
use and occupation	عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
tenant right	حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
surface digging	استخراج معادن در سطح زمین
metallurgy	فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
saltern	کارخانه یا معدن استخراج نمک
extract	بیرون کشیدن استخراج کردن
extracts	بیرون کشیدن استخراج کردن
extracting	بیرون کشیدن استخراج کردن
acetum	استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
extracted	بیرون کشیدن استخراج کردن
metallurgical	وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
pyrometallurgy	استخراج فلزات در اثر حرارت
quamdiu bene se gesserit	تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
hydrometallurgy	استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
public opinion polling	استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
metallurgic	وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
copper smelting	استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
stope	حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
blasting machine	دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
quarry sap	مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
quercetin	ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
safflower	گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
masks	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
elicits	استخراج کردن استنباط کردن
elicit	استخراج کردن استنباط کردن
elicited	استخراج کردن استنباط کردن
eliciting	استخراج کردن استنباط کردن
exploits	استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting	استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit	استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن

exploitation

انتفاع استخراج