English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (2 milliseconds)
English Persian
solidification انجماد استحکام
Other Matches
solidifying process روند انجماد جریان انجماد
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
frigidity انجماد
freezing انجماد
congealment انجماد
glaciation انجماد
solidus خط انجماد
solidification انجماد
anti freezer ضد انجماد
congelation انجماد افسردگی
condensation trail مسیر انجماد
cryogenic frezing انجماد با سرمازایی
crymetry انجماد سنجی
setting point نقطه انجماد
concretive مایه انجماد
solidification point نقطه انجماد
congealing point نقطه انجماد
solidifying point نقطه انجماد
solidifying process پروسه انجماد
solidifying process مرحله انجماد
solidifying process فرایند انجماد
cryoscope انجماد سنج
cryoscope انجماد نما
heat of solidification گرمای انجماد
price freezing انجماد قیمت
regelation انجماد مجدد
freezing point نقطه انجماد
wage freeze انجماد دستمزد
freezing points نقطه انجماد
freezing point depression نزول نقطه انجماد
condensation trail مجموعه وسایل انجماد
cryoscopic وابسته به انجماد سنجی
normal freezing point نقطه انجماد متعارفی
cryoscopic constant ثابت انجماد سنجی
cryoscopy تعیین نقطه انجماد
crygenic region ناحیه انجماد سنجی
lyophiled بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
supercool بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
lyophil بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
instable بی استحکام
rigidification استحکام
solidification استحکام
consistence استحکام
ridge bone استحکام
formidableness استحکام
fortification استحکام
strengths استحکام
strength استحکام
staying power استحکام
resistance استحکام
backbones استحکام
backbone استحکام
fortifications استحکام
substances استحکام
strenght استحکام
substance استحکام
consistency استحکام
rigidity استحکام
reinforcement استحکام
consistent استحکام
solidity استحکام
glaciology علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
strength properties خصوصیات استحکام
impact strength استحکام ضربهای
strength ratio نسبت استحکام
initial strength استحکام اولیه
knot strength استحکام گره
stableness استواری استحکام
filler میله استحکام
structrual stability استحکام ساختمانی
tensile strength استحکام کششی
torsional strength استحکام پیچشی
impact strength استحکام برخورد
hot strength استحکام گرمایی
granite سختی استحکام
consistence ثبات استحکام
compression strength استحکام فشاری
coefficient of consolidation ضریب استحکام
transverse bending strength استحکام خمشی
buckling strength استحکام خمشی
consolidation استحکام تحکیم
gritting استحکام نخاله
gritted استحکام نخاله
grit استحکام نخاله
fillers میله استحکام
consistency ثبات استحکام
stability استحکام مقاومت
stability استواری استحکام
crimping groove شیار استحکام
dielectric strength استحکام دی الکتریک
cube commpression strenght استحکام ریشهای
formidability استحکام بزرگی
fatigue strength استحکام خستگی
fortifiable قابل استحکام
disruptive strength استحکام انقطاع
high temperature strength استحکام حرارتی
dielectric strength استحکام شکست
tracking resistance استحکام جریان خزشی
gusset بست استحکام خرپاها
gussets بست استحکام خرپاها
high strength cast iron چدن با استحکام عالی
artificial aging افزایش استحکام الومینیوم
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
high strength steel فولاد با استحکام عالی
intrinsic fatigue strength استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength استحکام ضربه ایزوتوپ
serigraph استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy ازمایش استحکام تار ابریشم
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
epaulement استحکام موقتی جناحی مترس
ultimate tensile strength حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com