| Total search result: 201 (20 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| thereis no end to it     | 
		انتهای برای ان نیست   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| step frame     | 
		استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد   | 
		
	
		
		| busiest     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busy     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busying     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busies     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busied     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busier     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| tails     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| tail     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| tailed     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| butt     | 
		ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف   | 
		
	
		
		| butts     | 
		ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف   | 
		
	
		
		| butted     | 
		ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف   | 
		
	
		
		| tag     | 
		جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی   | 
		
	
		
		| tags     | 
		جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی   | 
		
	
		
		| nil pointer     | 
		نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات   | 
		
	
		
		| rogue indicator     | 
		کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل   | 
		
	
		
		| stop     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| stopped     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| stops     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| stopping     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| nil pointer     | 
		اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود   | 
		
	
		
		| vertical     | 
		سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش   | 
		
	
		
		leader       | 
		بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود   | 
		
	
		
		| leaders     | 
		بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود   | 
		
	
		
		| worded     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		word       | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| wraparound     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| word wrap     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| It is beyond me.     | 
		برای من قابل درک نیست.   | 
		
	
		
		| terminator     | 
		مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-   | 
		
	
		
		| That won't work with me!     | 
		این رضایت بخش نیست برای من!   | 
		
	
		
		| There are no tickets  available for tonight .      | 
		بلیط برای امشب موجود نیست   | 
		
	
		
		| It doesn't fly with me [American E] [colloquial]     | 
		این رضایت بخش نیست برای من!   | 
		
	
		
		| He's not suited for a doctor.     | 
		او [مرد] برای یک پزشک مناسب نیست.   | 
		
	
		
		| Nothing can excuse such impoliteness.     | 
		هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست   | 
		
	
		
		| that is i. to this purpose     | 
		برای این مقصود مناسب یاکافی نیست   | 
		
	
		
		| summing up evidence     | 
		نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد   | 
		
	
		
		| In this contract , there are no loopholes for either party .       | 
		دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست    | 
		
	
		
		| null     | 
		رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته   | 
		
	
		
		| splices     | 
		نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند   | 
		
	
		
		| spliced     | 
		نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند   | 
		
	
		
		| splicing     | 
		نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند   | 
		
	
		
		| splice     | 
		نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند   | 
		
	
		
		| sectors     | 
		شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .   | 
		
	
		
		| sector     | 
		شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .   | 
		
	
		
		| eot     | 
		maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره   | 
		
	
		
		| log     | 
		وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .   | 
		
	
		
		| logs     | 
		وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .   | 
		
	
		
		| backward     | 
		جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد   | 
		
	
		
		| users     | 
		بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست   | 
		
	
		
		| unmount     | 
		برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست   | 
		
	
		
		| user     | 
		بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست   | 
		
	
		
		| markers     | 
		دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد   | 
		
	
		
		marker       | 
		دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد   | 
		
	
		
		end finish       | 
		گره جناقی [گره زدن دو انتهای فرش در محل ریشه ها برای جلوگیری از باز شدن و بهم ریختگی تار و پود]   | 
		
	
		
		| blind copy receipt     | 
		در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست   | 
		
	
		
		| blind carbon copy     | 
		در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست   | 
		
	
		
		| bloop     | 
		عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست   | 
		
	
		
		| low end     | 
		سخت افزار یا نرم افزاری که قدرت منه نیست یا برای مبتدیان طراحی شده است   | 
		
	
		
		| proprietary file format     | 
		روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست   | 
		
	
		
		| buffer     | 
		فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست   | 
		
	
		
		lappets       | 
		[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]   | 
		
	
		
		| bridge     | 
		دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ   | 
		
	
		
		| bridged     | 
		دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ   | 
		
	
		
		| bridges     | 
		دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ   | 
		
	
		
		| hand-held     | 
		کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست   | 
		
	
		
		| All is not gold that glitters. <proverb>     | 
		هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).   | 
		
	
		
		| demurrer     | 
		ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند   | 
		
	
		
		| backwards     | 
		جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل   | 
		
	
		
		| winchester disk     | 
		دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست   | 
		
	
		
		| it is not t.     | 
		برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم   | 
		
	
		
		| seconding     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| seconded     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| seconds     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| second     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| fix     | 
		داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست   | 
		
	
		
		| fixes     | 
		داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست   | 
		
	
		
		| cipher     | 
		مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست   | 
		
	
		
		| ciphers     | 
		مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست   | 
		
	
		
		| cyphers     | 
		مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست   | 
		
	
		
		| transparently     | 
		برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست   | 
		
	
		
		| transparent     | 
		برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست   | 
		
	
		
		word       | 
		تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود   | 
		
	
		
		| worded     | 
		تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود   | 
		
	
		
		| wimps     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| NetBEUI     | 
		گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود   | 
		
	
		
		| wimp     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| formats     | 
		استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند   | 
		
	
		
		format       | 
		استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند   | 
		
	
		
		| leaving files open     | 
		به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .   | 
		
	
		
		| his parentage isunknown     | 
		اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند   | 
		
	
		
		| BNC connector     | 
		متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود   | 
		
	
		
		| it is past all hope     | 
		جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست   | 
		
	
		
		| idlest     | 
		نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست   | 
		
	
		
		| idle     | 
		نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست   | 
		
	
		
		| idled     | 
		نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست   | 
		
	
		
		| idles     | 
		نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست   | 
		
	
		
		| it is inexpedient to reply     | 
		پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست   | 
		
	
		
		| logic seeking     | 
		انتهای خط وط   | 
		
	
		
		| end of line     | 
		انتهای خط   | 
		
	
		
		| kiosks     | 
		فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم   | 
		
	
		
		| kiosk     | 
		فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم   | 
		
	
		
		| end of line     | 
		انتهای سطر   | 
		
	
		
		| cow's tail     | 
		انتهای طناب   | 
		
	
		
		| rear court     | 
		انتهای زمین   | 
		
	
		
		| returns     | 
		نشانههای انتهای خط   | 
		
	
		
		depth       | 
		انتهای پرز   | 
		
	
		
		| loose ends     | 
		انتهای تاریانخ   | 
		
	
		
		| end of massage     | 
		انتهای پیام   | 
		
	
		
		| loose end     | 
		انتهای شل هرچیزی   | 
		
	
		
		| loose ends     | 
		انتهای شل هرچیزی   | 
		
	
		
		| baselines     | 
		خط انتهای زمین   | 
		
	
		
		drill tang         | 
		انتهای مته   | 
		
	
		
		| end of form     | 
		انتهای ورقه   | 
		
	
		
		| loose end     | 
		انتهای تاریانخ   | 
		
	
		
		| returning     | 
		نشانههای انتهای خط   | 
		
	
		
		| bitter end     | 
		انتهای درد   | 
		
	
		
		| end of medium     | 
		انتهای رسانه   | 
		
	
		
		| batang son     | 
		انتهای کف دست   | 
		
	
		
		| end of volume     | 
		انتهای جلد   | 
		
	
		
		| end of file     | 
		انتهای فایل   | 
		
	
		
		| flukes     | 
		انتهای دم نهنگ   | 
		
	
		
		| end of reel     | 
		انتهای حلقه   | 
		
	
		
		| end of transmission     | 
		انتهای مخابره   | 
		
	
		
		| end of file     | 
		انتهای پرونده   | 
		
	
		
		| baseline     | 
		خط انتهای زمین   | 
		
	
		
		| cable tail     | 
		انتهای سیم   | 
		
	
		
		| dead burned     | 
		انتهای اشتعال   | 
		
	
		
		| end of record     | 
		انتهای مدرک   | 
		
	
		
		| returned     | 
		نشانههای انتهای خط   | 
		
	
		
		| return     | 
		نشانههای انتهای خط   | 
		
	
		
		| pipehead     | 
		انتهای خط لوله   | 
		
	
		
		| end of message     | 
		انتهای پیام   | 
		
	
		
		| fluke     | 
		انتهای دم نهنگ   | 
		
	
		
		| baseline     | 
		خط انتهای زمین تنیس   | 
		
	
		
		| ended     | 
		کد نشان دهنده انتهای خط   | 
		
	
		
		| looped     | 
		درو در انتهای خرک   | 
		
	
		
		| flip turn     | 
		برگشت انتهای استخر   | 
		
	
		
		| loops     | 
		درو در انتهای خرک   | 
		
	
		
		loop       | 
		درو در انتهای خرک   | 
		
	
		
		| baseline     | 
		خط انتهای زمین والیبال   | 
		
	
		
		cable       | 
		اتصال در انتهای کامل   | 
		
	
		
		| riblet     | 
		انتهای دنده گوسفند   | 
		
	
		
		| palmate     | 
		دارای انتهای پهن   | 
		
	
		
		| nock     | 
		شکاف انتهای کمان   | 
		
	
		
		| formee     | 
		دارای انتهای مربع   | 
		
	
		
		| end of job card     | 
		کارت انتهای کار   | 
		
	
		
		| swan neck     | 
		انتهای خمیده لوله   | 
		
	
		
		| furnace discharged end     | 
		انتهای تخلیه کوره   | 
		
	
		
		| baseliner     | 
		بازیگر انتهای زمین   | 
		
	
		
		| end of file mark     | 
		نشان انتهای پرونده   | 
		
	
		
		| end of data marker     | 
		نشانگر انتهای داده ها   | 
		
	
		
		| saphead     | 
		انتهای نقب نظامی   | 
		
	
		
		| head     | 
		انتهای میز بیلیارد   | 
		
	
		
		| ST connector     | 
		اتصالی در انتهای فیبرنوری   | 
		
	
		
		| sink     | 
		دریافت انتهای خط ارتباتی   | 
		
	
		
		| sinks     | 
		دریافت انتهای خط ارتباتی   | 
		
	
		
		| ends     | 
		کد نشان دهنده انتهای خط   | 
		
	
		
		| cabled     | 
		اتصال در انتهای کامل   | 
		
	
		
		| baselines     | 
		خط انتهای زمین تنیس   | 
		
	
		
		| baselines     | 
		خط انتهای زمین والیبال   | 
		
	
		
		| backstop     | 
		حصار انتهای زمین   | 
		
	
		
		| etb     | 
		انتهای بلاک مخابره   | 
		
	
		
		| eom     | 
		انتهای پیام essage   | 
		
	
		
		| finish     | 
		انتهای فرآیند یا تابع   | 
		
	
		
		| finishes     | 
		انتهای فرآیند یا تابع   | 
		
	
		
		| end of transmission block     | 
		انتهای بلاک مخابره   | 
		
	
		
		| end of tape mark     | 
		نشان انتهای نوار   | 
		
	
		
		| end of tape marker     | 
		نشانگر انتهای نوار   | 
		
	
		
		| end     | 
		کد نشان دهنده انتهای خط   | 
		
	
		
		| end of tape marker     | 
		علامت انتهای نوار   | 
		
	
		
		| end     | 
		کد نشان دهنده انتهای رکورد   | 
		
	
		
		| ended     | 
		کد نشان دهنده انتهای رکورد   | 
		
	
		
		| tip-top     | 
		حلقه انتهای چوب ماهیگیری   | 
		
	
		
		| trailing edge     | 
		انتهای تیغه پروانه موتوروغیره   | 
		
	
		
		| split end     | 
		گیرنده توپ در انتهای خط جبهه   | 
		
	
		
		| departure end     | 
		انتهای محوطه دویدن هواپیما   | 
		
	
		
		| subulate     | 
		دارای نوک یا انتهای تیز   | 
		
	
		
		| finals     | 
		رسیدن به انتهای یک دوره زمانی   | 
		
	
		
		| bitter end     | 
		انتهای طناب یا زنجیر قایق   | 
		
	
		
		| ends     | 
		کد نشان دهنده انتهای رکورد   | 
		
	
		
		| final     | 
		رسیدن به انتهای یک دوره زمانی   | 
		
	
		
		| beam ends     | 
		انتهای قسمت عقبی کشتی   | 
		
	
		
		| tin-plated tails     | 
		سیم ها با انتهای روکشدار حلبی   | 
		
	
		
		| croup     | 
		انتهای خرک نزدیک ژیمناست   | 
		
	
		
		| baseline game     | 
		بازی در انتهای زمین تنیس   | 
		
	
		
		| beam-ends     | 
		انتهای قسمت عقبی کشتی   | 
		
	
		
		| double ender     | 
		تخته موج با دو انتهای یک شکل   | 
		
	
		
		| bayonet exhaust pipe     | 
		قسمت پهن انتهای لوله اگزوز   | 
		
	
		
		| perfection loop knot     | 
		نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری   | 
		
	
		
		| capel     | 
		سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی   | 
		
	
		
		| terminal tackle     | 
		راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری   | 
		
	
		
		| draw play     | 
		ضربه عمدی با انتهای گوی گلف   | 
		
	
		
		| net shot clear     | 
		ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین   | 
		
	
		
		| dead ends     | 
		انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست   | 
		
	
		
		| fundus     | 
		قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی   | 
		
	
		
		| dead end     | 
		انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست   | 
		
	
		
		| queue     | 
		افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف   | 
		
	
		
		| double in     | 
		درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان   |