English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
image deflection انحراف تصویر
Other Matches
deviation انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifts انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
yawed انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
crop کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crops کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
acrobat که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoing متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshes بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing تصویر خطی تصویر مدادی
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
images نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
image formation تولید تصویر تصویر
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
skew انحراف
variance انحراف
digression انحراف
diversion انحراف
distortion انحراف
distortions انحراف
petty offence انحراف
obliqueness انحراف
metabasis انحراف
inclination انحراف
leeway انحراف
slope انحراف
sloped انحراف
slopes انحراف
aberrance انحراف
diversions انحراف
perversions انحراف
declination انحراف
agonic بی انحراف
skews انحراف
skewing انحراف
perversion انحراف
deviance انحراف
aberration انحراف
falloff انحراف
lapses انحراف
deviations انحراف
perversity انحراف
corruption انحراف
lapsing انحراف
offset انحراف
offsetting انحراف
deviation انحراف
deflections انحراف
deflected انحراف
deflecting انحراف
deflects انحراف
convergence انحراف
detour انحراف
detours انحراف
lapse انحراف
deviancy انحراف
deflection انحراف
deflect انحراف
deflection pattern مستطیل انحراف
declination زاویه انحراف
d. of the sun انحراف خورشید
supercompressibility factor ضریب انحراف
curve of deviation منحنی انحراف
diversion factor ضریب انحراف
declination انحراف مغناطیسی
deviation table جدول انحراف
deflection mirror اینه انحراف
deflection error اشتباه انحراف
deflexion انحراف پیچش
deviascope انحراف سنج
deviation factor ضریب انحراف
deflection correction اختلاف انحراف
deflection angle زاویه انحراف
declinometer انحراف سنج
deviation score نمره انحراف
deflection shift تغییرات انحراف
gas deviation factor ضریب انحراف
deviated انحراف ورزیدن
deviate انحراف ورزیدن
perturbation انحراف اختلال
perturbations انحراف اختلال
sodomy انحراف جنسی
aberration کج راهی انحراف
rolls انحراف به چپ یا راست
rolled انحراف به چپ یا راست
roll انحراف به چپ یا راست
revulsion انحراف درد
turn off نقطه انحراف
turn-off نقطه انحراف
turn-offs نقطه انحراف
drift انحراف سمتی
drifted انحراف سمتی
drifting انحراف سمتی
deviates انحراف ورزیدن
deviating انحراف ورزیدن
compressibility factor ضریب انحراف
chromatic aberration انحراف فامی
azimuth deviation انحراف گرا
average deviation انحراف میانگین
average deviation انحراف متوسط
angle of convergence زاویه انحراف
absolute deviation انحراف مطلق
diversion انحراف از جهتی
diversion انحراف مسیر
diversions انحراف از جهتی
diversions انحراف مسیر
drifts انحراف سمتی
sexual perversion انحراف جنسی
true convergence انحراف جغرافیایی
trepan چرخش انحراف
precession انحراف مسیر
tilt angle زاویه انحراف
quartile deviation انحراف چارک
quartile deviation انحراف چارکی
range deviation انحراف بردی
range of variation ناحیه انحراف
undeviating بدون انحراف
post deflection focusing تمرکز پس از انحراف
y deflection انحراف ایگرگ
maximum deflection انحراف حداکثر
maximum deviation انحراف حداکثر
mean absolute deviation انحراف میانگین
mean deviation انحراف میانگین
obliquity انحراف اخلاقی
x axis defelection انحراف- ایکس
refractile انکساری انحراف
refraction تجزیه انحراف
standard deviation انحراف معیار
sag correction تصحیح انحراف
skiascope انحراف سنج
sigma انحراف معیار
sex perversion انحراف جنسی
sexual aberration انحراف جنسی
sexual deviation انحراف جنسی
rhumb line خط انحراف کشتی
residual deviation انحراف مانده
leanings انحراف کجی
leaning انحراف کجی
stadia line خط انحراف سبقت
departures مرگ انحراف
departure مرگ انحراف
magnetic variations انحراف مغناطیسی
magnetic diviation انحراف مغناطیسی
deviations انحراف جنسی
deviation انحراف سمتی
deviation انحراف جنسی
inclinometer انحراف سنج
grid declination انحراف شبکه
chromatic aberration انحراف فامی
fall off انحراف ازمسیر
field distortion انحراف میدان
slices انحراف توپ
frequency swing انحراف فرکانس
frequency deviation انحراف فرکانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com