English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
electronic transfer of data انتقال الکترونیکی اطلاعات
Other Matches
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
electronic modulation مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
eft انتقال الکترونیکی سرمایه
eft انتقال الکترونیکی دارائی
video فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
facsimile transceiver واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
Videotex تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
MAPI که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
data communication انتقال اطلاعات
information transmission انتقال اطلاعات
communicated انتقال اطلاعات به کسی
communicate انتقال اطلاعات به کسی
communicates انتقال اطلاعات به کسی
technologies فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technology فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
finger برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
fingers برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
loads فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
double buffering روش انتقال اطلاعات میان کامپیوتر و دستگاه جانبی میانگیر مضاعف
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
card کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
frequency shift keying روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
conditioning اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
at استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
glitch یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
forward tell انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
glitches یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
commonest پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
midi واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
Internet شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
asynchronous transmission اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
solid-state وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
electronic element بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
electronic الکترونیکی
electronic pen قلم الکترونیکی
pos قط ه فروش الکترونیکی
electronic printer چاپگر الکترونیکی
snail mail و نه پست الکترونیکی
electronic publishing انتشارات الکترونیکی
strobe ا ز یک مدار الکترونیکی
adapter وسیله الکترونیکی
electronic components اجزاء الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] پست الکترونیکی
elctron tube لامپ الکترونیکی
electronic interfrence تداخل الکترونیکی
electronic control فرمان الکترونیکی
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic music موسیقی الکترونیکی
electronic brain مغز الکترونیکی
electronic deception فریب الکترونیکی
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic counter counter measures اقدامات ضد ضد الکترونیکی
computers ماشین الکترونیکی
electronic magazine مجله الکترونیکی
electronic mail پست الکترونیکی
electronic element عنصر الکترونیکی
electronic security تامین الکترونیکی
electronic countermea sures اقدامات ضد الکترونیکی
electronic counter measure جنگهای الکترونیکی
electronic filling پر کردن الکترونیکی
computer ماشین الکترونیکی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
electrical communications ارتباطات الکترونیکی
electrical interception رهگیری الکترونیکی
electronic computer کامپیوتر الکترونیکی
electronic calculator حسابگر الکترونیکی
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
graphics وسیله الکترونیکی
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
electronic الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic countermea sures پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic spreadsheet صفحه گسترده الکترونیکی
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
amusement arcade سالن بازیهای الکترونیکی
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
electronic camputer ماشین حساب الکترونیکی
electrosensitive paper کاغذ حساس الکترونیکی
edp manager مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic voltmeter ولت سنج الکترونیکی
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
electronic warfare میدان جنگ الکترونیکی
industrial electronic computer ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
EXOR پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
OR function پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
electronic security رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
microsoft برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
electronically programmable برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
electronic navigation هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
non equivalence function پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
NEQ پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
EXNOR پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
responsor دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
gate مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
sense آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
replied پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
electronically مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
gate مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replies پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replying پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
exclusive پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
sensed آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gates مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gates پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
gates پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
senses آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
amplifier مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
prom وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
amplifiers مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
shoran نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com