Dictiornary-Farsi | انحصار چند جانبه ناقص | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
imperfect oligopoly	انحصار چند جانبه ناقص


Other Matches

bilateral monopoly	انحصار دو جانبه
duopsony	انحصار دو جانبه خرید
duopoly	انحصار دو جانبه فروش
complete oligopoly	انحصار چند جانبه کامل
collusive oligopoly	انحصار چند جانبه سازشکارانه
oligopsony	انحصار چند جانبه خرید
oligopoly	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
tripartite pact	قرارداد سه جانبه میثاق سه جانبه
unilateral	یک جانبه
bilateral	دو جانبه
unilaterally	یک جانبه
trilateral	سه جانبه
one legged	یک جانبه
ex parte	یک جانبه
mutual	دو جانبه
partite	جانبه
one way	یک جانبه
reciprocal	دو جانبه
one-way	یک جانبه
tripartite	سه جانبه
dual agent	عامل دو جانبه
unilateral declaration	بیانیه یک جانبه
wall-to-wall	همه جانبه
blind transportation	ارسال یک جانبه
one sided	یک جانبه مغرضانه
unilaterally	یک جانبه تک سویه
bilateral contract	قرارداد دو جانبه
widespread	همه جانبه
triparite	سه نسخهای سه جانبه
synchronous converter	تبدیلگر دو جانبه
tripartite pact	پیمان سه جانبه
reciprocal agreement	قرارداد دو جانبه
reciprocal agreement	توافق دو جانبه
unilateral agreement	قرارداد یک جانبه
unilateral agreement	توافق یک جانبه
quadrilateral	چهار جانبه
quadrilaterals	چهار جانبه
unilateral	یک جانبه تک سویه
unilateral contract	قرارداد یک جانبه
multilateral	چند جانبه
monopoly	انحصار حق
restrictions	انحصار
premption	انحصار
monopolies	انحصار حق
monopolies	انحصار
restriction	انحصار
monopoly	انحصار
total war	جنگ همه جانبه
match	رویارویی بازیهای دو جانبه
mutilateral agreement	موافقت چند جانبه
bilateral treaty	معاهده یا معاهدات دو جانبه
Bilateral contract.	پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
unilateral contract	تعهد یک جانبه ایقاع
quadruple pact	پیمان چهار جانبه
trust	انحصارات چند جانبه
quadruple pact	میثاق چهار جانبه
trusted	انحصارات چند جانبه
double agent	عامل اطلاعاتی دو جانبه
trusts	انحصارات چند جانبه
multilateral trade	تجارت چند جانبه
dual agent	عامل اطلاعاتی دو جانبه
matches	رویارویی بازیهای دو جانبه
double agents	عامل اطلاعاتی دو جانبه
multilateral contract	قرارداد چند جانبه
duopoly	انحصار دو نفری
monopolist	صاحب انحصار
monopolism	انحصار گرایی
monopolism	انحصار طلبی
monopolism	اصول انحصار
taxation of monopoly	مالیات بر انحصار
monopolist	طرفدار انحصار
monopolist	انحصار خرید
monopolist	انحصار طلب
monopolization	انحصار طلبی
monopolization	انحصار کردن
monopolosm	اصول انحصار
legal monopoly	انحصار قانونی
selling monopoly	انحصار فروش
duopoly	در انحصار دو فروشنده
duopoly	انحصار دو گانه
natural monopoly	انحصار طبیعی
bilateral monopoly	انحصار دوجانبه
oligopoly	انحصار فروش
absolute monopoly	انحصار مطلق
oligopoly	انحصار چندجانبه
perfect monopoly	انحصار کامل
exclusion principle	اصل انحصار
public monopoly	انحصار دولتی
pure monopoly	انحصار خالص
exclusiveness	محدودیت انحصار
institutional monopoly	انحصار نهادی
monopsony	انحصار خرید
cornering	انحصار موقتی
monopolies	انحصار فروش
corners	انحصار موقتی
corner	انحصار موقتی
monopoly	انحصار فروش
mutual exclusion	ناسازگاری دو جانبه ممانعت متقابل
siege mentality	دشمن پنداری همه جانبه
monopolising	بخود انحصار دادن
monopolist	وابسته بصاحب انحصار
discriminating monopoly	انحصار تبعیض امیز
charge and discharge statements	حساب انحصار وراثت
certificate of exclusive inheritance	گواهی انحصار وراثت
monopolize	بخود انحصار دادن
monopolized	بخود انحصار دادن
monopolizes	بخود انحصار دادن
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
price discriminating monopoly	انحصار تبعیض قیمت
duopoly	انحصار دو قطبی فروش
regulated monopoly	انحصار نظارت شده
monopolises	بخود انحصار دادن
monopolised	بخود انحصار دادن
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
monopolizing	بخود انحصار دادن
extensive cultivation	توسعه همه جانبه کشت وکار
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
price setter	قیمت وضع کردن در انحصار
duopoly	انحصار فروش کالا بین دونفر
duopsony	انحصار خرید کالا بطور دونفری
corners	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
guild socialism	اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
corner	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
privity in contract	انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
circumscription	انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
cornering	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
bilateral infrastructure	سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
malformed	ناقص
imperfective	ناقص
roughcast	ناقص
deficient	ناقص
manque	ناقص
incomplete	ناقص
half-baked	ناقص
inconsummate	ناقص
imcomplete	ناقص
incomplete flower	گل ناقص
meagre	ناقص
skimpy	ناقص
inadequate	ناقص
unperfect	ناقص
in defect	ناقص
imperfect	ناقص
defective	ناقص
mutilate	ناقص
mutilated	ناقص
shorter	ناقص
incorrect	ناقص
rudimentary	ناقص
mutilates	ناقص
mutilating	ناقص
violators	ناقص
violator	ناقص
rudimental	ناقص
stickit	ناقص
faulty	ناقص
shortest	ناقص
short	ناقص
res inter alios	debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
to put in rime	قافیه ناقص
incomplete induction	استقراء ناقص
tracheid	اوند ناقص
mooncalf	ناقص الخلقه
moon calf	خلقت ناقص
missed approach	فرود ناقص
truncated distribution	توزیع ناقص
nubbin	میوه ناقص
paraparesis	فلج ناقص پا
paresis	فلج ناقص
truncation	ناقص سازی
mutilator	ناقص کننده
defectively	بطور ناقص
deficiently	بطور ناقص
miscreation	خلقت ناقص
incomplete breakdown	شکست ناقص
annular eclipse	خسوف ناقص
ills	بطور ناقص
ill-	بطور ناقص
faulty design	طرح ناقص
faulty switching	سوئیچینگ ناقص
paralysis	سکته ناقص
framentary	شکسته ناقص
frustum	هرم ناقص
frustum	مخروط ناقص
wanting in reason	ازعقل ناقص
erectio deficiens	نعوظ ناقص
imperfectly	بطور ناقص
misshapen	ناقص الخلقه
misfiring	احتراق ناقص
half	شریک ناقص
blastie	ناقص الخلقه
half	بطور ناقص
flawed	معیوب ناقص
demonish	ناقص کردن
lacks	ناقص بودن
half baked	ناپخته ناقص
in my poor opinion	بعقیده ناقص من
imperfect market	بازار ناقص
deformed	ناقص شده
imperfect competition	رقابت ناقص