Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
English
Persian
had searched
انرا می یافتید
Other Matches
give it a good wash
خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
him who
انرا که
neither i or he sees it
نه من انرا می بینم نه او
i saw it
انرا دیدم
i have a secure grasp of it
انرا گرفته ام
i can make nothing of it
هیچ انرا نمیفهم
i am out of p with it
دیگرحوصله انرا ندارم
i had it signed
انرا به امضاء رساندم
he sold the good ones
خوبهای انرا فروخت
give it a twist
انرا پیچ بدهید
give it a shake
انرا تکان دهید
give it a rinse
انرا بشویید یا اب بکشید
imyself saw it
من خودم انرا دیدم
send it by post
با پست انرا بفرستید
i saw it my self
من خودم انرا دیدم
we must winnow away the refuse
اشغال انرا باید
i do not have the courage
جرات انرا ندارم
lowlander
اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
i kind of liked it
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
who will pay for it
کی هزینه انرا خواهد پرداخت
you have perhaps seen it
شاید انرا دیده باشید
i gave it a slight press
انرا کمی فشار دادم
i sold it to one abdullah
به عبدالله نامی انرا فروختم
i cannot a to buy that
استطاعت خرید انرا ندارم
who will pay for it
کی پول انرا خواهد داد
i am out of p with it
دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
shearling
گوسفندی که یک بار پشم انرا
they give it a good scrub
خوب انرا مالش میدهند
it mokes it yet easier
انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
sculpsit
انرا تراشیده یاحجاری کرد
ormer
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
it is past reclaim
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
overshot wheel
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
irrecocilably
چنانکه نتوان انرا وفق داد
i life that better
انرا بیشتر از همه دوست دارم
you have perhaps seen it
ممکن است انرا دیده باشید
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
an inseparable prefix
سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
water bed
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
whitleather
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
sexto
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
indiscerptible
ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
loaded dice
طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
ricksha
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
reversible propeller
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
dress coat
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
rickshaws
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
rickshaw
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
indian giver
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
rackets
یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
cheque to a person's order
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
to garble the coinage
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
waggonette
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
judgement dept
بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
vacuum concrete
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
frumenty
گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
vanishing cream
کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
pope's eye
غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
retro rocket
موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
money spinner
کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
controllable twist
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
prolixity
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
hot money
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
permanent income hypothesis
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
flash card
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
fettling
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
loganberry
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberries
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it
از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
lutine bell
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
anti balance tab
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com