Dictiornary-Farsi | انتقال مالکیت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
alienation	انتقال مالکیت


Search result with all words

covenant runing with land	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
executed contract	قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
Other Matches

prior possession	تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization	تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
joint ownership	اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed	حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
separation of ownership and control	جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
indeterminate change of station	انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer	انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transferring	انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers	انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer	انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission	روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload	انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing	امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
xmodem	یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signal	1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled	1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled	1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle	کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate	نسبت انتقال سرعت انتقال
negative acknowledgement	کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
propritorship	مالکیت
support	حق مالکیت
ownership	حق مالکیت
ownership	مالکیت
dominium	مالکیت
right of ownership	حق مالکیت
proprietorship	مالکیت
proprietorial right	حق مالکیت
acquisitions	مالکیت
acquisition	مالکیت
possession	مالکیت
dominion	حق مالکیت
ownership right	حق مالکیت
expropriation	سلب مالکیت
property rights	حقوق مالکیت
state enterprise	مالکیت دولتی
get hold of (something) <idiom>	به مالکیت رسیدن
praivate ownership	مالکیت خصوصی
state ownership	مالکیت دولتی
possessory title	سمت مالکیت
condominiums	مالکیت مشترک
condominium	مالکیت مشترک
villeinage	مالکیت رعیت
confusion	مالکیت ما فی الذمه
possessory title	عنوان مالکیت
special property	مالکیت خاص
slaveholding	مالکیت برده
private property	مالکیت خصوصی
gen	حالت مالکیت
public domain	مالکیت دولتی
individual ownership	مالکیت فردی
public ownership	مالکیت دولتی
possessory right	حق تصرف یا مالکیت
retention of title	حفظ مالکیت
dispossession	سلب مالکیت
document of title	سند مالکیت
title deed	سند مالکیت
title deed	قباله مالکیت
title deeds	سند مالکیت
personal ownership	مالکیت شخصی
literary property	حق مالکیت ادبی
private ownership	مالکیت خصوصی
titles	مستند مالکیت
muniment of title	دلیل مالکیت
retention of title	ضبط مالکیت
reconversion	اعاده مالکیت
accession	شرکت در مالکیت
ownership and management	مالکیت و مدیریت
title deed	اسناد مالکیت
qualified property	مالکیت محدود
root of title	منشاء مالکیت
title	مستند مالکیت
public ownership	مالکیت دولتی
documents of title	سند مالکیت
collective ownership	مالکیت مشاع
seisin	مالکیت اراضی
public ownership	مالکیت عمومی
joint ownership	مالکیت مشترک
joint ownership	مالکیت مشاع
possessory action	دعوی مالکیت
joint ownership	مالکیت اشتراکی
estate in common	مالکیت مشاع
ascription	تصدیق مالکیت
asset ownership	مالکیت دارائی
collective ownership	مالکیت جمعی
title of territory	مالکیت اقلیم
repossess	مالکیت مجدد یافتن
beneficial ownership	مالکیت به نسبت منافع
replevin	دعوی اعاده مالکیت
repossessing	مالکیت مجدد یافتن
share certificate	گواهی مالکیت سهام
title-holder	صاحب سند مالکیت
title-holders	صاحب سند مالکیت
expropriating	سلب مالکیت کردن از
expropriate	سلب مالکیت کردن از
white elephant <idiom>	ثروت یا مالکیت بیفایده
collectivity	مالکیت اشتراکی جمع
expropriates	سلب مالکیت کردن از
entitled to owver ship	دارای حق مالکیت است
estate in common	اشتراک در مالکیت زمین
repossessed	مالکیت مجدد یافتن
possessory action	دعوی اعاده مالکیت
passing the ownership	مالکیت مافی الذمه
title of territory	مالکیت قلمرو کشور
prescriptive right	حق مالکیت از طریق مرورزمان
prescriptive right or title	حق مالکیت از راه مرورزمان
expropriated	سلب مالکیت کردن از
mere right	حق مالکیت بدون تصرف
possession by title of ownership	تصرف به عنوان مالکیت
trans shipment	انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
disowns	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold	مالکیت مطلق ملک موروثی
disorintate	مالکیت چیزی راانکار کردن
disown	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancy	مدت اجاره مالکیت موقت
tenancies	مدت اجاره مالکیت موقت
disowning	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
to put in possession	مالکیت دادن متصدی کردن
put in a claim for something	مدعی مالکیت چیزی شدن
petitory	مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
socialism	مالکیت اجتماعی ابزار تولید
freeboard	حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
hold down	برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
hold down	نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
titleholder	صاحب سند مالکیت دارای عنوان
p is nine points of the law	تصرف شرط عمده مالکیت است
IrDA	روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
share	استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
estate in fee	مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain	مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
chose in action	حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
shared	استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
dock warrant	سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
shares	استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
alienability	قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
Here are my car registration papers.	بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
shifting use	مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty	مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
prescriptions	دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
property in action	مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
prescription	دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophe	در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophes	در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
escheat	در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
communism	کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
capital stock	عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common	حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
fee tail	تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
genitive	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
conduction	انتقال
transfer	انتقال
transfer check	انتقال
transmission line	خط انتقال
transferring	انتقال
displacement	انتقال
negotiation	انتقال
conductance	انتقال
transfers	انتقال
transfer line	خط انتقال
conveyances	انتقال
abaloenation	انتقال
assignments	انتقال
assignment	انتقال
transmissions	انتقال
transmission	انتقال
conveyance	انتقال
negotiations	انتقال
convey	انتقال
bail arm	انتقال
move	انتقال
conveyed	انتقال
conveying	انتقال
transportation	انتقال
translation	انتقال
conveys	انتقال
turn over	انتقال
transitions	انتقال
shift	انتقال
line shaft	انتقال
marque	انتقال
shift	انتقال
metabasis	انتقال
shifted	انتقال
transition	انتقال
transference	انتقال
devolution	انتقال
translations	انتقال
shifts	انتقال
mittimus	انتقال
intuition	انتقال
transformation	انتقال
transter	انتقال
downloading	انتقال
migration	انتقال
intuitions	انتقال
communications stallite corporation	یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
conditional transfer	انتقال شرطی
quickness	سرعت انتقال
instrument of assignment	سند انتقال