Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
block size
اندازه بلاک
Search result with all words
compression
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
Other Matches
mark
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
marks
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
interblock gap
نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی
move
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moves
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moved
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
gap
نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
gaps
نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
blocked
بلاک
blocks
بلاک
block
بلاک
input block
بلاک ورودی
deblocking
بلاک شکنی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
data control block
بلاک کنترل داده ها
task control block
بلاک کنترل کار
task control block
بلاک کنترل وفیفه
bar
خط یا بلاک ضخیم رنگی
tcb
بلاک کنترل کار
dcb
بلاک کنترل داده
end of transmission block
انتهای بلاک مخابره
bars
خط یا بلاک ضخیم رنگی
blocking factor
تعداد رکوردها در بلاک
etb
انتهای بلاک مخابره
ibg
شکاف بین بلاک
end of transmission block
خاتمه ارسال بلاک
data set control block
بلاک کنترل مجموعه داده ها
pipeline
هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
pipelines
هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
inputted
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
xmodem
بایت از بلاک داده را منتقل میکند
input
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
block gap
gap interrecord شکاف بین بلاک
identifier
کلمهای که معرف بلاک یا فایل است
parity
بررسی پریتی روی بلاک داده
inhibit
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibits
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
length
تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
releases
رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
release
رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
released
رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
lengths
تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
gather
نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gathered
نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
encryption
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
vrc
بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
deblock
باز گرداندن بلاک ذخیره شده داده به حالت اصلی
dscb
Block Control Set Data بلاک کنترل مجموعه داده
vertical
بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
redundancies
بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
redundancy
بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
YMODEM
بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
capitalization
عمل یک کلمه پردازکه یک خط یا بلاک متن رابه حروف بزرگ تبدیل میکند
macro
تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
dummy
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummies
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
partitions
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
DES
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
redundant
حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
gauged
اندازه اندازه گیر
blit
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
bitblt
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
redundant
بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
basic
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
marker
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
block length
طول کندهای طول بلاک
header
بلاک داده در ابتدای فایل حاوی داده درباره خصوصیات فایل
headers
بلاک داده در ابتدای فایل حاوی داده درباره خصوصیات فایل
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
to size up
اندازه
quantum
اندازه
metres
اندازه
degrees
اندازه
indefinite
بی اندازه
dealt
اندازه
equals
: هم اندازه
symmetric
هم اندازه
attack size
اندازه تک
so far forth
تا ان اندازه
degree
اندازه
inordinately
بی اندازه
soupcon
اندازه کم
extent
اندازه
equalling
: هم اندازه
gauges
اندازه
measurements
اندازه
isometrics
هم اندازه
what
چه اندازه
isometric
هم اندازه
fitted
اندازه
gauged
اندازه
what is your size?
اندازه
inordinate
بی اندازه
immoderately
بی اندازه
bulk
اندازه
in part
<idiom>
تا یک اندازه
equalled
: هم اندازه
equaling
: هم اندازه
equaled
: هم اندازه
To some extent. Within limits.
تا اندازه ای
tract
اندازه
tracts
اندازه
immeasurable
بی اندازه
equal
: هم اندازه
immensely
بی اندازه
immense
بی اندازه
deal
اندازه
measurement
اندازه
gauge
اندازه
in what way
<adv.>
تا چه اندازه ای
meters
اندازه
floor length
اندازه کف
to what extent
<adv.>
تا چه اندازه ای
measurer
اندازه
how far
<adv.>
تا چه اندازه ای
isodiametric
هم اندازه
dimensions
اندازه
measure
اندازه
dimension
اندازه
meter
اندازه
deals
اندازه
hecatompet
[اندازه صد پا]
screamingly
بی اندازه
metre
اندازه
sizes
اندازه
beyond measure
بی اندازه
magnitude
اندازه
gauge=gage
اندازه
rather
تا یک اندازه
size
اندازه
infintesimal
بی اندازه
measurements
اندازه گیری
imside dimension
اندازه داخلی
module
اندازه گیری
installation dimension
اندازه نصب
immeasurableness
بزرگی بی اندازه
effective size of grain
اندازه موثرذرات
size control
کنترل اندازه
effective size
اندازه موثر
in part
تایک اندازه
measurement
اندازه گیری
stand measure
اندازه قانونی
standard gauge
اندازه معمولی
gaging
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
gauge cock
اندازه نما
standard measure
اندازه استاندارد
dosing
اندازه معین
doses
اندازه معین
dosed
اندازه معین
gauger
اندازه گیر
dose
اندازه معین
gray scale
اندازه خاکستری
graded ruller
خط کش اندازه دار
spans
اندازه گرفتن
spans
پوشش اندازه
spanning
اندازه گرفتن
spanning
پوشش اندازه
stand measure
اندازه مقر ر
gage=gauge
پیمانه اندازه
gage
اندازه نما
area of conductor
اندازه سیم
doubled up
اندازه دو برابر
doubled
اندازه دو برابر
double
اندازه دو برابر
formats
اندازه شکل
illmitable
بی اندازه حدناپذیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com