Dictiornary-Farsi | انحصار خرید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (11 milliseconds)

English	Persian
monopolist	انحصار خرید
monopsony	انحصار خرید


Search result with all words

corner	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
cornering	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corners	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
duopsony	انحصار خرید کالا بطور دونفری
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
duopsony	انحصار دو جانبه خرید
oligopsony	انحصار چند جانبه خرید
Other Matches

close price	دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request	درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying	خرید کردن در صحرا خرید محلی
oligopoly	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
purchase price variance	سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
order	خرید سفارش خرید
restriction	انحصار
monopoly	انحصار حق
restrictions	انحصار
monopolies	انحصار
monopolies	انحصار حق
premption	انحصار
monopoly	انحصار
duopoly	انحصار دو نفری
oligopoly	انحصار فروش
oligopoly	انحصار چندجانبه
bilateral monopoly	انحصار دو جانبه
institutional monopoly	انحصار نهادی
perfect monopoly	انحصار کامل
public monopoly	انحصار دولتی
exclusiveness	محدودیت انحصار
exclusion principle	اصل انحصار
monopolies	انحصار فروش
duopoly	انحصار دو گانه
duopoly	در انحصار دو فروشنده
selling monopoly	انحصار فروش
monopoly	انحصار فروش
bilateral monopoly	انحصار دوجانبه
monopolist	طرفدار انحصار
taxation of monopoly	مالیات بر انحصار
absolute monopoly	انحصار مطلق
monopolist	صاحب انحصار
monopolist	انحصار طلب
pure monopoly	انحصار خالص
monopolosm	اصول انحصار
monopolism	انحصار طلبی
corner	انحصار موقتی
monopolism	انحصار گرایی
cornering	انحصار موقتی
monopolization	انحصار طلبی
natural monopoly	انحصار طبیعی
legal monopoly	انحصار قانونی
monopolism	اصول انحصار
corners	انحصار موقتی
monopolization	انحصار کردن
price discriminating monopoly	انحصار تبعیض قیمت
monopolises	بخود انحصار دادن
regulated monopoly	انحصار نظارت شده
monopolised	بخود انحصار دادن
discriminating monopoly	انحصار تبعیض امیز
duopoly	انحصار دو قطبی فروش
duopoly	انحصار دو جانبه فروش
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
monopolist	وابسته بصاحب انحصار
monopolizing	بخود انحصار دادن
monopolizes	بخود انحصار دادن
monopolize	بخود انحصار دادن
monopolising	بخود انحصار دادن
certificate of exclusive inheritance	گواهی انحصار وراثت
charge and discharge statements	حساب انحصار وراثت
monopolized	بخود انحصار دادن
central purchase	خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
collusive oligopoly	انحصار چند جانبه سازشکارانه
imperfect oligopoly	انحصار چند جانبه ناقص
complete oligopoly	انحصار چند جانبه کامل
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
price setter	قیمت وضع کردن در انحصار
circumscription	انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
privity in contract	انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
guild socialism	اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
duopoly	انحصار فروش کالا بین دونفر
bain index	شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
probate	تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
buying	خرید
procurement	خرید
bond servant	زر خرید
bondwoman	زن زر خرید
purchases	خرید
purchased	خرید
underwrites	خرید
buy	خرید
purchasing	خرید
buys	خرید
underwrite	خرید
underwriting	خرید
underwritten	خرید
purchase	خرید
underwrote	خرید
shopping	خرید
credit purchase	خرید نسیه
impulse buying	خرید بی مقدمه
regional purchase	خرید محلی
dear bought	گران خرید
to make a purchase	خرید کردن
futures exchange	خرید اتی
forward purchasing	پیش خرید
forward purchase	خرید سلف
short covering	پیش خرید
field buying	خرید در صحرا
counter purchase	خرید متقابل
purchase requisition	درخواست خرید
offer to purchase	پیشنهاد خرید
purchase order	سفارش خرید
open purchase	خرید ازاد
oniomania	جنون خرید
purchase order	دستور خرید
purchase notice agreements	پیمان خرید
purchase notice agreements	قراردادهای خرید
purchasable	باب خرید
bargain	خرید ارزان
procurement cycle	دوره خرید
purchasing analyst	تحلیل گر خرید
purchasing department	قسمت خرید
redemption yield	بازده خرید
local procurement	خرید محلی
local purchase	خرید محلی
local purchase	خرید از محل
lump sum purchase	خرید کلی
lump sum purchase	خرید یکجا
rebuy	خرید مکرر
purchasing patterns	الگوی خرید
purchasing officer	مسئول خرید
purchasing officer	مامور خرید
purchasing office	دفتر خرید
purchasing office	قسمت خرید
purchasing department	دفتر خرید
redemption	باز خرید
purchasing power	قدرت خرید
achate	عقیق خرید
acquisition authority	اجازه خرید
hire purchase	خرید اقساطی
advance purchase	خرید سلف
real estate	خرید زمین
cornering	خرید یکجا
corner	خرید یکجا
purchasing power	توان خرید
buys	خرید کردن
buy	خرید کردن
shopping basket	سبد خرید
shopping cart	گاری خرید
dealing	خرید و فروش
forward purchase	پیش خرید
bulk buying	خرید فله
businesses	خرید یا فروش
business	خرید یا فروش
bid	پیشنهاد خرید
bids	پیشنهاد خرید
blanket buying	خرید کلی
corners	خرید یکجا
buying rate	نرخ خرید
nundination	خرید و فروش
buying and selling	خرید و فروش
buyers market	بازار خرید
buying price	قیمت خرید
buyer's market	بازار خرید
purchase rate	نرخ خرید
conditions of purchase	شرایط خرید
coemption	خرید کل محصول
purchase ledger	دفتر بزرگ خرید
purchase journal	دفتر روزنامه خرید
demand	تقاضای خرید کالا
Examine it first before buying.	قبل از خرید امتحانش کن
stock trading	خرید و فروش سهام
the longs	پیش خرید کنندگان
on approval	خرید کالا به شرط
value for money	قدرت خرید پول
procuration	تحصیل چیزی خرید
procurement lead time	زمان انجام خرید
real account	حساب خرید املاک
demanded	تقاضای خرید کالا
demands	تقاضای خرید کالا
off-market purchases	خرید در بیرون از بورس
crediting	خرید وفروش اعتباری
credited	خرید وفروش اعتباری
credits	خرید وفروش اعتباری
purchasing research	تحقیق در خصوص خرید
purchasing power parity	برابری قدرت خرید
purchasing power of money	قدرت خرید پول
credit	خرید وفروش اعتباری
hedge	خرید و فروش تامینی
hedged	خرید و فروش تامینی
hedges	خرید و فروش تامینی
purchases	خرید خریداری کردن
procuance	تحصیل چیزی خرید
salable	قابل خرید معاملهای
saleable	قابل خرید معاملهای
purchased	خرید خریداری کردن
purchase	خرید خریداری کردن
real purchasing power	قدرت خرید واقعی
preclusive buying	خرید پیشگیری کننده
course of dealing	دوره خرید و فروش
irredeemable	باز خرید نشدنی
home trade	خرید وفروش داخلی
automated purchasing	خرید بصورت اتوماتیک
average purchase rate	نرخ متوسط خرید
blanket buying	خرید بصورت عمده
institute of purchasing and supply	موسسه خرید و عرضه
income effect	تناسب خرید با درامد
brokerage	کارمزد خرید سهام
buy in advance	پیش خرید کردن