Dictiornary-Farsi | انتقام گیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
vendetta	انتقام گیری
vendettas	انتقام گیری


Other Matches

vindictive	انتقام
revenge	انتقام
retaliation	انتقام
vengeance	انتقام
vengeanee	انتقام
wanion	انتقام
revenged	انتقام
reprisal	انتقام
revenges	انتقام
reprisals	انتقام
revenging	انتقام
avenging	انتقام کشیدن
avenged	انتقام کشیدن
nemesis	الهه انتقام
avenges	انتقام کشیدن
revenger	انتقام گیرنده
get even <idiom>	انتقام گرفتن
vengeful	بشدت انتقام جو
avenge	انتقام کشیدن
fury	روح انتقام
to get back one's own	انتقام خودراگرفتن
avenger	دادگیر انتقام جو
revenging	انتقام کشیدن
revenges	انتقام کشیدن
revenged	انتقام کشیدن
revenge	انتقام کشیدن
wreak	انتقام گرفتن
wreaked	انتقام گرفتن
venge	انتقام گرفتن
wreaking	انتقام گرفتن
wreaks	انتقام گرفتن
to slake one's revenge	انتقام خودرا گرفتن
letters of reprisal	اجازه نامه انتقام
to take vengeance on a person	ازکسی انتقام کشیدن
it savours of revenge	دلالت بر انتقام میکند
to a. one selt	انتقام خودرا کشیدن
nemesis	کینه جویی انتقام
to slake one's revenge	اتش انتقام خودراخاموش کردن
He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
to take vengeance on any one	تلافی بر سر کس در اوردن از کسی انتقام گرفتن
it savours of revenge	بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
to be even witn any one	انتقام خودرا ازکسی گرفتن باکسی باربریاسراسربودن
his severity relaxed	از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
To pay off someone. To settle old scores with someone.	با کسی تسویه حساب کردن ( انتقام جویی کردن )
digamy	دو زن گیری دو شوهر گیری
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
point voting system	سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
recaptures	پس گیری
dewatering	اب گیری
recapturing	پس گیری
luting	گل گیری
catch	بل گیری
recaptured	پس گیری
recature	پس گیری
biases	سو گیری
bias	سو گیری
exorcisms	جن گیری
skim	کف گیری
skimmed	کف گیری
skims	کف گیری
recapture	پس گیری
resumption	از سر گیری
monogyny	یک زن گیری
scorification	کف گیری
exorcism	جن گیری
retractaion	پس گیری
lutation	گل گیری
metering	اندازه گیری
forming	شکل گیری
separatism	کناره گیری
refueling	سوخت گیری
refuelled	سوخت گیری
measuring bridge	پل اندازه گیری
garth	سد یا بندماهی گیری
silting up	لای گیری
scotomization	نادیده گیری
derivations	مشتق گیری
derivation	مشتق گیری
fueling	سوخت گیری
sedimentation	لای گیری
paralysis	زمین گیری
voting	رای گیری
levied	باج گیری
scorification	تفاله گیری
refueled	سوخت گیری
permissiveness	اسان گیری
refuel	سوخت گیری
embrasures	دراغوش گیری
against time	تایم گیری
embrasure	دراغوش گیری
gaging	اندازه گیری
sound absorbing	صدا گیری
spile	سوراخ گیری
lodgment or lodge	منزل گیری
wrestling	کشتی گیری
lodgment	موضع گیری
renunciation	کناره گیری
levy	سرباز گیری
lodgement	موضع گیری
levy	باج گیری
levies	سرباز گیری
levies	باج گیری
levied	سرباز گیری
inquiry	خبر گیری
inquiries	خبر گیری
follow up	پی گیری کردن
attrition	کناره گیری
threctia	کناره گیری
extrapolations	قیاس گیری
extrapolation	قیاس گیری
gauging	اندازه گیری
dialing	شماره گیری
abdication	کناره گیری
amphimixis	جفت گیری
standardization	معیار گیری
churning	کره گیری
subsumption	نتیجه گیری
measurer	اندازه گیری
levying	سرباز گیری
levying	باج گیری
punctiliousness	نکته گیری
limit of inflammability	حد اتش گیری
palsy	زمین گیری
backing up	پشتیبان گیری
loading capacity	بار گیری
luting	درز گیری
halieutics	ماهی گیری
cavils	خرده گیری
measurement	اندازه گیری
modeling	سرمشق گیری
noise suppression	پارازیت گیری
integration	انتگرال گیری
sternly	با سخت گیری
number dialling	شماره گیری
interpolations	درون گیری
interpolation	درون گیری
ingurgtation	فرا گیری
originationu	سرچشمه گیری
paralytic disability	زمین گیری
piscatology	فن ماهی گیری
intussusception	در خود گیری
creel	تورماهی گیری
creels	تورماهی گیری
cavilled	خرده گیری
stricture	سخت گیری
strictures	سخت گیری
sampling	نمونه گیری
introsusception	در خود گیری
modules	اندازه گیری
insuperability	دشوار گیری
module	اندازه گیری
monogyny	یک جفت گیری
nitrification	ازت گیری
nitrification	نیتروژن گیری
measurements	اندازه گیری
inarm	در بغل گیری
invalidism	زمین گیری
measurment	اندازه گیری
conscription	سرباز گیری
caviled	خرده گیری
recruitment	توان گیری
recruitment	سرباز گیری
ensues	پی گیری کردن
ensued	پی گیری کردن
ensue	پی گیری کردن
retired ness	کناره گیری
cavil	خرده گیری
rigorousness	سخت گیری
river capture	رود گیری
knoit	تغ تغ خرده گیری
samplery	نمونه گیری
acceleration lane	خط سرعت گیری
laxity	اسان گیری
refuels	سوخت گیری
crackdowns	سخت گیری
crackdown	سخت گیری
mensuration	اندازه گیری
inarm	در اغوش گیری
impressmeat	باز گیری
implantation	لانه گیری
i. and evdevolution	ریشه گیری
i am in a bad f.	بد گیری امدم
removal of cinder	تفاله گیری
caviling	خرده گیری
removal of phosphorus	فسفر گیری
removal of slag	شلاکه گیری
renouncement	کناره گیری
mechanical disadvantage	نیرو گیری
stamping	قالب گیری
ablactation	از شیر گیری
moulding	قالب گیری
refuelling	سوخت گیری
timming	زمان گیری
listings	لیست گیری