Dictiornary-Farsi | انحراف سخن واژگون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
invert	انحراف سخن واژگون
inverting	انحراف سخن واژگون
inverts	انحراف سخن واژگون


Other Matches

capsizes	واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsized	واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsize	واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsizing	واژگون کردن کشتی واژگون شدن
deviations	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drift	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
yawed	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession	انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yawed	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander	انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
anti balance tab	بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
overturning	واژگون
subversives	واژگون
subversive	واژگون
topsy-turvy	واژگون
upside down	واژگون
topsy turvy	واژگون
overset	واژگون ساختن
converse	واژگون وارونه
subverted	واژگون ساختن
subvert	واژگون ساختن
overturn	واژگون کردن
overturn	واژگون سازی
upsetting	واژگون کردن
upsets	واژگون کردن
rock the boat <idiom>	واژگون کردن
upset	واژگون کردن
overturned	واژگون کردن
overturned	واژگون سازی
subverts	واژگون ساختن
conversed	واژگون وارونه
turn over	واژگون شدگی
to turn turtle	واژگون شدن
to keel over	واژگون کردن
purls	واژگون شدن
upsetter	واژگون کننده
subverting	واژگون ساختن
purling	واژگون شدن
conversing	واژگون وارونه
purled	واژگون شدن
converses	واژگون وارونه
purl	واژگون شدن
overturns	واژگون کردن
overturns	واژگون سازی
eversion	واژگون سازی
eversible	واژگون شدنی
capsizes	واژگون کردن قایق
keels	واژگون شدن افتادن
capsizing	واژگون کردن قایق
capsized	واژگون کردن قایق
capsize	واژگون کردن قایق
overturn	واژگون کردن برانداختن
reversals	واژگون سازی واژگونی
keel	واژگون شدن افتادن
reversal	واژگون سازی واژگونی
topple	برگشتن واژگون کردن
toppled	برگشتن واژگون کردن
topples	برگشتن واژگون کردن
toppling	برگشتن واژگون کردن
overturns	واژگون کردن برانداختن
overturned	واژگون کردن برانداختن
subverts	درون واژگون سازی کردن
subverting	درون واژگون سازی کردن
subverted	درون واژگون سازی کردن
subvert	درون واژگون سازی کردن
to turn over	واژگون کردن کارکردن دراوردن
turn turtle	واژگون شدن ناو یا قایق
upset _	واژگونی واژگون سازی اشفتگی اضطراب
inside out <idiom>	داخل به خارج برگشتن ،واژگون شدن
apparent recession	انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
irreversibly	چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
apogee	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
ballast	هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
lapsing	انحراف
deflect	انحراف
detours	انحراف
detour	انحراف
convergence	انحراف
petty offence	انحراف
declination	انحراف
deflects	انحراف
deflecting	انحراف
deflected	انحراف
deviancy	انحراف
agonic	بی انحراف
lapse	انحراف
aberration	انحراف
lapses	انحراف
deviance	انحراف
perversion	انحراف
perversions	انحراف
falloff	انحراف
perversity	انحراف
aberrance	انحراف
metabasis	انحراف
obliqueness	انحراف
sloped	انحراف
leeway	انحراف
skew	انحراف
skewing	انحراف
slopes	انحراف
deflections	انحراف
deflection	انحراف
slope	انحراف
diversion	انحراف
inclination	انحراف
distortions	انحراف
deviations	انحراف
corruption	انحراف
offset	انحراف
diversions	انحراف
digression	انحراف
variance	انحراف
distortion	انحراف
skews	انحراف
offsetting	انحراف
deviation	انحراف
frequency swing	انحراف فرکانس
frequency departure	انحراف فرکانس
grid declination	انحراف شبکه
frequency deviation	انحراف فرکانس
field distortion	انحراف میدان
deflection mirror	اینه انحراف
deflection error	اشتباه انحراف
deflection correction	اختلاف انحراف
deflection angle	زاویه انحراف
declination	زاویه انحراف
declination	انحراف مغناطیسی
d. of the sun	انحراف خورشید
curve of deviation	منحنی انحراف
supercompressibility factor	ضریب انحراف
deflection pattern	مستطیل انحراف
declinometer	انحراف سنج
deviation factor	ضریب انحراف
fall off	انحراف ازمسیر
refractile	انکساری انحراف
diversion factor	ضریب انحراف
deviation table	جدول انحراف
deviation score	نمره انحراف
deviascope	انحراف سنج
deflexion	انحراف پیچش
deflection shift	تغییرات انحراف
gas deviation factor	ضریب انحراف
image deflection	انحراف تصویر
sag correction	تصحیح انحراف
range of variation	ناحیه انحراف
tilt angle	زاویه انحراف
range deviation	انحراف بردی
magnetic deflection	انحراف مغناطیسی
quartile deviation	انحراف چارکی
quartile deviation	انحراف چارک
precession	انحراف مسیر
post deflection focusing	تمرکز پس از انحراف
standard deviation	انحراف معیار
sex perversion	انحراف جنسی
sexual aberration	انحراف جنسی
sexual deviation	انحراف جنسی
sexual perversion	انحراف جنسی
sigma	انحراف معیار
sinuosity	انحراف اخلاقی
skiascope	انحراف سنج
stadia line	خط انحراف سبقت
residual deviation	انحراف مانده
trepan	چرخش انحراف
obliquity	انحراف اخلاقی
true convergence	انحراف جغرافیایی
maximum deflection	انحراف حداکثر
magnetic variations	انحراف مغناطیسی
magnetic inclination	انحراف مغناطیسی
magnetic diviation	انحراف مغناطیسی
mean absolute deviation	انحراف میانگین
magnetic declination	انحراف مغناطیسی
maximum deviation	انحراف حداکثر
chromatic aberration	انحراف فامی
undeviating	بدون انحراف
rhumb line	خط انحراف کشتی
x axis defelection	انحراف- ایکس
mean deviation	انحراف میانگین
mean deviation	انحراف متوسط
y deflection	انحراف ایگرگ
inclinometer	انحراف سنج
turn-offs	نقطه انحراف
drifts	انحراف سمتی
deviated	انحراف ورزیدن
deviates	انحراف ورزیدن
leanings	انحراف کجی
leaning	انحراف کجی
turn-off	نقطه انحراف
deviating	انحراف ورزیدن
departures	مرگ انحراف
departure	مرگ انحراف
absolute deviation	انحراف مطلق