English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
transferred انتقال یافته
transmissive انتقال یافته
Search result with all words
demodulator دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
Other Matches
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
findings یافته
finding یافته
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
generalized تعمیم یافته
deployed گسترش یافته
endrgized انرژی یافته
nascent پیدایش یافته
wany کاهش یافته
depauperate تقلیل یافته
abroad گسترش یافته
waney کاهش یافته
instinct with life روح یافته
structured ساخت یافته
glorified تجلیل یافته
instinct with force نیرو یافته
applied <adj.> <past-p.> گسترش یافته
allocated اختصاص یافته
linked پیوند یافته
downfallen زوال یافته
awakened اگاهی یافته
mature economy تکامل یافته
nee تولد یافته
tuned وفق یافته
expanded بسط یافته
organized سازمان یافته
porrect بسط یافته
matched تطبیق یافته
extended تمدید یافته
done وقوع یافته
full fledged تکامل یافته
full-fledged تکامل یافته
past پایان یافته
due out خاتمه یافته
installed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
inserted <adj.> <past-p.> گسترش یافته
deployed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
appointed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
contd مخفف ادامه یافته
organized market بازار سازمان یافته
developed contries ممالک توسعه یافته
generalized routine روال تعمیم یافته
formatted display نمایش شکل یافته
organises بازار سازمان یافته
extended precision دقت توسعه یافته
organising بازار سازمان یافته
organize بازار سازمان یافته
organizes بازار سازمان یافته
reborn تولد تازه یافته
extended memory حافظه توسعه یافته
organizing بازار سازمان یافته
twice born تولدتازه روحانی یافته
development system سیستم توسعه یافته
generalized coordinates مختصات تعمیم یافته
endarch از مرکزبخارج امتداد یافته
systematized delusions هذیانهای نظام یافته
inning زمین باز یافته
reduced form فرم تقلیل یافته
generalized force نیروی تعمیم یافته
structured design طراحی ساختار یافته
diminished [قوس تقلیل یافته]
allopatric بتنهایی وقوع یافته
reduced mass جرم کاهش یافته
find چیز یافته مکشوف
finds چیز یافته مکشوف
bimanual بادودست انجام یافته
sort merge program پردازش تعمیم یافته
elaborated code رمز بسط یافته
centralized design طراحی تمرکز یافته
diminished : تقلیل یافته کاسته
mature soil خاک تکامل یافته
mature economy اقتصاد رشد یافته
linked subroutine زیربرنامه پیوند یافته
structured walkthroughs بررسیهای ساخت یافته
structured english انگلیسی ساخت یافته
redivivus تولد تازه یافته
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
regenerated زندگی تازه و روحانی یافته
salvages اموال نجات یافته از خطر
regenerates زندگی تازه و روحانی یافته
less developed countries کشورهای کمتر توسعه یافته
regenerating زندگی تازه و روحانی یافته
ramus قسمت بر امده واطاله یافته
complete خاتمه یافته یا کامل شده
reborn تغییر حالت روحانی یافته
generalized function تابع تعمیم یافته [ریاضی]
Distribution تابع تعمیم یافته [ریاضی]
extended character set مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
completing خاتمه یافته یا کامل شده
completes خاتمه یافته یا کامل شده
completed خاتمه یافته یا کامل شده
regenerate زندگی تازه و روحانی یافته
extendeo core حافظه چنبرهای توسعه یافته
salvage اموال نجات یافته از خطر
human oriented language زبان ارایش یافته بشری
structured programming برنامه نویسی ساخت یافته
content addressed نشامی یافته از روی محتوی
salvaging اموال نجات یافته از خطر
the developed world جهان توسعه یافته [پیشرفته]
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> ارزان یافته خوار است .
salvaged اموال نجات یافته از خطر
structures coding برنامه نویسی ساخت یافته
generalized reinforcer تقویت کننده تعمیم یافته
crumblings فاسد شده زوال یافته
ranker افسر ترفیع یافته افسرصفی
well ordered بنحو اکمل انجام یافته
fully formed character کاراکتر تمام شکل یافته
generalized inhibitory potential پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized planning برنامه ریزی تعمیم یافته
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
new born زاییده شده تازه تولد یافته
abended خاتمه یافته بطور غیر عادی
deployed مستقر گسترش یافته در روی زمین
airborne بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
newton محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
after image یک کپی از داده که تغییر یافته است.
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
generations توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
structured flowchart نمودار گردش کار ساخت یافته
developed market economy countries کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
substantiative بادلیل اثبات شده تجسم یافته
alma mater مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
extend قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
ebcdic کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
deformed reinforcing steel فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته
extending قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
NetView معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
acoustic حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
arrays ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
array ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
coextensive باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
basic plus نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
aeolian soil خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است
gastrea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
remedial maintenance باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
gastraea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
amiga مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
ethernet گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
LAN Manager سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
elegant programming نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
special degration نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
rarefaction جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
rill erosion این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
individualism اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
extended code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
JPEG++ حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
transfers ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
applesoft basic نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
interactive ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Visual C محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
filed زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
ScanDisk که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
database مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
developed countries کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
displacement انتقال
negotiations انتقال
transmission انتقال
negotiation انتقال
abaloenation انتقال
line shaft انتقال
downloading انتقال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com