English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
round robin انجام مسابقه بنوبت
Other Matches
alternate بنوبت انجام دادن
alternated بنوبت انجام دادن
alternates بنوبت انجام دادن
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
intermittently بنوبت
in turn by turns بنوبت
alternatively بنوبت
motor pool گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
fail انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fails انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
qui facit per alium facit perse کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
like a duck takes the water [Idiom] کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
automate نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
failure انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failures انجام ندادن کاری که باید انجام شود
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
gurantee عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
scratch one's back <idiom> کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
upward compatible اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
queries 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
query 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
continues ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
continue ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
mission , oriented لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
tourney مسابقه
chased مسابقه
ball games مسابقه
races مسابقه
chases مسابقه
ball game مسابقه
chasing مسابقه
game مسابقه
chase مسابقه
matches مسابقه
race مسابقه
contested مسابقه
setters یک مسابقه
contest مسابقه
kyorougei مسابقه
setter یک مسابقه
contesting مسابقه
contests مسابقه
match مسابقه
raced مسابقه
competition مسابقه
chace مسابقه
meets مسابقه
event مسابقه
competition مسابقه
racing مسابقه
tournament مسابقه
competitions مسابقه ها
tournaments مسابقه
agonism مسابقه
contest مسابقه
meet مسابقه
events مسابقه
contests مسابقه ها
competitions مسابقه
ski racer مسابقه رو
heats مسابقه مقدماتی
heat مسابقه مقدماتی
season فصل مسابقه ها
shootoff مسابقه اضافی
rematch مسابقه برگشت
shot clock ساعت مسابقه
tandems مسابقه دو نفره
marathon مسابقه دو ماراتون
interscholastic competition مسابقه اموزشگاه ها
slugfest مسابقه سنگین
shooting ckock ساعت مسابقه
juniors مسابقه نوجوانان
junior مسابقه نوجوانان
scratch line خط شروع مسابقه
sculler پاروزن در مسابقه
shiai مسابقه جودو
tandem مسابقه دو نفره
airplane racing مسابقه هواپیمابری
matches مسابقه کبریت
postboy سوارکار مسابقه
racecourse دور مسابقه
motordrome پیست مسابقه
pigeon racing مسابقه کبوترها
record حد نصاب مسابقه
marathons مسابقه دوصحرایی
marathons مسابقه دو ماراتون
marathon مسابقه دوصحرایی
horse اسب مسابقه
distances مسیر مسابقه
distance مسیر مسابقه
bouts مسابقه بوکس
prep مسابقه ازمایشی
prize ring گود مسابقه
course پیست مسابقه
match مسابقه کبریت
coursed پیست مسابقه
laws of the game مقررات مسابقه
seasons فصل مسابقه ها
courses پیست مسابقه
racing course مسافت مسابقه
racing car engine موتور مسابقه
racing car اتومبیل مسابقه
bout مسابقه بوکس
friendly مسابقه دوستانه
barnburner مسابقه مهیج
retire کناررفتن از مسابقه
retires کناررفتن از مسابقه
an entrant for arace دواطلب مسابقه
invitational مسابقه دعوتی
all play all مسابقه دورهای
racetracks خط سیر مسابقه
racetrack خط سیر مسابقه
race horse اسب مسابقه
racehorse اسب مسابقه
racehorses اسب مسابقه
racecourses دور مسابقه
nightcap اخرین مسابقه
nightcaps اخرین مسابقه
victor برنده مسابقه
victors برنده مسابقه
tournament یک دوره مسابقه
tournaments یک دوره مسابقه
air racing مسابقه هواپیمابری
agonistics علم مسابقه
dog racing مسابقه سگدوانی
invitations مسابقه دعوتی
invitation مسابقه دعوتی
clutch سستی در مسابقه
clutched سستی در مسابقه
clutches سستی در مسابقه
clutching سستی در مسابقه
track مسابقه دویدن
tracked مسابقه دویدن
coursing مسابقه سگدوانی
consolation مسابقه جبرانی
a game of chess یک مسابقه شطرنج
fours مسابقه دوبل
final مسابقه نهایی
finals مسابقه نهایی
championship مسابقه قهرمانی
championships مسابقه قهرمانی
racing مسابقه دهنده
tracks مسابقه دویدن
friendliest مسابقه دوستانه
infield پیست مسابقه
formula car اتومبیل مسابقه
footrace مسابقه دویدن
single مسابقه یکنفره
race walking مسابقه راهپیمایی
foot race مسابقه راهپیمایی
leg قسمتی از مسابقه
legs قسمتی از مسابقه
race مسابقه سرعت
raced مسابقه سرعت
races مسابقه سرعت
finishes پایان مسابقه
finish پایان مسابقه
compete مسابقه دادن
competed مسابقه دادن
competes مسابقه دادن
homestretch مسیرانتهایی مسابقه
home run مسابقه پرامتیاز
hash mark خط شروع مسابقه
scurried مسابقه کوتاه
scurries مسابقه کوتاه
scurry مسابقه کوتاه
scurrying مسابقه کوتاه
epee مسابقه اپه
enduro مسابقه استقامت
bobsledding مسابقه لوژسواری
bobsleigh مسابقه لوژسواری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com