English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
Other Matches
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
line map نقشه تنظیم شده یا میزان شده
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
isometric Projection [نقشه هم اندازه سه بعدی]
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
module نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
modules نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
halving adjustment تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
low resolution graphics توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
adaptive channel allocation روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
mounted map نقشه
visual aid نقشه
modelled نقشه
modeled نقشه
projects نقشه
rambling بی نقشه
plotless بی نقشه
project نقشه
projected نقشه
designers نقشه کش
designer نقشه کش
schemes نقشه
models نقشه
model نقشه
charting نقشه
map نقشه
charted نقشه
map maker نقشه کش
cartograph نقشه
charts نقشه
chart نقشه
maps نقشه
plot نقشه
outlines نقشه
drawings نقشه
plotted نقشه
schemed نقشه
planless بی نقشه
outline نقشه
draftsman نقشه کش
plat نقشه
draughtsmen نقشه کش
outlining نقشه
plan view نقشه کف
outlined نقشه
plots نقشه
planners نقشه کش
planner نقشه کش
drawing نقشه
scheme نقشه
draughtsman نقشه کش
draftsmen نقشه کش
design نقشه
tracer نقشه کش
plans نقشه کف
cartographer نقشه کش
plans نقشه
plan نقشه کف
plan نقشه
cartographers نقشه کش
tracers نقشه کش
program نقشه
programs نقشه
designs نقشه
energy pattern نقشه انرژی
master plan نقشه کلیات
structural drawing نقشه ساختمانی
shifted نقشه خائنانه
operation map نقشه عملیات
original map نقشه اصلی
shifts نقشه خائنانه
shift نقشه خائنانه
original map نقشه مادر
planimetric نقشه پلانیمتری
planless economy اقتصاد بی نقشه
planned chart نقشه کروکی
planography فن ترسیم نقشه
construction drowling نقشه کارگاهی
plat قطعه نقشه
contour map نقشه برجسته
weather map نقشه هواشناسی
control map نقشه مادر
designment نقشه کشی
detail drawing نقشه تفصیلی
constant helm plan نقشه زیگزاگ
master plan نقشه مجموعه
polar diagram نقشه قطبی
master plans نقشه مجموعه
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
strategic plan نقشه جنگ
war plan نقشه جنگی
part plan نقشه جزیی
strategic map نقشه نظامی
pictomap نقشه عکسی
detail drawing نقشه جزئیات
plat نقشه مسطحه
storage map نقشه حافظه
inset نقشه تکمیلی
drawings نقشه کارگاهی
relief map نقشه برجسته
drawings نقشه کشی
drawing نقشه کارگاهی
rescale نقشه کشیدن
drawing نقشه کشی
approval of plan تصویب نقشه
pattern نقشه ساختن
situation map نقشه وضعیت
relief emboss نقشه برجسته
idea نقشه کار
ideas نقشه کار
base map نقشه مبنا
base map نقشه پایگاه
portfolio کلاسور نقشه
portfolios کلاسور نقشه
have had it (with someone or something) <idiom> نقشه کشیدن
base map نقشه مادر
pattern نقشه شکل
patterns نقشه ساختن
plot گراف یا نقشه
plots نقشه کشیدن
plots گراف یا نقشه
plotted نقشه کشیدن
plotted گراف یا نقشه
abbazzo طرح نقشه
ground plans نقشه مسطحه
site plan نقشه محل
patterns نقشه شکل
site plan نقشه جایگاه
schematic diagram نقشه رادیو
scheme of life نقشه زندگی
contour نقشه برجسته
ground plan نقشه مسطحه
wrenches نقشه فریبنده
wrenched نقشه فریبنده
projection نقشه کشی
projections نقشه کشی
star chart نقشه ستارگان
inset نقشه فرعی
insets نقشه تکمیلی
cadastral map نقشه ثبتی
cadastral map نقشه استراتژیکی
insets نقشه فرعی
process chart نقشه عملیات
pin سنجاق نقشه
stereotaxic atlas نقشه مغز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com