English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
deflection انحناء خم سازی
deflections انحناء خم سازی
Other Matches
curvature انحناء مقدار انحناء
curvature انحناء
curve انحناء
curves انحناء
curving انحناء
deflexion انحناء
infelection انحناء
incurve انحناء
camber انحناء
cambers انحناء
inflexion انحناء
total curvature انحناء کل
flexuosity انحناء
flexture انحناء
flexion انحناء
tortuosity انحناء
flexure انحناء
wind انحناء
winds انحناء
flection انحناء
crookedness انحناء و کج شدگی
radius of curvatupe شعاع انحناء
degree of curve درجه انحناء
pliancy انحناء پذیری
limsy قابل انحناء
wiry قابل انحناء
limpsey قابل انحناء
inflexible انحناء ناپذیر
compound curve انحناء مرکب
radius of curvature شعاع انحناء
limpsy قابل انحناء
inflexibility سفتی انحناء نا پذیری
inflexibly بطور غیرقابل انحناء
flatfoot ازبین رفتن انحناء کف پا
inflexions انحناء صرف فعل
flexibly بطور قابل انحناء
inflections انحناء صرف فعل
inflection انحناء صرف فعل
pliable انحناء پذیر نرم شدنی
aspheric شبیه کره انحناء دار
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
curvaceous دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
losse jointed دارای مفاصل نرم وقابل انحناء
curvacious دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
semirigid دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
geostrophic وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualization تک سازی
pavement کف سازی
individuation تک سازی
flection خم سازی
pavements کف سازی
deflexion خم سازی
local anasthesia سر سازی
padding له سازی
idolization بت سازی
truncation بی سر سازی
retortion خم سازی
individualised تک سازی
retortion کج سازی
individualises تک سازی
individualizes تک سازی
individualising تک سازی
individualize تک سازی
individualized تک سازی
individualizing تک سازی
flooring کف سازی
bridge building پل سازی
repk lection پر سازی
stylization مد سازی
bridgework پل سازی
compaction تو پر سازی
idealized دلخواه سازی
synchronization همزمان سازی
idealises دلخواه سازی
idealising دلخواه سازی
idealize دلخواه سازی
idealizes دلخواه سازی
modulation سوار سازی
simplify ساده سازی
simplifies ساده سازی
unification یکی سازی
decentralization نامتمرکز سازی
sterilization سترون سازی
modernization نوین سازی
refrigeration سرد سازی
idealizing دلخواه سازی
idealised دلخواه سازی
synchronization همگاه سازی
summarization خلاصه سازی
renewals تازه سازی
renewal تازه سازی
subtilization نرم سازی
coaching اماده سازی
acidification اسید سازی
activation فعال سازی
activation barrier سد فعال سازی
afforestment جنگل سازی
reconstruction دوباره سازی
reconstructions دوباره سازی
storage ذخیره سازی
sculptures پیکره سازی
sculptures مجسمه سازی
supersession لغو سازی
suppression موقوف سازی
sculpture مجسمه سازی
manifestation اشکار سازی
refreshingly دوباره سازی
manifestations اشکار سازی
refreshing دوباره سازی
sculpture پیکره سازی
tankage مخزن سازی
schemed سامان سازی
schemes سامان سازی
revelation فاش سازی
floors کف سازی کردن
revelations فاش سازی
floored کف سازی کردن
floor کف سازی کردن
systemization اسلوب سازی
suffocation خفه سازی
scheme سامان سازی
the d. فن شبیه سازی
immunization ایمن سازی
frame-up پرونده سازی
frame-ups پرونده سازی
tanning چرم سازی
tenderization نازک سازی
severance جدا سازی
portrayal مجسم سازی
housing خانه سازی
portrayals مجسم سازی
test construction ازمون سازی
churning کره سازی
enslavement بنده سازی
mimicry شکلک سازی
detection نمایان سازی
detection اشکار سازی
disclosures فاش سازی
accommodation برون سازی
accommodations برون سازی
urbanization شهری سازی
disclosure فاش سازی
ordering مرتب سازی
afforestation جنگل سازی
planning زمینه سازی
netting تور سازی
inversion وارون سازی
ceramics سفال سازی
modelling قالب سازی
inversions وارون سازی
slitting میخ سازی
scaling مقیاس سازی
the drama فن شبیه سازی
simplifying ساده سازی
trituration نرم سازی
exclusion محروم سازی
fading محو سازی
enrichment غنی سازی
humanization مردمی سازی
nationalization ملی سازی
industrialization صنعتی سازی
universalization همگانی سازی
verbalization فعل سازی
versification نظم سازی
versification قافیه سازی
verthrow سرنگون سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
pacification ارام سازی
insulate عایق سازی
strangling خفه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com