English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
gray scale اندازه خاکستری
Search result with all words
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
Rudbar شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
Other Matches
blackest 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
grizzly خاکستری یا مایل به خاکستری
grizzlies خاکستری یا مایل به خاکستری
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
drab خاکستری
drabber خاکستری
grayer خاکستری
grayest خاکستری
grizzle خاکستری
greyer خاکستری
grizzles خاکستری
grizzling خاکستری
greyest خاکستری
grey خاکستری
gray خاکستری
drabbest خاکستری
grizzled خاکستری
cinderous خاکستری
cinerarium خاکستری
cinerary خاکستری
ashen خاکستری
ash coloured خاکستری
salt-and-pepper خاکستری
ashy خاکستری
cindery خاکستری
pewter خاکستری
ash gray خاکستری رنگ
median gray خاکستری متوسط
mottled pig iron چدن خاکستری
He (his hair) turned grey. مویش خاکستری شد
grayness رنگ خاکستری
cinereous خاکستری رنگ
livid خاکستری رنگ
earth light روشنایی خاکستری
greyness رنگ خاکستری
earth shine روشنایی خاکستری
gray bearded رنگ خاکستری
grizzly bear خرس خاکستری
neapolitan ointment روغن خاکستری
greyly بارنگ خاکستری
grey tin قلع خاکستری
grey propaganda تبلیغات خاکستری
grey cast iron چدن خاکستری
gray ramus شاخه خاکستری
grey unguent روغن خاکستری
gray or mercurial unguent روغن خاکستری
grayish متمایل به خاکستری
grayly بطور خاکستری
grayness خاکستری بودن
greyish مایل به خاکستری
gray cast iron چدن خاکستری
greyness خاکستری بودن
gray matter ماده خاکستری
mercurial unguent روغن خاکستری
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage اندازه وسیله اندازه گیری
gage اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
grizzles نالیدن خاکستری کردن
isabel زرد مایل به خاکستری
hoary سفید مایل به خاکستری
dark grey رنگ خاکستری تیره
isabella زرد مایل به خاکستری
grege اردهای مایل به خاکستری
high test grey iron چدن خاکستری پرارزش
ashen دارای رنگ خاکستری
grizzle نالیدن خاکستری کردن
grey iron foundry ریخته گری خاکستری
grizzle خرس خاکستری امریکا
griseous خاکستری مایل به ابی
grizzling خرس خاکستری امریکا
grizzling نالیدن خاکستری کردن
krimmer پوست گوسفند خاکستری
gray-white رنگ سفید-خاکستری
image contrast درجه خاکستری تصویر
grey iron scrap قراضه اهن خاکستری
grizzles خرس خاکستری امریکا
taupe رنگ خاکستری مایل به قهوهای
lyard دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
podzolization تشکیل خاک خاکستری یا سفید
iron gray رنگ خاکستری وسیاه اهن
lyart دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
thalamic ماده خاکستری مغز میانی
iron-grey رنگ خاکستری وسیاه اهن
iron grey رنگ خاکستری وسیاه اهن
hoar سفید مایل به خاکستری موسفید
slate <adj.> <noun> رنگی میان آبی و خاکستری
euro کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
Euro- کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
slate blue رنگ ابی مایل به خاکستری
teal blue رنگ ابی مایل به خاکستری
grizzled خاکستری رنگ دارای موهای سفید
monochrome در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
olive gray رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
sallow رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
gray matter ماده خاکستری بافت عصبی مغز
thalamus تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gulls مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
beige رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
towhead کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
gull مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
beryllium فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
grisaille نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
grivet نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
gauge اندازه اندازه گیر
gauges اندازه اندازه گیر
gauged اندازه اندازه گیر
grey matter بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
aliasing روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
composite video واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
blae ابی متمایل به سیاه خاکستری ابی رنگ
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
immensely بی اندازه
attack size اندازه تک
metres اندازه
deals اندازه
what چه اندازه
measurement اندازه
in part <idiom> تا یک اندازه
degree اندازه
equals : هم اندازه
degrees اندازه
to size up اندازه
dealt اندازه
To some extent. Within limits. تا اندازه ای
measurements اندازه
equal : هم اندازه
symmetric هم اندازه
quantum اندازه
gauge اندازه
immense بی اندازه
gauged اندازه
isometric هم اندازه
isometrics هم اندازه
gauges اندازه
bulk اندازه
so far forth تا ان اندازه
soupcon اندازه کم
indefinite بی اندازه
metre اندازه
fitted اندازه
equalling : هم اندازه
equalled : هم اندازه
equaling : هم اندازه
extent اندازه
inordinate بی اندازه
what is your size? اندازه
equaled : هم اندازه
immoderately بی اندازه
measure اندازه
sizes اندازه
magnitude اندازه
size اندازه
to what extent <adv.> تا چه اندازه ای
in what way <adv.> تا چه اندازه ای
infintesimal بی اندازه
floor length اندازه کف
isodiametric هم اندازه
meters اندازه
hecatompet [اندازه صد پا]
meter اندازه
gauge=gage اندازه
how far <adv.> تا چه اندازه ای
measurer اندازه
tract اندازه
dimension اندازه
rather تا یک اندازه
screamingly بی اندازه
beyond measure بی اندازه
tracts اندازه
inordinately بی اندازه
deal اندازه
dimensions اندازه
immeasurable بی اندازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com