English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
conclave انجمن محرمانه
conclaves انجمن محرمانه
Other Matches
conventicle انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
hush hush محرمانه
cheek by jowl محرمانه
hush-hush محرمانه
confidental محرمانه
in secret محرمانه
subrosa محرمانه
backsides محرمانه
jackes محرمانه
privily محرمانه
confidentially محرمانه
in private محرمانه
private code کد محرمانه
necessary house محرمانه
arcane محرمانه
restricted محرمانه
confidential محرمانه
private محرمانه
secrets محرمانه
privates محرمانه
secret محرمانه
tete a tete محرمانه
backside محرمانه
privately محرمانه
classified محرمانه
esoteric محرمانه
surreptitiously محرمانه جانشین
privy خصوصی محرمانه
confidential خیلی محرمانه
in confidence بطور محرمانه
surreptitious پنهان محرمانه
closed محرمانه بسته
confided محرمانه گفتن
confide محرمانه گفتن
closed meeting گردهمایی محرمانه
off-the-record محرمانه و خصوصی
off the record محرمانه و خصوصی
privates محرمانه سرجوخه
private محرمانه سرجوخه
closed conference گردهمایی محرمانه
confides محرمانه گفتن
private code رمز محرمانه
backstage محرمانه خصوصی
private talk گفتگوی محرمانه
privileged communication مدارک محرمانه
privity موضوع محرمانه
secrecy محرمانه بودن
tipping محرمانه رساندن نوک
tip محرمانه رساندن نوک
confidential دارای ماموریت محرمانه
secret service دستگاه محرمانه دولت
secret services دستگاه محرمانه دولت
data privacy محرمانه بودن داده ها
behind the stage <adj.> <adv.> محرمانه [اصطلاح مجازی]
hugger mugger تنهایی مطلب محرمانه
underground تشکیلات محرمانه وزیرزمینی
snoopy بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
administrative crypto account نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
get wise to something/somebody <idiom> درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
to give one the straight tip محرمانه چیزیرا بکسی خبردادن
underplot دسیسه محرمانه دوز و کلک
to have a closed meeting نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
putsches توط ئه محرمانه برای برانداختن حکومت
putsch توط ئه محرمانه برای برانداختن حکومت
top secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
top-secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
collogue توط ئه چیدن محرمانه گفتگو کردن
under the rose نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
declassifying تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassified تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
Between you , me and the gatepost. Between ourselves . میان خودمان باشد( محرمانه باقی بماند )
declassify تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassifies تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
protection عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
clubbed انجمن
company انجمن
reunions انجمن
companies انجمن
society انجمن
communities انجمن
community انجمن
committees انجمن
societies انجمن
committee انجمن
borough council انجمن ده
associations انجمن
groups انجمن
confranternity انجمن
association انجمن
fellowsh انجمن
reunion انجمن
club انجمن
clubbing انجمن
clubs انجمن
agora انجمن
group انجمن
instituting انجمن
institutes انجمن
instituted انجمن
councils انجمن
institute انجمن
convocations انجمن
convocation انجمن
guilds انجمن
coterie انجمن
coteries انجمن
guild انجمن
comitia انجمن
meeting انجمن
council انجمن
gatherings انجمن
gathering انجمن
meetings انجمن
foregather انجمن کردن
caucuses انجمن حزبی
associate computer professionals انجمن کامپیوترکاران
quaker's meeting انجمن خاموش
secret society انجمن سری
folkmoot انجمن شهر
folkmot انجمن شهر
hunted انجمن شکارچیان
meeting انجمن جلسه
confraternity انجمن اخوت
assembly اجتماع انجمن
council chamber انجمن گاه
hunts انجمن شکارچیان
local authority انجمن محلی
municipal council انجمن شهرداری
hunt انجمن شکارچیان
benefits society انجمن خیریه
prayer meeting انجمن دعا
congress انجمن مجلس
faction انجمن فرقه
factions انجمن فرقه
municipal council انجمن شهر
congresses انجمن مجلس
academy انجمن دانش
academies انجمن دانش
trade association انجمن صنفی
conferences انجمن باشگاهها
conference انجمن باشگاهها
to hold a meeting انجمن کردن
consistory انجمن کاتوزیان
town council انجمن شهر
town council انجمن شهرداری
town meeting انجمن شهری
caucus انجمن حزبی
meetings انجمن جلسه
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
brotherhood انجمن برادری واخوت
special libraries association انجمن کتابخانههای مخصوص
brotherhoods انجمن برادری واخوت
sla انجمن کتابخانههای مخصوص
society for computer medicine انجمن پزشکی کامپیوتر
smart set انجمن شیک پوشان
producers association انجمن تولید کنندگان
word processing society انجمن پردازش کلمه
municipal councillor عضو انجمن شهر
wps انجمن پردازش کلمه
PTA انجمن اولیا و مربیان
marist عضو انجمن مریم
PTA's انجمن اولیا و مربیان
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
rural district council انجمن محلی زراعی
election supervisory council انجمن نظارت بر انتخابات
election supervisor council انجمن نظارت بر انتخابات
orchestrations تنظیم انجمن سازی
convention پیمان نامه انجمن
town hall تالار انجمن شهر
community center ساختمان محل انجمن
orchestral وابسته به انجمن نوازندگان
chamber of shipping انجمن صاحبان کشتی
academician عضو انجمن دانش
bcs انجمن کامپیوتر در انگلستان
orchestration تنظیم انجمن سازی
councilman عضو انجمن شهرداری
town halls تالار انجمن شهر
junta دسته انجمن سری
juntas دسته انجمن سری
fraternities انجمن اخوت صنف
conventions پیمان نامه انجمن
fraternity انجمن اخوت صنف
acadmist عضو انجمن دانش یافرهنگستان
acp Professional AssociateComputer انجمن کامپیوترکاران
sisterhood انجمن خیریه مذهبی نسوان
society for computer simulation انجمن شبیه سازی کامپیوتر
aldermen عضو انجمن شهر کدخدا
aisp انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
quaker meeting انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
town meeting انجمن بلدی شورای شهری
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
academy مکتب انجمن ادباء و علماء
concert انجمن ساز واواز هم اهنگی
assemblages انجمن عمل سوار کردن
s.a.e.s مخفف انجمن مهندسان اتومبیل
s.a.e مخفف انجمن مهندسان اتومبیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com