English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
heat transfer انتقال حرارت
Other Matches
exothermal حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
fervidity حرارت
fires حرارت
fired حرارت
heat حرارت
hotness حرارت
adust با حرارت
heats حرارت
fervidness حرارت
clammy بی حرارت
warmth حرارت
warms با حرارت
warmest با حرارت
warmed با حرارت
warm با حرارت
fire حرارت
mettlesome با حرارت
verve حرارت
enthrusiasm حرارت
temperature حرارت
pyogenic حرارت زا
ardour حرارت
temperatures حرارت
vehemence حرارت
ardor حرارت
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
gradients افت حرارت
thermotherapy حرارت درمانی
thermoregulation تنظیم حرارت
steamier پر حرارت پر بخار
initiatives شوق و حرارت
expansion heat حرارت انبساط
thermophysics فیزیک حرارت
steamy پر حرارت پر بخار
steamiest پر حرارت پر بخار
initiative شوق و حرارت
strenuousness حرارت و اصرار
gradient افت حرارت
heats گرما حرارت
heats حرارت دادن
heat گرما حرارت
heat حرارت دادن
ginger تندی حرارت
thermometer حرارت سنج
thermometers حرارت سنج
transformation of heat تبادل حرارت
enthalpy حرارت فعال
low heat cement سیمان کم حرارت
ardency شور و حرارت
central heating حرارت مرکزی
calefactory حرارت بخش
calorification تولید حرارت
calorimeter حرارت سنج
heat drop افت حرارت
heat unit واحد حرارت
actinometre حرارت سنج
actinometer حرارت سنج
fervently از روی حرارت
heat of hydration حرارت ئیدراسیون
heat expansion انبساط حرارت
heat economy اقتصاد حرارت
heat exchange تبادل حرارت
heat conductor هادی حرارت
temperature درجه حرارت
temperatures درجه حرارت
energetically از روی حرارت
heat absorption جذب حرارت
impetuosity تندی حرارت
interchange of heat تبادل حرارت
impressment جدیت حرارت
zeal ذوق حرارت
steam heating ایجاد حرارت با بخار
temperatures درجه حرارت دما
burners تولیدکننده حرارت در بالن
burner تولیدکننده حرارت در بالن
internal temperature درجه حرارت داخلی
critical temperature درجه حرارت بحرانی
heatedly از روی هیجان یا حرارت
intermediate temperature درجه حرارت متوسط
reducer کم کننده شعله یا حرارت
heat conductivity قابلیت هدایت حرارت
tempering temperature درجه حرارت بازپخت
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
thermolysis تحلیل حرارت بدن
low temperature درجه حرارت پایین
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
thermal resolution حداقل اختلاف حرارت
filament temperature درجه حرارت فیلامان
temperature درجه حرارت دما
intermediate temperature درجه حرارت میانی
thermal exposure میزان جذب حرارت
enthusiasm هواخواهی با حرارت شوروذوق
sunbaked حرارت افتاب دیده
Fahrenheit درجه حرارت فارنهایت
final temperature درجه حرارت نهایی
pre heat حرارت دادن مقدماتی
central heating system دستگاه حرارت مرکزی
hyperpyrexia درجه حرارت بالاتر از صد
preheat قبلا حرارت دادن
preheated قبلا حرارت دادن
preheats قبلا حرارت دادن
heat affected zone منطقه حرارت دیده
to steam ahead or away با حرارت کار کردن
ignition temperature درجه حرارت احتراق
thermostats تنظیم کننده حرارت
operating temperature درجه حرارت کار
thermostat نافم درجه حرارت
thermostable باثبات در اثر حرارت
forced convection تبادل حرارت اجباری
live wires آدم پر حرارت و با پشتکار
ambient temperature درجه حرارت محیطی
live wire آدم پر حرارت و با پشتکار
thermoregulator دستگاه تنظیم حرارت
thermoregulatory وابسته تنظیم حرارت
thermostats نافم درجه حرارت
thermostat تنظیم کننده حرارت
fervidly از روی حرارت و غیرت
maximum temperature درجه حرارت حداکثر
enthusiasms هواخواهی با حرارت شوروذوق
diathermy معالجه بوسیله حرارت
thermal exposure در معرض حرارت قرار گرفتن
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
pyrometallurgy استخراج فلزات در اثر حرارت
geothermic وابسته به حرارت مرکزی زمین
thermolabile بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
internal temperature rise افزایش درجه حرارت داخلی
geothermal وابسته به حرارت مرکزی زمین
muffle furnace کوره با حرارت غیر مستقیم
radiant دستگاه پخش کننده حرارت
hypothermal وابسته به تقلیل درجه حرارت
maximum safe temperature درجه حرارت مجاز حداکثر
high temperature alloy الیاژ درجه حرارت بالا
maximum surface temperature درجه حرارت سطحی حداکثر
psychrophilic رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
heat rash عرق جوش حرارت سوزان
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
telethermoscope حرارت سنج از مسافات دور
magnetic transition temperature درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
vulcanization تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
Thermos قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
thermosetting قابل سفت شدن در مقابل حرارت
pyrolyze در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
declaiming با حرارت علیه کسی صحبت کردن
thermoplastic قابل ارتجاع یا نرمش پذیردراثر حرارت
thermotaxis تنظیم خودبخود حرارت در بدن دماواکنش
Thermoses قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
heat setting ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
seize گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seized گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
daily range of soil temperature دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
termograph دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
isotherm follower دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
pyrocondensation تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
bound barrel لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
declaimed با حرارت علیه کسی صحبت کردن
phosphate esters مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
thermonuclear وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
thermocoagulation دلمه شدن نسوج در اثر حرارت
declaims با حرارت علیه کسی صحبت کردن
anneal حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
declaim با حرارت علیه کسی صحبت کردن
recalescence پس دادن حرارت فلزدر اثر سرد شدن
diapositive تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
flameout قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
volcanize تحت تاثیر حرارت اتشفشانی قرار دادن
temperature gradient تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
vulcanization حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
pyroelectricity ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت
humiture اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
advection حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
burn in حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
thermoplasticity قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
pyrometer وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com