English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
finish انتهای فرآیند یا تابع
finishes انتهای فرآیند یا تابع
Other Matches
products محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
real time مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
enables استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabled استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabling استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enable استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
background فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exit در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
dynamically توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
nests 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
asynchronous 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
equivalence 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
decay فرآیند سیگنال
flow diagram شرح فرآیند
flowchart شرح فرآیند
decays فرآیند سیگنال
regulate کنترل فرآیند
decayed فرآیند سیگنال
regulates کنترل فرآیند
regulating کنترل فرآیند
deposition فرآیند پوشاندن
depositions فرآیند پوشاندن
decaying فرآیند سیگنال
regulated کنترل فرآیند
halted فرآیند را متوقف میکند.
halts فرآیند را متوقف میکند.
phased بخشی از فرآیند بزرگتر
initialization فرآیند مقداردهی اولیه
document نوشتن شرح یک فرآیند
documented نوشتن شرح یک فرآیند
documenting نوشتن شرح یک فرآیند
phase بخشی از فرآیند بزرگتر
phases بخشی از فرآیند بزرگتر
normalization فرآیند یا داده نرمال
selection عمل یا فرآیند انتخاب
selections عمل یا فرآیند انتخاب
halt فرآیند را متوقف میکند.
master آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
checked خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checks خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stages یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
technical مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
masters آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
pagination فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
executed اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
inherited error خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
execute اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
mastered آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
stage یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
executing اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
static چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
jammed توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
jam توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
simultaneous دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
jams توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
microinstruction که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
hunting فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
recognition فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flag فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
cancellation عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
processes که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flags فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
indexing فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
re entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
failures شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
deterministic نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
failure شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
cancels متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancelling متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancel متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
flowchart نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
mastering فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
enhancer وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
coordination سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
end of line انتهای خط
logic seeking انتهای خط وط
leveled استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagated خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
levelled استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagates خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
congestion وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
levels استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagating خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
indicator چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
baselines خط انتهای زمین
loose ends انتهای تاریانخ
flukes انتهای دم نهنگ
end of file انتهای پرونده
end of form انتهای ورقه
end of file انتهای فایل
depth انتهای پرز
cable tail انتهای سیم
rear court انتهای زمین
baseline خط انتهای زمین
end of line انتهای سطر
end of massage انتهای پیام
drill tang انتهای مته
returning نشانههای انتهای خط
returns نشانههای انتهای خط
end of volume انتهای جلد
loose end انتهای تاریانخ
loose end انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای شل هرچیزی
end of transmission انتهای مخابره
batang son انتهای کف دست
pipehead انتهای خط لوله
end of reel انتهای حلقه
cow's tail انتهای طناب
return نشانههای انتهای خط
end of medium انتهای رسانه
end of message انتهای پیام
end of record انتهای مدرک
returned نشانههای انتهای خط
fluke انتهای دم نهنگ
dead burned انتهای اشتعال
bitter end انتهای درد
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
analysis بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
inhibits توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibit توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
stop دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopping دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
stops دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
cycled تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
baseliner بازیگر انتهای زمین
palmate دارای انتهای پهن
swan neck انتهای خمیده لوله
cabled اتصال در انتهای کامل
backstop حصار انتهای زمین
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
cable اتصال در انتهای کامل
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
ended کد نشان دهنده انتهای خط
etb انتهای بلاک مخابره
head انتهای میز بیلیارد
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
end کد نشان دهنده انتهای خط
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
formee دارای انتهای مربع
ends کد نشان دهنده انتهای خط
nock شکاف انتهای کمان
flip turn برگشت انتهای استخر
end of file mark نشان انتهای پرونده
eom انتهای پیام essage
end of tape marker علامت انتهای نوار
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
baseline خط انتهای زمین تنیس
looped درو در انتهای خرک
baselines خط انتهای زمین تنیس
saphead انتهای نقب نظامی
baselines خط انتهای زمین والیبال
baseline خط انتهای زمین والیبال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com