English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (23 milliseconds)
English Persian
transmission اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmissions اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
Other Matches
speeding روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeds روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
ruler میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
times اندازه گیری زمان یک عملیات
time اندازه گیری زمان یک عملیات
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
input output table بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
warp set [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
calibrated orifice سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
rate حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rates حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
kilo اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
kilos اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
Kbps اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند
geochronometry اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
bombed تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombs تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed out تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
kabal قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
time base ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
kilo واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
cpu time مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
ieee که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
quad درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage اندازه وسیله اندازه گیری
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
ascends مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
entry مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
margin مشخص کردن اندازه و حاشیه
margins مشخص کردن اندازه و حاشیه
deals اندازه مقدار بررسی
deal اندازه مقدار بررسی
parameter نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameters نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
temporarily برای زمان مشخص یا نه همیشه
direct-reading rain gauge اندازه مقدار بارش مستقیم
rate تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rates تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
scheduled service plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
scheduled plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
work load مقدار کار در واحد زمان
failures تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
reads تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
failure تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
read تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
machine address اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
commensurateness اندازه گیری
metering اندازه گیری
module اندازه گیری
modules اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
measurement اندازه گیری
dimension اندازه گیری
gauging اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
measurer اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
measure اندازه گیری
measurements اندازه گیری
gaging اندازه گیری
measurment اندازه گیری
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
accumulates جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulating جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulate جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
orifice meter روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
commensurable قابل اندازه گیری
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
measuring method طریقه اندازه گیری
measurable قابل اندازه گیری
metre وسیله اندازه گیری
mensurability قابلیت اندازه گیری
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
measurement ofland اندازه گیری زمین
units of measurment واحدهای اندازه گیری
batching plant مرکز اندازه گیری
sound اندازه گیری عمق اب
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measure اندازه گیری کردن
to take measures اندازه گیری کردن
gage میزان اندازه گیری
measuring set دستگاه اندازه گیری
measuring device تجهیزات اندازه گیری
accuracy to gage دقت اندازه گیری
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
depth measurement اندازه گیری عمق
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
unit of measurement واحد اندازه گیری
measuring accuracy دقت اندازه گیری
final measurement اندازه گیری نهایی
method of measurment طریقه اندازه گیری
sounds اندازه گیری عمق اب
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
resizing اندازه گیری مجدد
metres وسیله اندازه گیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
font metric اندازه گیری فونت
measurability قابلیت اندازه گیری
method of measurment متد اندازه گیری
size stick قالب اندازه گیری
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
absolute measurement اندازه گیری مطلق
soundest اندازه گیری عمق اب
instrument الات اندازه گیری
measuring well چاه اندازه گیری
meters وسیله اندازه گیری
forescale اندازه گیری رنگ اب
compensating error خطای اندازه گیری
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
sounded اندازه گیری عمق اب
direct measurement اندازه گیری مستقیم
size stick الت اندازه گیری پا
telemetering اندازه گیری از دور
meter وسیله اندازه گیری
metrology علم اندازه گیری
radar measurement اندازه گیری رادار
precision اندازه گیری دقیق
telemetry اندازه گیری ازدور
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
dial bench gage میز اندازه گیری
sounding اندازه گیری عمق اب
gauging section برش اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
engineering measurement اندازه گیری فنی
mental measurement اندازه گیری روانی
measuring relay رله اندازه گیری
timing زمان گیری
timming زمان گیری
timed ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
time ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
allometry اندازه گیری رشد موجودات
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com