Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
Other Matches
increment
حرکت به محل بعدی
increments
حرکت به محل بعدی
carried
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
telegony
انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
carry
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carries
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
When is the next train to Oxford?
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
horizontal
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
word wrap
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
intransit strenth
افراد در حال حرکت یا انتقال
elasticity of factor substitution
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
backwind
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
hypoid
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
idler wheel
چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
indeterminate change of station
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
transferring
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
انتقال دادن نقل کردن انتقال
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle
کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate
نسبت انتقال سرعت انتقال
m factors
عوامل ام
effects
عوامل
balancing factors
عوامل جبرانی
factor price
قیمت عوامل
demand factors
عوامل تقاضا
factor productivity
بازدهی عوامل
psychological factors
عوامل روانی
factor proportion
نسبت عوامل
institutional factors
عوامل نهادی
excusatory conditions
عوامل رافعه
justificatory conditions
عوامل موجهه
elements of expense
عوامل هزینهای
motivational factors
عوامل محرکه
total factor productivity
بازدهی کل عوامل
constant factors
عوامل ثابت
agents of production
عوامل تولید
factors of production
عوامل تولید
production factors
عوامل تولید
complementary factors
عوامل مکمل
allocative factors
عوامل تخصیصی
variable factors
عوامل متغیر
growth factors
عوامل رشد
human factor
عوامل انسانی
technical data
عوامل فنی
factor demand
تقاضای عوامل
natural agents
عوامل طبیعی
adverse factors
عوامل نامساعد
aerodynamic factors
عوامل ایرودینامیکی
factor cost line
خط هزینه عوامل تولید
ingredient
داخل شونده عوامل
inputs
عوامل تولید منابع
fixed factor
عوامل ثابت تولید
fixed factor
عوامل تولید ثابت
polygene
عوامل توارثی غیرهمردیف
mechanisms
عوامل مکانیکی مکانیزم
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
factor productivity
بهره دهی عوامل
factor price equalization
برابرسازی قیمت عوامل
factor analysis
تجزیه و تحلیل عوامل
aiming group
عوامل مثلث گیری
mechanism
عوامل مکانیکی مکانیزم
o technique
تحلیل عوامل زمانی
factor earnings
درامد عوامل تولید
ingredients
داخل شونده عوامل
cryptovariable
عوامل متغیر رمز
factor markets
بازارهای عوامل تولید
market forces
عوامل موثردر بازار
mobility of factors of production
تحرک عوامل تولید
factor price distortions
انحراف قیمت عوامل
diseconomies
عوامل زیان اور
weathering
اثر عوامل جوی
elements of expense
عوامل تولید هزینه
factor mobility
تحرک عوامل تولید
retarding factors
عوامل کند کننده
competitive factors
عوامل محرک رقابت
factor payments
پرداختهای عوامل تولید مانند
aerometeorograph
دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
net factor income from abroad
خالص درآمد عوامل از خارج
non specific factors of production
عوامل غیر اختصاصی تولید
variable factors
عوامل قابل تغییر تولید
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
mechanical powers
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
map k
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
elasticity of factor substitution
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
ceteris paribus
ثابت بودن تمام عوامل دیگر
input output table
این جدول جریان عوامل تولید
unpredictable factors
عوامل غیر قابل پیش بینی
neutral technology
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
self buried
مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
columnar transposition
تغییر مکان دادن عوامل در ستون
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
bleaching materiel
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
eurytopic
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
m factors
عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
fission products
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
escarpment
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
sound effects
عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
escarpments
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
physiocracy
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
federal privacy act
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
spatial
سه بعدی
unidimensional
یک بعدی
subsequent
بعدی
serotine
بعدی
further
بعدی
future
بعدی
three-dimensional
سه بعدی
two-dimensional
دو بعدی
second thoughts
بعدی
succeeding
بعدی
tridimensional
سه بعدی
furthered
بعدی
furthering
بعدی
furthers
بعدی
unidimensional
تک بعدی
three dimentional
سه بعدی
three dimensional
سه بعدی
two dimensional
دو بعدی
puisne
بعدی
one dimentional
تک بعدی
cubical
سه بعدی
one dimentional
یک بعدی
ulterior
بعدی
solids
سه بعدی
solid
سه بعدی
functional distribution
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
holograms
تصویر سه بعدی
multidimentional
چند بعدی
deep space
فضای سه بعدی
one dimensional array
ارایه یک بعدی
tother
بعدی دیگر
three dimensional polymer
بسپار سه بعدی
three dimensional lattice
شبکه سه بعدی
follow up
اماد بعدی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com