English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
doppler shift اندازه پدیده دوپلر
Other Matches
doppler effect پدیده دوپلر
doppler دوپلر
doppler shift جابجایی دوپلر
doppler radar رادار دوپلر
doppler frequency جابجایی دوپلر
doppler effect اثر دوپلر
dopplar effect اثر دوپلر
kerr magnetooptical effect پدیده کر
magnetooptical effect پدیده کر
phi phenomenon پدیده فی
kerr effect پدیده کر
phenomena پدیده ها
phenomenon پدیده
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
quantum phonomenon پدیده کوانتومی
zeigarnik effect پدیده زایگارنیک
purkinje phenomenon پدیده پورکینجه
reacting phenomenon پدیده واکنشی
phenomenology پدیده شناسی
phenomenologist پدیده شناس
greenhouse effect پدیده گلخانهای
bernoulli effect پدیده برنولی
tau effect پدیده تائو
antecendent phenomenon پدیده پیشین
adiabatic phenomena پدیده ادیاباتیک
greenhose effect پدیده گلخانهای
social phenomenon پدیده اجتماعی
aperiodic phenomenon پدیده بی نوسان
staircase phenomenon پدیده پلکانی
tunnel effect پدیده تونلی
seebeck effect پدیده زبک
valsalva manever پدیده والسالوا
valsalva phenomenon پدیده والسالوا
volta effect پدیده ولتا
schottky effect پدیده شوتکی
aubert phenomenon پدیده اوبرت
epiphenomenon پدیده همایند
bandwag پدیده همرنگی
phenomenalism پدیده گرایی
kelvin effect پدیده کلوین
cotton effect پدیده کاتن
peltier effect پدیده پلتیه
meteors پدیده هوایی
meteor پدیده هوایی
phenology پدیده شناسی
phenomenological وابسته به پدیده شناسی
psychic واسطه پدیده روحی
charge exchange phenomenon پدیده تبادل بار
wever bray phenomenon پدیده وور- بری
positive cotton effect پدیده مثبت کاتن
thermionic emission پدیده نشر گرمایونی
phenology زیست پدیده شناسی
flywheel effect پدیده چرخ لنگری
negative cotton effect پدیده منفی کاتن
aubert forster phenomenon پدیده اوبرت- فورستر
statistical artifact پدیده تصنعی اماری
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
cynergy پدیده تشدید یا تخفیف اثر
synergy پدیده تشدید یا تخفیف اثر
Observation of natural phenomena . ملاحظه پدیده های طبیعی
aurora پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
diastase دیاستاز واسطه پدیده های حیاتی
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage اندازه گیر اندازه گرفتن
gage اندازه وسیله اندازه گیری
neural net مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
luminescence پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
natural erosion فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
positive economics شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
gauges اندازه اندازه گیر
gauged اندازه اندازه گیر
gauge اندازه اندازه گیر
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
hall effect اثر هال پدیده هال
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
indefinite بی اندازه
gauge=gage اندازه
deals اندازه
extent اندازه
degree اندازه
degrees اندازه
gauges اندازه
equaled : هم اندازه
gauged اندازه
soupcon اندازه کم
inordinate بی اندازه
immoderately بی اندازه
quantum اندازه
isodiametric هم اندازه
bulk اندازه
gauge اندازه
infintesimal بی اندازه
symmetric هم اندازه
inordinately بی اندازه
measurement اندازه
equaling : هم اندازه
metres اندازه
measurements اندازه
equalled : هم اندازه
metre اندازه
equalling : هم اندازه
equals : هم اندازه
isometric هم اندازه
isometrics هم اندازه
equal : هم اندازه
what چه اندازه
immense بی اندازه
so far forth تا ان اندازه
immensely بی اندازه
tract اندازه
tracts اندازه
dealt اندازه
immeasurable بی اندازه
deal اندازه
to what extent <adv.> تا چه اندازه ای
how far <adv.> تا چه اندازه ای
hecatompet [اندازه صد پا]
fitted اندازه
meters اندازه
what is your size? اندازه
measure اندازه
To some extent. Within limits. تا اندازه ای
meter اندازه
in part <idiom> تا یک اندازه
dimensions اندازه
magnitude اندازه
screamingly بی اندازه
beyond measure بی اندازه
dimension اندازه
in what way <adv.> تا چه اندازه ای
attack size اندازه تک
floor length اندازه کف
size اندازه
sizes اندازه
to size up اندازه
measurer اندازه
rather تا یک اندازه
calibration standard اندازه کالیبراسیون
spanning اندازه گرفتن
module اندازه میزان
design size اندازه نامی
dosing اندازه معین
liner momentum اندازه حرکت
spans اندازه گرفتن
dose اندازه معین
dosed اندازه معین
module اندازه گیری
design size اندازه طرح
spans پوشش اندازه
load limit اندازه بار
doses اندازه معین
commensurateness اندازه گیری
measurements اندازه گیری
critical magnitude اندازه بحرانی
outsize اندازه غیرمعمولی
double اندازه دو برابر
cubic measure اندازه فضایی
doubled اندازه دو برابر
doubled up اندازه دو برابر
cut to size به اندازه بریدن
chordal measure اندازه وتر
measuring bridge پل اندازه گیری
long measure اندازه درازا
format اندازه شکل
formats اندازه شکل
measurer اندازه گیری
circular measure اندازه قوس
spanning پوشش اندازه
caliper اندازه گرفتن
circular measure اندازه کمان
measurement اندازه گیری
gage اندازه نما
fix که اندازه کلمه
fitting allowance کاملا" اندازه
fit size اندازه مناسب
file size اندازه فایل
effective size اندازه موثر
area of conductor اندازه سیم
as well بهمان اندازه
atomic size اندازه اتم
atomic size اندازه اتمی
life-size اندازه واقعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com