English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
electromegnetic energy انرژی الکترومغناطیسی
Search result with all words
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
density of the total electromagnetic ene چگالی انرژی الکترومغناطیسی
Other Matches
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy transition عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
electromagnetic wave موج الکترومغناطیسی
electromagnetic induction القای الکترومغناطیسی
magnetic focusing تمرکز الکترومغناطیسی
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic focusing تمرکز الکترومغناطیسی
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
electromagnetic lens عدسی الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum طیف الکترومغناطیسی
solenoid controlled valve سوپاپ الکترومغناطیسی
the electromagnetic force نیروی الکترومغناطیسی
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
electromagnetic tran تله الکترومغناطیسی
electromagnetic relay رله الکترومغناطیسی
electromagnetic units واحدهای الکترومغناطیسی
electromagnetic radiation تابش الکترومغناطیسی
electromagnetic vibration ضربه گر الکترومغناطیسی
electron ذره الکترومغناطیسی
electrons ذره الکترومغناطیسی
induction load speaker بلندگوی الکترومغناطیسی
emus واحدهای الکترومغناطیسی
electromagnetic field میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic delay line خط تاخیر الکترومغناطیسی
electromagnetic deflection خمش الکترومغناطیسی
electromagnetic cutout فیوز الکترومغناطیسی
electromagnetic coupling تزویج الکترومغناطیسی
electromagnetic attraction جاذبه الکترومغناطیسی
electromagnetic repulsion دافعه الکترومغناطیسی
electomagnetic theory نظریه الکترومغناطیسی
electromagnetic flux شاره الکترومغناطیسی
magnetic deflection خمش الکترومغناطیسی
emu واحدهای الکترومغناطیسی
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
polarized electromagnetic radiation تابش الکترومغناطیسی قطبیده
maxwell theory og light نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
electromagnetic log سرعت یاب الکترومغناطیسی
microwave موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
electromagnetic interference مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
electromagnetic intrusion نفوذ الکترومغناطیسی در مداررادارهای دشمن
instrument for electromagnetic screening دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
loudspeaker وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
rf وسیله الکترومغناطیسی با فرکانس بین کیلوهرتز و مگا هرتز
magnetic قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
induces 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
ferrite core ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
electronic میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
ferret هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
Faraday cage صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
electromagnetic compatability قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
vigor انرژی
exergonic انرژی ده
deenergized بی انرژی
energy line خط انرژی
energy انرژی
energies انرژی
high energy پر انرژی
vigour انرژی
zipping انرژی
zipped انرژی
zip انرژی
endrgized با انرژی
powers انرژی
powering انرژی
powered انرژی
energy barrier سد انرژی
zips انرژی
low energy انرژی کم
power انرژی
isenergic هم انرژی
energy pattern الگوی انرژی
energy intake مدخل انرژی
energy preservation نگهداری انرژی
energy level سطح انرژی
energy density دانسیته انرژی
energy dissipation اسراف انرژی
energy level تراز انرژی
energy of vibration انرژی ارتعاشی
specific energy انرژی مخصوص
energy of activation انرژی فعالسازی
energy converter مبدل انرژی
energy of vibration انرژی ارتعاش
energy loss گمگشت انرژی
energy crisis بحران انرژی
energy loss تلف انرژی
energy pattern نقشه انرژی
energy demand مطالبه انرژی
energy intake ورود انرژی
total energy equation بقای انرژی کل
energy gradient شیب خط انرژی
energy flow جریان انرژی
energy flow سیلان انرژی
strain energy انرژی کشیدگی
energy exchange تبادل انرژی
energy equation معادله انرژی
energy expenditure هزینه انرژی
thermal energy انرژی گرمایی
energy drop افت انرژی
energy distribution توزیع انرژی
energy flow شارش انرژی
energy gain بازده انرژی
energy distribution پخش انرژی
total binding energy انرژی بستگی کل
energy dissipation انرژی اتلاف
strain energy انرژی کرنش
interchange of energy تبادل انرژی
energy preservation ذخیره انرژی
lattice energy انرژی شبکه
quantum of energy کوانتوم انرژی
kiloton energy کیلوتن انرژی
radiant energy انرژی تابشی
ionization energy انرژی یونیزاسیون
ionization energy انرژی یونش
internal energy انرژی درونی
internal energy انرژی داخلی
radiation energy انرژی تابشی
rediant energy انرژی تابشی
inductance گیرنده انرژی
power transmission انتقال انرژی
light energy انرژی نور
nuclear energy انرژی هستهای
nuclear power انرژی هستهای
mutual energy انرژی متقابل
mechanical energy انرژی مکانیکی
maximum energy انرژی حداکثر
maximum energy انرژی بیشینه
mass energy جرم - انرژی
potential curve خم انرژی- پتانسیل
potential energy curve خم انرژی- پتانسیل
madelung energy انرژی مادلونگ
potential energy انرژی پتانسیل
low energy انرژی پایین
loss of energy افت انرژی
power supply منبع انرژی
resonance energy انرژی رزنانسی
rest energy انرژی سکون
hydration energy انرژی ابپوشی
exchange energy انرژی تبادل
power transfer انتقال انرژی
energy transmission انتقال انرژی
energy transfer انتقال انرژی
energy theorem تئوری انرژی
energy supply منبع انرژی
energy storage انباره ی انرژی
energy stage لایه انرژی
energy spectrum بیناب انرژی
energy spectrum طیف انرژی
energy shell پوسته انرژی
energy shell لایه انرژی
energy regeneration بازیابی انرژی
energy radiation تابش انرژی
energy quantum کوانتوم انرژی
energy production تولید انرژی
excitation energy انرژی تحریک
fermi energy انرژی فرمی
high energy electron الکترون پر انرژی
heat energy انرژی حرارتی
heat energy انرژی گرمایی
solar energy انرژی خورشیدی
gravitational energy انرژی گرانشی
sound energy انرژی صوتی
fusion energy انرژی گداخت
fusion energy انرژی ذوب
fusion energy انرژی فوزیون
magnetic energy انرژی مغناطیسی
free energy انرژی ازاد
source of power منبع انرژی
field energy انرژی میدان
energy principle اصل انرژی
transducer مبدل انرژی
kinetic energy انرژی حرکتی
kinetic energy انرژی سینتیک
kinetic energy انرژی جنبشی
zing انرژی روح
kinetic energy انرژی جنبنده
outputs انرژی خروجی
output انرژی خروجی
might نیرو انرژی
energetic دارای انرژی
energizing انرژی دادن
energizes انرژی دادن
energize انرژی دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com