Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (39 milliseconds)
English
Persian
margin
اندک حاشیه دار کردن
margins
اندک حاشیه دار کردن
Other Matches
nibble
گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbles
گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbling
گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbled
گاز زدن اندک اندک خوردن
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Kufic border
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
friezes
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
purfle
حاشیه دوزی کردن
fringes
حاشیه دار کردن
bordered
حاشیه دار کردن
purfle
حاشیه راتزئین کردن
bordering
حاشیه دار کردن
border
حاشیه دار کردن
fringe
حاشیه دار کردن
tat
دارای حاشیه توری کردن
commentate
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
margin
مشخص کردن اندازه و حاشیه
faggot
ریشه کردن حاشیه پارچه
fagot
ریشه کردن حاشیه پارچه
faggots
ریشه کردن حاشیه پارچه
margins
مشخص کردن اندازه و حاشیه
skirted
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirts
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirt
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
left justification
زوج کردن حاشیه سمت چپ متن
flounce
چین دار کردن حاشیه لباس
flounces
چین دار کردن حاشیه لباس
flounced
چین دار کردن حاشیه لباس
flouncing
چین دار کردن حاشیه لباس
lacevi
بستن با بند سفت کردن حاشیه دارکردن
indenting
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
slighting
اندک
drib
اندک
little
اندک
niggling
اندک
low
کم اندک
scantling
اندک
modicum
اندک
scruple
اندک
slight
اندک
slighter
اندک
few
اندک
slightest
اندک
slights
اندک
low test
اندک
thrum
اندک
paul
اندک
scarcer
اندک
fewest
اندک
scant
اندک
scarce
اندک
scarcest
اندک
scrimp
اندک
slighted
اندک
paucity
اندک
fewer
اندک
glimmers
درک اندک
flea bite
اندک ناراحتی
leaned
نحیف اندک
priggism
اندک بینی
skimpy
اندک نحیف
scanty
اندک قلیل
pinch
اندک جانشین
leans
نحیف اندک
lean
نحیف اندک
scantiest
اندک قلیل
pinches
اندک جانشین
scantier
اندک قلیل
skims
تماس اندک
glimmered
درک اندک
ounce
چیز اندک
frugal
با صرفه اندک
ounces
چیز اندک
sprinkling
شمار اندک
sprinkling
میزان اندک
whit
ابدا اندک
d. likeness
شباهت اندک
cast of melancholy
اندک مالیخولیا
darksome
اندک ی تیره
glimmer
درک اندک
in a short time
در اندک زمانی
skimmed
تماس اندک
skim
تماس اندک
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
adumbrative
اندک نمایش دهنده
fud
شخص اندک بین
by the skin of one's teeth
<idiom>
باسود بسیار اندک
camber
قوزیا خمیدگی اندک
cambers
قوزیا خمیدگی اندک
righting
مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
right
مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righted
مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
half cap
سلام با اندک تکانی درکلاه
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
(not) move a muscle
<idiom>
حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
pin prick
چیزی که مایه اندک انگیختگی گرد د
stenotopic
دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
braids
حاشیه
marginally
در حاشیه
rim
حاشیه
postil
حاشیه
rims
حاشیه
skirter
حاشیه رو
list
حاشیه
bordering
حاشیه زه
brink
حاشیه
margin
حاشیه
braid
حاشیه
braided
حاشیه
outskirt
حاشیه
rand
حاشیه
margins
حاشیه
marginal
حاشیه
selvedge
حاشیه
selvage
حاشیه
skirted
حاشیه
frilling
حاشیه
listel
حاشیه
fringe
حاشیه
fimbriation
حاشیه
fringes
حاشیه
verges
حاشیه
skirt
حاشیه
skirts
حاشیه
brims
حاشیه
brimming
حاشیه
brimmed
حاشیه
brim
حاشیه
marge
حاشیه
gloss
حاشیه
kerb=curb
حاشیه
verge
حاشیه
apostil
حاشیه
bordered
حاشیه
bordered
حاشیه زه
marginal note
حاشیه
margine
حاشیه
marginate
حاشیه
border
حاشیه زه
bordering
حاشیه
draught
حاشیه
border
حاشیه
margent
حاشیه
draft
حاشیه
border line
خط حاشیه
gloss
حاشیه نوشتن بر
braids
نوار حاشیه
marginally
بطور حاشیه
kerbs
حاشیه پیاده رو
profit margins
حاشیه سود
offsetting
حاشیه صحافی
braided
نوار حاشیه
rim
لبه حاشیه
frieze
حاشیه ارایشی
bleeding edge
حاشیه نقشه
edging
حاشیه یابی
to leave a margin
حاشیه گذاشتن
buffer distance
حاشیه امنیت
offset
حاشیه صحافی
braid
نوار حاشیه
rims
لبه حاشیه
bordering
حاشیه گذاشتن
marginalizing
در حاشیه قراردادن
profit margin
حاشیه سود
fringed
حاشیه دار
marginal
وابسته به حاشیه
annotator
حاشیه نویس
rimmed
حاشیه دار
impluse margine
حاشیه ایمپولز
circumstantiality
حاشیه پردازی
border
حاشیه گذاشتن
anconis
حاشیه تزئین
ancon
حاشیه تزئین
scholiast
حاشیه نویس
kerb
حاشیه پیاده رو
frilled
حاشیه دار
annotating
حاشیه نوشتن
friezes
حاشیه ارایشی
annotates
حاشیه نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
annotate
حاشیه نوشتن
frizzy
حاشیه دار
frizzly
حاشیه دار
bordered
حاشیه گذاشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com