Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
Other Matches
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
d. of the sun
انحراف خورشید
error
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
errors
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
execution
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه
verification fire
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
conscious error
خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
deviation
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
echoing
انعکاس صدا انعکاس موج
echoed
انعکاس صدا انعکاس موج
echoes
انعکاس صدا انعکاس موج
echo
انعکاس صدا انعکاس موج
drifting
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
diagnosis
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnoses
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
preccession
انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
charging
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
micr
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
swinging the compass
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
apparent wander
انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
horizontal error
خطای بر دو سمت خطای افقی
error
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
anti balance tab
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
magnetic deviation
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
reflection
انعکاس
reflectiveness
انعکاس
reflectance
انعکاس
reaction
انعکاس
reactions
انعکاس
reactional
انعکاس
replication
انعکاس
reflexion
انعکاس
identification
تشخیص تشخیص دادن
echoes
انعکاس صدا
internal reflection
انعکاس درونی
reflector
الت انعکاس
repercussion
انعکاس برگشت
echoed
انعکاس صدا
reflectors
الت انعکاس
zigzag reflection
انعکاس متعدد
atmospheric refraction
انعکاس جوی
reflectance
قابلیت انعکاس
bottom bounce
انعکاس از کف دریا
echoing
انعکاس صدا
reflexibility
انعکاس پذیری
reflectance ink
جوهر انعکاس
echo
انعکاس صدا
reflexible
انعکاس پذیر
reflexible
قابل انعکاس
reflecting power
قدرت انعکاس
first order reflection
انعکاس مرتبه یک
anechoic
بدون انعکاس
reflexivity
انعکاس پذیری
reflection plane
صفحه انعکاس
reflectorize
ایجاد انعکاس کردن
catacoustics
مبحث انعکاس صوت
rotational reflection axis
محور چرخش انعکاس
echo sounder
انعکاس سنج صدا
reflecterize
ایجاد انعکاس کردن
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
daystar
خورشید
sun
خورشید
day star
خورشید
sunned
خورشید
sol
خورشید
phoebus
خورشید
suns
خورشید
the greater lumen
خورشید
sunning
خورشید
homing mine
مین حساس به انعکاس امواج
echo suppression
جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
ice blink
سفیدی افق از انعکاس دریا
echo sounding
عمق یابی انعکاس صوت
baffling
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffles
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
catadioptrics
مبحث انعکاس و انکسار نور
baffled
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
antiphony
انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
brightness
تغییر شدت انعکاس نور
baffle
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
apparent recession
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
solar eclipse
گرفت خورشید
actinometer
پرتوسنج خورشید
heliometer
خورشید سنج
sun's disk
قرص خورشید
mock sun
عکس خورشید
corona
خرمن خورشید
sol
الهه خورشید
coronas
خرمن خورشید
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
parhelion
عکس خورشید
air thread
لعاب خورشید
sunlight
نور خورشید
parhelion
خورشید کاذب
perihelion
حضیض خورشید
samson
اهل خورشید
declination
میل خورشید
titans
خدای خورشید
titan
خدای خورشید
macule
لکه خورشید
helium
گاز خورشید
actinometre
پرتوسنج خورشید
photogene
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
fixed echo
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
first light
اولین طلیعه خورشید
parheliacal
مانند عکس خورشید
spectrohelioscope
طیف بین خورشید
coronal
هاله خورشید وغیره
anthelion
هاله رو به روی خورشید
helios
دارگونه خورشید خورشیدخدا
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
sunspot
لکه روی خورشید
sunglow
فلق و شفق خورشید
the setting of the sun
غروب کردن خورشید
opposition jupiter to the sun
تقابل بر جیس با خورشید
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
coronel
هاله خورشید وغیره
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
to the echo
چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
active mine
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
keying interval
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
projective
طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
pyrheliometer
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
perihelion
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
sunrise
طلوع خورشید تیغ افتاب
gossamery
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
sunrises
طلوع خورشید تیغ افتاب
heliometer
الت پیمایش قطر خورشید
The earth moves round the sun.
زمین دوز خورشید می چرخد
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
sky man
انعکاس عکس برف یا زمین یاشکل ابها در ابرها
luminaire
دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
illumination by reflection
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
feedback
پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
microphonics
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
spectroheliogram
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
to screen one's eyes from the sun
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
spectroheliograph
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
solunar
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
sky glow
انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
side tone
انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
shoot
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
shoots
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
glare
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glared
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
balances
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
helical
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com