Dictiornary-Farsi | انجماد دستمزد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 107 (7 milliseconds)

English	Persian
wage freeze	انجماد دستمزد


Other Matches

solidifying process	روند انجماد جریان انجماد
wage fund theory of wages	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
glaciation	انجماد
frigidity	انجماد
congealment	انجماد
solidus	خط انجماد
solidification	انجماد
freezing	انجماد
anti freezer	ضد انجماد
price freezing	انجماد قیمت
heat of solidification	گرمای انجماد
congealing point	نقطه انجماد
condensation trail	مسیر انجماد
concretive	مایه انجماد
cryoscope	انجماد سنج
cryogenic frezing	انجماد با سرمازایی
setting point	نقطه انجماد
crymetry	انجماد سنجی
cryoscope	انجماد نما
congelation	انجماد افسردگی
regelation	انجماد مجدد
solidifying process	فرایند انجماد
solidifying process	مرحله انجماد
solidifying process	پروسه انجماد
freezing point	نقطه انجماد
solidifying point	نقطه انجماد
solidification point	نقطه انجماد
freezing points	نقطه انجماد
solidification	انجماد استحکام
condensation trail	مجموعه وسایل انجماد
cryoscopic	وابسته به انجماد سنجی
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
cryoscopy	تعیین نقطه انجماد
normal freezing point	نقطه انجماد متعارفی
freezing point depression	نزول نقطه انجماد
crygenic region	ناحیه انجماد سنجی
lyophiled	بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
supercool	بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
lyophil	بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
feoff	دستمزد
factor payments	دستمزد
rapine	دستمزد
salaries	دستمزد
waged	دستمزد
waging	دستمزد
wages	دستمزد
stipends	دستمزد
stipend	دستمزد
wage	دستمزد
pays	دستمزد
paying	دستمزد
salary	دستمزد
pay	دستمزد
glaciology	علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
wage costs	مخارج دستمزد
wage cuts	کاهش دستمزد
wage constraint	محدودیت دستمزد
wage differentials	اختلاف در دستمزد
wage determination	تعیین دستمزد
cash-wage	دستمزد نقدی
wage control	کنترل دستمزد
wage policy	سیاست دستمزد
wage rate	نرخ دستمزد
wage market	بازار دستمزد
wage stabilization	ثبات دستمزد
wage standard	دستمزد استانده
wage funds	مایه دستمزد
wage funds	وجوه دستمزد
wage index	شاخص دستمزد
wage compution day	دستمزد ساعتی
wage ceiling	حداکثر دستمزد
direct labour	دستمزد مستقیم
base wage rate	حداقل دستمزد
minimum wage	حداقل دستمزد
rate of wage	نرخ دستمزد
payroll	سیاهه دستمزد
fee	مزد دستمزد
wage ceiling	سقف دستمزد
annual wage	دستمزد سالانه
wage agreement	قرارداد دستمزد
daily pay	دستمزد روزانه
wage system	نظام پرداخت دستمزد
The wages wI'll be raised.	دستمزد ها بالاخواهند رفت
raise	بالا بردن دستمزد
wage flexibility	انعطاف پذیری دستمزد
raises	بالا بردن دستمزد
wage profit ratio	نسبت دستمزد به سود
rate of wage increase	نرخ افزایش دستمزد
wage bargain	چانه زنی دستمزد
wage agreement	موافقت نامه دستمزد
indirect labour	هزینه دستمزد غیرمستقیم
wage freeze	ثابت نگهداشتن دستمزد
wage price spiral	دور تسلسل دستمزد
wage income	درامد بشکل دستمزد
primage	دستمزد بار زدن کشتی
practice fee	دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
mandate	قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
double time	پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
truck system	اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
minimim wage law	قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
cottage contract	نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
kabal	قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
Moghat	مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
retainers	حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainer	حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
subsistence theory of wages	نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون