Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
imside dimension
اندازه داخلی
Search result with all words
calibrate
قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrated
قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrates
قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrating
قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
Other Matches
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
territorial
داخلی
intramural
داخلی
insides
داخلی
internal door
در داخلی
internal
داخلی
in-
داخلی
esoteric
داخلی
internal medicine
طب داخلی
in
داخلی
inside
داخلی
anie
داخلی
domestic
داخلی
municipal
داخلی
interior
داخلی
indoor
داخلی
interiors
داخلی
ben
داخلی
inner
داخلی
innate
داخلی
endogenous
داخلی
internal current
جریان داخلی
inside caliper
کولیس داخلی
internal development
توسعه داخلی
internal development
رشد داخلی
internal defense
دفاع داخلی
internal damping
میرایی داخلی
insiders
کارمند داخلی
internal combustion
احتراق داخلی
internal crack
ترک داخلی
internal commerce
تجارت داخلی
internal conductance
اندوکتانس داخلی
internal conductance
اندوکتیویته ی داخلی
insides
تو اعضای داخلی
insides
قسمت داخلی
inside
تو اعضای داخلی
innards
قسمتهای داخلی
inside
قسمت داخلی
internal conductor
سیم داخلی
internal connection
اتصال داخلی
internal consistency
سازگاری داخلی
internal discharge
تخلیه داخلی
internal diseconomies
زیانهای داخلی
internal erosion
فرسایش داخلی
internal force
نیروی داخلی
internal revenue
درامد داخلی
Inland Revenue
درامد داخلی
internal friction
اصطکاک داخلی
internal furnace
کوره داخلی
internal impedance
مقاومت داخلی
internal impedance
امپدانس داخلی
internal heating
گرمایش داخلی
internal insulation
ایزولاسیون داخلی
internal loss
تلف داخلی
civil war
جنگ داخلی
civil wars
جنگ داخلی
intercoms
ارتباط داخلی
intercoms
مخابرات داخلی
internal ear
گوش داخلی
internal efficiency
راندمان داخلی
internal electrode
الکترود داخلی
internal electrolysis
الکترولیز داخلی
bushes
پوسته داخلی
bush
پوسته داخلی
internal energy
انرژی داخلی
insider
کارمند داخلی
inside micrometer
میکرومتر داخلی
bulkhead
جدار داخلی
bulkheads
جدار داخلی
intercom
ارتباط داخلی
intercom
مخابرات داخلی
internal consumption
مصرف داخلی
internal clock
ساعت داخلی
endosmosis
حلول داخلی
home trade
تجارت داخلی
domestic dualism
دوگانگی داخلی
inboard aileron
شهپر داخلی
domestic disturbances
اختلافات داخلی
indoor antenna
انتن داخلی
inferior conjunction
مقارنه داخلی
inferior planets
سیارههای داخلی
inland duty
گمرک داخلی
inland rules
قوانین داخلی
domestic disturbances
اغتشاشات داخلی
inland waterway
ابراه داخلی
inner bottom
جدار داخلی
inner harbor
بندر داخلی
home rule
حکومت داخلی
home product
محصولات داخلی
domestic economy
اقتصاد داخلی
endoparasite
انگل داخلی
endogenous variable
متغیر داخلی
inward
داخلی باطنی
ductless gland
غددمترشح داخلی
domestic trade
بازرگانی داخلی
domestic products
محصولات داخلی
stability
ثبات داخلی
home currency
پول داخلی
domestic market
بازار داخلی
domestic industry
صنعت داخلی
domestic emergencies
موادضروری داخلی
domestic emergencies
بحرانهای داخلی
home made
ساخت داخلی
home market
بازار داخلی
inner liner
روکش داخلی
inner loop
حلقه داخلی
inner planets
سیارات داخلی
interior guard
نگهبان داخلی
interior span
دهانه داخلی
interior wall
دیوار داخلی
intermediate structure
ساختمان داخلی
indoor
درونی داخلی
internal angle
زاویه ی داخلی
internal armature
ارمیچر داخلی
internal attack
تک داخلی یا تک از داخل
internal boffles
تیغههای داخلی
internal brake
ترمز داخلی
internal bus
گذرگاه داخلی
internal bus
مسیر داخلی
internal circuit
مدار داخلی
civil
داخلی حقوقی
interior ballistics
بالیستیک داخلی
interior architecture
معماری داخلی
inner product
ضرب داخلی
inner zone
منطقه داخلی
civil disturbances
اغتشاشات داخلی
inside diameter
قطر داخلی
inside draft
شیب داخلی
inside hinge
لولای داخلی
by low
نظامنامه داخلی
inside thread
مارپیچ داخلی
inside wing
بال داخلی
intercommunication
ارتباط داخلی
ashi noko
قسمت داخلی کف پا
interconnection
اتصالی داخلی
interference drag
پسای داخلی
interior affairs
امور داخلی
internal circuit
حلقه داخلی
internality
داخلی بودن
home consumption
مصرف داخلی
in-fighting
جنگ داخلی
internal storage
انباره داخلی
incoming message cassette
نوارپیغام داخلی
internal storage
حافظه داخلی
internal storage
حافظه ی داخلی
local currency
پول داخلی
local subscriber
مشترک داخلی
rules of procedure
نظامنامه داخلی
internal short circuit
کوتهمداری داخلی
internal shield
غلاف داخلی
inward light
نور داخلی
internal structure
ساختار داخلی
internal supercharger
سوپرشارژر داخلی
internal window sill
کف پنجره داخلی
internal voltage
ولتاژ داخلی
internal transactions
معاملات داخلی
internal trade
تجارت داخلی
internal trade
بازرگانی داخلی
domestic tariff
تعرفه داخلی
territorial sea
دریای داخلی
internal structure
سازه داخلی
interlan angle
زاویه داخلی
interphone
مخابرات داخلی
marketing audit
کنترل داخلی
interion architecture
معماری داخلی
internal memory
حافظه داخلی
internal power
مصرف داخلی
internal programme
برنامه داخلی
municipal law
حقوق داخلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com