English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
volt ampere اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر
Other Matches
amperage شدت جریان برق میزان نیروی برق برحسب امپر
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
permittivity واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
metric system سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
circuits وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
impedance اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
kilovoltage نیروی برق برحسب هزار ولت
voltages نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
voltage نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
size سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
sizes سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
gage اندازه وسیله اندازه گیری
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
modules اندازه گیری
gauging اندازه گیری
gaging اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
dimension اندازه گیری
measurment اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
module اندازه گیری
measurement اندازه گیری
measurements اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
measure اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
measurer اندازه گیری
metering اندازه گیری
overjump بیش از اندازه نیروی خود جستن
method of measurment طریقه اندازه گیری
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
precision اندازه گیری دقیق
method of measurment متد اندازه گیری
accuracy to gage دقت اندازه گیری
measurability قابلیت اندازه گیری
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
measuring relay رله اندازه گیری
batching plant مرکز اندازه گیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
measuring well چاه اندازه گیری
engineering measurement اندازه گیری فنی
commensurable قابل اندازه گیری
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
compensating error خطای اندازه گیری
absolute measurement اندازه گیری مطلق
metrology علم اندازه گیری
meter وسیله اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
depth measurement اندازه گیری عمق
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
measuring set دستگاه اندازه گیری
measuring device تجهیزات اندازه گیری
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
direct measurement اندازه گیری مستقیم
measuring method طریقه اندازه گیری
dial bench gage میز اندازه گیری
units of measurment واحدهای اندازه گیری
measurement ofland اندازه گیری زمین
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
mensurability قابلیت اندازه گیری
meters وسیله اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measure اندازه گیری کردن
measuring accuracy دقت اندازه گیری
soundest اندازه گیری عمق اب
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
forescale اندازه گیری رنگ اب
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
sounds اندازه گیری عمق اب
telemetering اندازه گیری از دور
telemetry اندازه گیری ازدور
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
sounding اندازه گیری عمق اب
sounded اندازه گیری عمق اب
sound اندازه گیری عمق اب
resizing اندازه گیری مجدد
instrument الات اندازه گیری
size stick الت اندازه گیری پا
size stick قالب اندازه گیری
gage میزان اندازه گیری
font metric اندازه گیری فونت
final measurement اندازه گیری نهایی
radar measurement اندازه گیری رادار
gauging section برش اندازه گیری
metre وسیله اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
to take measures اندازه گیری کردن
measurable قابل اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
unit of measurement واحد اندازه گیری
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
sensitometry اندازه گیری حساسیت چشم
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
calorimeter دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
bathymetry اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
measuring arrangement نطم و ترتیب اندازه گیری
allometry اندازه گیری رشد موجودات
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
SE خطای معیار اندازه گیری
gas meter دستگاه اندازه گیری گاز
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
instrumental error خطای دستگاه اندازه گیری
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
instrument direction سمت اندازه گیری شده
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
times اندازه گیری زمان یک عملیات
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard واحد اندازه گیری = 3 فوت
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
scantling میله اندازه گیری ذرع
fluorometer دستگاه اندازه گیری فلورسانس
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
standard error of measurement خطای معیار اندازه گیری
measurement uncertainty خطای اندازه گیری [ریاضی]
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
entropy واحد اندازه گیری ترمودینامیک
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
metric system دستگاه اندازه گیری متری
time اندازه گیری زمان یک عملیات
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
micrometry اندازه گیری با ذره سنج
electrostatic instrument دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
measuring transformer meter کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
supercharge لبریز شدن نیروی برق بیش از اندازه رساندن به
zymoscope دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
aba مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
viscosimeter وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
metres بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
metre بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
yard stick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding ruler متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
vertical control operator متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
camber gage دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
point size برای اندازه گیری نوع یا متن
oil pressure دستگاه اندازه گیری فشار روغن
brinell hardness test طریقه اندازه گیری سختی برینل
uranometry اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
moving magnet instrument دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
magnetic flux meter دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
tonometer دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
moving coil instrument دستگاه اندازه گیری قاب گردان
lysimiter دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
carpenter's rule متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
yardstick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
measuring weir سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
barometer دستگاه اندازه گیری فشار هوا
barometers دستگاه اندازه گیری فشار هوا
staff gauge اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
instrument اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
rotameter دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
kilos واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
rotometer دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
across corner dimension اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
folding rule متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding meter stick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
double meter stick [American] متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com