English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
rejector اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
Other Matches
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
frequency division multilexing مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
monitored صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
rejcet وازدن
repulse پس زدن دشمن وازدن
repulses پس زدن دشمن وازدن
repulsing پس زدن دشمن وازدن
repulsed پس زدن دشمن وازدن
UHF محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
paraheliotropism موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
scsi استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
inductance اندوکتانس
line inductance اندوکتانس خط
inductance standard اندوکتانس
times انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
timed انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
time انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
wobbulator تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
inductance coupling تزویج اندوکتانس
inductance box جعبه اندوکتانس
inductance standard متعارف اندوکتانس
internal conductance اندوکتانس داخلی
inductance meter اندوکتانس متر
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
paralleled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
modulating فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulates فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulate فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
inductance box with plug جعبه اندوکتانس با دوشاخه
resonance وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
MIMD معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
clocks مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
manipulative deception تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
inductive reactance اندوکتانس مقاومت کور القائی
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
DIL مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
dual دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
serials اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
PIA مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
peripheral مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
crystals قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
shunts موازی موازی فرعی
shunt موازی موازی فرعی
shunted موازی موازی فرعی
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
mutual inductance اندوکتیویته متقابل اندوکتانس متقابل
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
line frequency فرکانس خط
low frequency فرکانس کم
frequencies فرکانس
frequency فرکانس
frequence فرکانس
parallels موازی
paralleling موازی
parallelling موازی
parallelled موازی
two parallel lines دو خط موازی
coaxial موازی
parallel ruler خط کش موازی
shunt موازی
parallel موازی
shunted موازی
paralleled موازی
shunts موازی
frequency divider مقسم فرکانس
frequency medulation مدولاسیون فرکانس
frequency separation جداسازی فرکانس
frequency discrimination تشخیص فرکانس
frequency respone پاسخ فرکانس
frequency stability پایداری فرکانس
frequency spectrum بیناب فرکانس
frequency distance فاصله فرکانس
frequency spacing فاصله فرکانس
frequency spectrum طیف فرکانس
j band باند فرکانس
medium frequency فرکانس میانه
measuring frequency فرکانس سنجش
frequency distribution تقسیم فرکانس
frequency stabilizer پایدارکننده فرکانس
frequency swing انحراف فرکانس
frequency triplication تریپلاژ فرکانس
frequency tuning تنظیم فرکانس
picture frequency فرکانس تصویر
frequency conversion تبدیل فرکانس
image frequency فرکانس تصویر
mains frequency فرکانس شبکه
frequency convertor مبدل فرکانس
angular frequency فرکانس زاویهای
m.f. فرکانس متوسط
frequency multiplication افزایش فرکانس
frequency correction تصحیح فرکانس
frequency coverage حیطه فرکانس
frequency counter شمارنده فرکانس
frequency deviation انحراف فرکانس
frequency standard استاندارد فرکانس
frequency designation تعیین فرکانس
frequency translation تبدیل فرکانس
frequency dependant تابع فرکانس
frequency departure انحراف فرکانس
frequency departure مسیر فرکانس
frequency demodulator اشکارساز فرکانس
frequency transformation تبدیل فرکانس
k band باند فرکانس
frequency measurement سنجش فرکانس
frequency mark نشانه فرکانس
frequency of infinite attenuation فرکانس قطب
frequency of oscillations فرکانس نوسان
quenching frequency فرکانس نوسان
frequency inversion برگردان فرکانس
frequency of resonance فرکانس رزونانس
frequency فرکانس تناوب
frequency parameter پارامتر فرکانس
maximum frequency فرکانس حداکثر
low frequency فرکانس پایین
bandwidth محدودهای از فرکانس ها
frequency mixing ترکیب فرکانس
frequency mixture ترکیب فرکانس
frequency modulated مدوله فرکانس
frequency modulation مدولاسیون فرکانس
frequency modulation تلفیق فرکانس
frequency modulator مدولاتور فرکانس
back up frequency فرکانس کمکی
frequencies فرکانس تناوب
frequency mark علامت فرکانس
frequency generator مولد فرکانس
frequency fluctuation تغییر فرکانس
audio frequency فرکانس صوتی
audible frequency فرکانس شنوایی
frequency recorder ثبات فرکانس
frequency doubler دوبلور فرکانس
frequency recorder ضباط فرکانس
frequency region حیطه فرکانس
frequency region ناحیه فرکانس
frequency regulator رگولاتور فرکانس
modulation نوسان فرکانس
p band باند فرکانس
frequency doubling دوبلاژ فرکانس
frequency plan طرح فرکانس
h.f. فرکانس بالا
frequency filter صافی فرکانس
frequency error خطای فرکانس
frequency duplicator دوبلور فرکانس
frequency marking مارکاژ فرکانس
frequency drift اختلاف فرکانس
line frequency فرکانس شبکه
beat frequency فرکانس تداخل
beat frequency فرکانس ضربان
frequency doubling دو برابرکردن فرکانس
line divider مقسم فرکانس
input frequency فرکانس اولیه
nominal frequency فرکانس نامی
intermediate frequency tank circuit فرکانس میانی
frequency division تقسیم فرکانس
frequency domulipliction تقسیم فرکانس
radian frequency فرکانس زاویهای
frequency analizer انالیزور فرکانس
frequency analysis تجزیه فرکانس
frequency band باند فرکانس
impluse frequency فرکانس پالس
frequency determination تعیین فرکانس
frequency assignment تعیین فرکانس
idle frequency فرکانس بی باری
carrier frequency فرکانس حامل
modulation frequency فرکانس مدولاسیون
intermediate frequency فرکانس میانه
x band باند فرکانس
induction frequency converter مبدل فرکانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com