Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
humiture
اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
Other Matches
thermocouple
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
denitometer
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
temperatures
درجه حرارت
temperature
درجه حرارت
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
temperatures
درجه حرارت دما
tempering temperature
درجه حرارت بازپخت
operating temperature
درجه حرارت کار
thermostats
نافم درجه حرارت
Fahrenheit
درجه حرارت فارنهایت
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
thermostat
نافم درجه حرارت
temperature
درجه حرارت دما
intermediate temperature
درجه حرارت متوسط
filament temperature
درجه حرارت فیلامان
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
internal temperature
درجه حرارت داخلی
final temperature
درجه حرارت نهایی
hyperpyrexia
درجه حرارت بالاتر از صد
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
low temperature
درجه حرارت پایین
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
maximum safe temperature
درجه حرارت مجاز حداکثر
psychrophilic
رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
maximum surface temperature
درجه حرارت سطحی حداکثر
internal temperature rise
افزایش درجه حرارت داخلی
magnetic transition temperature
درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
hypothermal
وابسته به تقلیل درجه حرارت
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
heat setting
ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
temperature gradient
تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
pyrometer
وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
maximum permissible temperature rise
حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
cryogenic liquid
گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
gradient
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
white heat
درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
gradients
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
kelvin
درجه حرارت کلوین که برابردرجه سانتیگراد بعلاوه عدد372 است
stenotherm
موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
cable rigging tension chart
جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
humid tropics
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
inception
درجه گیری اصل
gauging
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
metering
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
measure
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
module
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
gad
اندازه گیری طول
method of measurment
طریقه اندازه گیری
method of measurment
متد اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
font metric
اندازه گیری فونت
telemetering
اندازه گیری از دور
radar measurement
اندازه گیری رادار
telemetry
اندازه گیری ازدور
chain crew
متصدیان اندازه گیری
size stick
قالب اندازه گیری
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
unit of measurement
واحد اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
precision
اندازه گیری دقیق
to take measures
اندازه گیری کردن
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
depth measurement
اندازه گیری عمق
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
measuring well
چاه اندازه گیری
measure
اندازه گیری کردن
metrology
علم اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
dial bench gage
میز اندازه گیری
final measurement
اندازه گیری نهایی
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
gauging section
برش اندازه گیری
gauging sheet
ورق اندازه گیری
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
mensurability
قابلیت اندازه گیری
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
sounding
اندازه گیری عمق اب
instrument
الات اندازه گیری
metre
وسیله اندازه گیری
metres
وسیله اندازه گیری
mental measurement
اندازه گیری روانی
measurement ofland
اندازه گیری زمین
measurability
قابلیت اندازه گیری
sound
اندازه گیری عمق اب
sounded
اندازه گیری عمق اب
compensating error
خطای اندازه گیری
commensurable
قابل اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
gage
میزان اندازه گیری
measuring
درخور اندازه گیری
measuring set
دستگاه اندازه گیری
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
resizing
اندازه گیری مجدد
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
forescale
اندازه گیری رنگ اب
batching plant
مرکز اندازه گیری
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
soundest
اندازه گیری عمق اب
sounds
اندازه گیری عمق اب
measurable
قابل اندازه گیری
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
engineering measurement
اندازه گیری فنی
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
stereometric
بسهولت قابل اندازه گیری
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
SE
خطای معیار اندازه گیری
instrument direction
سمت اندازه گیری شده
disruptive voltage measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
acoumetry
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
frequency meter
دستگاه اندازه گیری فرکانس
yards
واحد اندازه گیری = 3 فوت
measuring arrangement
نطم و ترتیب اندازه گیری
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
telemetry
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
scantling
میله اندازه گیری ذرع
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
measurement uncertainty
خطای اندازه گیری
[ریاضی]
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
measuring transformer meter
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
water staff gauge
اشل اندازه گیری عمق اب
micrometry
اندازه گیری با ذره سنج
gravimetry
اندازه گیری وزن یا غلظت
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
calorimeter
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
gas meter
دستگاه اندازه گیری گاز
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
reading
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
readings
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
metres
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com