English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
finishing coat اندود رویه
Other Matches
tack coat چسب اندود اندود سطحی
sludging گل اندود
coating اندود
overlaying اندود
crustification اندود
incrustment اندود
incrustation اندود
encrustment اندود
stucco اندود
splodge اندود
splodges اندود
blanketing اندود
finishing اندود
overlays اندود
plaster finish اندود گچ
overlay اندود
plastering اندود
bituminous coating اندود قیری
bituminous coat اندود قیری
knotting اندود فلز
plaster اندود کردن
asphalt coating اندود قیری
stucco اندود گچ وسیمان
waterproofing course اندود اب بندی
putty اندود اب واهک
plasters اندود کردن
cement coat اندود سیمانی
cement rendering اندود سیمان
cerated موم اندود
cement coating اندود سیمان
coat of paint اندود رنگ
cement screed اندود سیمانی
gilds زر اندود کردن
gild زر اندود کردن
priming پیش اندود
copper clad سیم مس اندود
wall lining اندود دیوار
gilding زر اندود کردن
coat of plastering لایه اندود
silver plate نقره اندود
lime plaster اندود اهک
surface treatment اندود سطحی
smoothing or smoothed varnish لاک اندود
hot dipping اندود کردن
tallowy پیه اندود
tack coat اندود اتصال
rough coat نخستین اندود
pitchy زفت اندود
prime coat اندود نفوذی
reinforced coat اندود مسلح
silvery سیم اندود
render plaster on the wall اندود کردن
reinforced coating اندود مسلح
oxide cathode کاتد اکسید اندود
oxide coated cathode کاتد اکسید اندود
coated materials مصالح اندود شده
asphalt coated pasteboard مقوای قیر اندود
thatching کاه اندود کردن
thatches کاه اندود کردن
tinned wire سیم قلع اندود
skin with mortar اندود کردن با ملات
thatch کاه اندود کردن
plaster گچ کاری کردن اندود
finishing limes اهک مخصوص اندود
tar قیر اندود کردن
casings اندود لوله جداری
casing اندود لوله جداری
tarred worked قیر اندود کاری
tar paper کاغذ قیر اندود
galvanized iron اهن روی اندود
plasters گچ کاری کردن اندود
tarpaulin کرباس قطران اندود
tarpaulins کرباس قطران اندود
gilding مطلاکاری اندود طلا
second priming اندود دست دوم
dewax زدودن موم اندود
gold اندود زرد نخ زری
golds اندود زرد نخ زری
ceilings پوشش یا اندود داخلی سقف
ceiling پوشش یا اندود داخلی سقف
asphalt membrance اندود قیری برای عایقکاری
plaster دیوار را با گچ و ساروج اندود کردن
cerecloth پارچه موم اندود کفن
epoxy نوعی اندود پلاستیکی لوله ها
smoothing cement اندود سیمان پرداخت شده
cement paint اندود کردن با دوغاب سیمان
plasters دیوار را با گچ و ساروج اندود کردن
procedure رویه
policy رویه
vamp رویه
immethodical بی رویه
these t. were not رویه
praxis رویه
comportment رویه
ism رویه
facets رویه
facet رویه
uppers رویه
upper رویه
mTtiers رویه
metiers رویه
insteps رویه
irregular بی رویه
instep رویه
tactics رویه
encrustations رویه
encrustation رویه
surface رویه
upper crust رویه
tenors رویه
facing رویه
facings رویه
practice رویه
policies رویه
outside رویه
outsides رویه
tenor رویه
surfaced رویه
surfaces رویه
water surface رویه اب
metier رویه
coverings رویه لفاف
planimeter رویه پیما
schemed ترتیب رویه
pillow case رویه بالش
surface رویه فاهر
line حدود رویه
lines حدود رویه
ism اعتقاد رویه
schemes ترتیب رویه
ostrich policy رویه کبک
judicial precedent رویه قضایی
precedent رویه قضایی
precedents رویه قضایی
cover رویه لفاف
covers رویه لفاف
practice رویه پیشه
scheme of life رویه زندگی
smooth surface رویه صاف
rubbed surface رویه صاف
rough surface رویه زبر
tacks پونز رویه
road surface رویه راه
tacking پونز رویه
tacked پونز رویه
recursive procedure رویه بازگشتی
recovery procedure رویه ترمیمی
pure procedure رویه جامع
single sided disk دیسک یک رویه
scheme ترتیب رویه
procedure oriented رویه گرا
procedure declaration اعلان رویه
pentahedral پنج رویه
card face رویه کارت
systems قاعده رویه
dummy module رویه ساختگی
surface-to-air رویه به هوا
the policy of the government رویه دولت
cant رویه اریب
cross section رویه برش
plane رویه هموار
planed رویه هموار
code page رویه رمز
planing رویه هموار
top milk رویه شیر
encrustations رویه بندی
surfaced رویه فاهر
encrustation رویه بندی
surface رویه دادن
surfaced رویه دادن
system قاعده رویه
surfaces رویه فاهر
sandals کفش بی رویه
in stream procedure رویه با مسیل
impolicy رویه غلط
sandal کفش بی رویه
control procedure رویه کنترل
tack پونز رویه
hard soil رویه محکم
surfaces رویه دادن
flippy فلاپی دو رویه
triacontahedral سی رویه سی طرفی
planes رویه هموار
facet theory نظریه رویه ها
exfoliation رویه سابی
top رویه عالی
to explain oneself رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack تغییر رویه دادن
overgrown دارای رشد بی رویه
slope weir بندسرریز با رویه شیبدار
slope weir شادروان با رویه شیبدار
surface treatment عملیات سطح رویه
international practice رویه بین المللی
bristled رویه تجاوزکارانه داشتن
low key posture رویه محافظه کارانه
binder course قشر زیرین رویه
procedure رویه طریقه فرایند
input output procedure رویه ورودی- خروجی
bristle رویه تجاوزکارانه داشتن
irregular act عمل خلاف رویه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com