English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
swan neck انتهای خمیده لوله
Other Matches
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
siphon لوله خمیده یا شترگلو
siphons لوله خمیده یا شترگلو
syphons لوله خمیده یا شترگلو
siphoned لوله خمیده یا شترگلو
syphoned لوله خمیده یا شترگلو
bent gun ion trap یونربایی لوله خمیده
pipehead انتهای خط لوله
dead end انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
dead ends انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
bayonet exhaust pipe قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
crosshead لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
head space فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
riffler خمیده
geniculate خمیده
curving خط خمیده
curve خط خمیده
crooked خمیده
circumflex خمیده
curves خط خمیده
circumflexes خمیده
curvate خمیده
pronate خمیده
embowed خمیده
superincumbent خمیده
curvilinear خمیده
curved خمیده
reclinate خمیده
lank خمیده
in a stooping position خمیده
retorted خمیده
tortile خمیده
limber خمیده
inflexed خمیده
cambers خمیده کردن
slumps خمیده شدن
hell bent زیاد خمیده
incurvate خمیده کردن
slumping خمیده شدن
circumflex accent صدای خمیده
slumped خمیده شدن
slump خمیده شدن
hell-bent زیاد خمیده
joggle shackle بخوی خمیده
bended kness زانوهای خمیده
curved beam تیر خمیده
bent طاق خمیده
c.q.r. anchor لنگر خمیده
slouchy خمیده تنبل
decurved خمیده بپایین
bent bond پیوند خمیده
bent adaptor رابط خمیده
camber خمیده کردن
limber خمیده کردن
imbrex کاشی خمیده
cambers تیریا الوار خمیده و کج
curviform دارای شکل خمیده
curvilinear coordinates مختصات خمیده خط [ریاضی]
camber تیریا الوار خمیده و کج
sicklebill مرغان منقار خمیده
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
incurved خمیده سوی درون
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets بست لوله دوراهی لوله
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
old-style حروف باریک و خمیده به جلو
pigeon toed دارای پنجه خمیده بداخل
antrorse خمیده بجلو یا متمایل ببالا
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
retroflex خمیده بعقب قفا رفتن زبان
hagbut نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
hackbut نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
bow string truss خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
opisometer الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
logic seeking انتهای خط وط
end of line انتهای خط
returning نشانههای انتهای خط
end of form انتهای ورقه
baseline خط انتهای زمین
end of file انتهای فایل
returns نشانههای انتهای خط
loose end انتهای شل هرچیزی
loose end انتهای تاریانخ
flukes انتهای دم نهنگ
fluke انتهای دم نهنگ
end of transmission انتهای مخابره
end of volume انتهای جلد
end of reel انتهای حلقه
end of record انتهای مدرک
baselines خط انتهای زمین
end of message انتهای پیام
end of medium انتهای رسانه
batang son انتهای کف دست
end of massage انتهای پیام
end of line انتهای سطر
bitter end انتهای درد
returned نشانههای انتهای خط
return نشانههای انتهای خط
cable tail انتهای سیم
depth انتهای پرز
cow's tail انتهای طناب
drill tang انتهای مته
dead burned انتهای اشتعال
end of file انتهای پرونده
loose ends انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای تاریانخ
rear court انتهای زمین
ended کد نشان دهنده انتهای خط
formee دارای انتهای مربع
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
end کد نشان دهنده انتهای خط
eom انتهای پیام essage
baselines خط انتهای زمین تنیس
ends کد نشان دهنده انتهای خط
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
palmate دارای انتهای پهن
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
cabled اتصال در انتهای کامل
finish انتهای فرآیند یا تابع
looped درو در انتهای خرک
baseline خط انتهای زمین تنیس
finishes انتهای فرآیند یا تابع
head انتهای میز بیلیارد
baseline خط انتهای زمین والیبال
flip turn برگشت انتهای استخر
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
etb انتهای بلاک مخابره
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
cable اتصال در انتهای کامل
loop درو در انتهای خرک
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
loops درو در انتهای خرک
baselines خط انتهای زمین والیبال
end of file mark نشان انتهای پرونده
nock شکاف انتهای کمان
baseliner بازیگر انتهای زمین
end of job card کارت انتهای کار
saphead انتهای نقب نظامی
riblet انتهای دنده گوسفند
backstop حصار انتهای زمین
end of tape mark نشان انتهای نوار
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
end of tape marker علامت انتهای نوار
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
periods آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
closure of horizon انتهای دورافق بستن دور افق
butt ending ضربه غیر مجاز با انتهای چوب
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com