English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
Other Matches
aperture اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
apertures اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
maces نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
mace نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
inductance اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
gauging section مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
kinetic energy انرژی جنبشی
average kinetic energy انرژی متوسط جنبشی
pitch line مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
waterway دهانه
openings دهانه
nozzle دهانه
drift loading دهانه
mouthpiece دهانه
jetting دهانه
bay دهانه
waterways دهانه
mouthless بی دهانه
port دهانه
bayed دهانه
nozzles دهانه
jet دهانه
opening دهانه
jets دهانه
jetted دهانه
baying دهانه
mouth دهانه
estuary دهانه
spans دهانه
estuaries دهانه
muzzle دهانه
muzzled دهانه
throat دهانه
throats دهانه
muzzling دهانه
inlet دهانه
mouthed دهانه
spanning دهانه
head دهانه
bays دهانه
spout دهانه
spouted دهانه
spouting دهانه
spouts دهانه
orifices دهانه
orifice دهانه
span دهانه
spanned دهانه
mouths دهانه
mouthing دهانه
inlets دهانه
branching bay دهانه
firth دهانه
drowned river mouth دهانه
mouthpieces دهانه
embouchure دهانه
nose دهانه
noses دهانه
triforium سه دهانه
orifice of the stomack دهانه
muzzles دهانه
outfall دهانه
yoke دهانه
work function انرژی خروج
electron affinity انرژی خروج
effective span دهانه موثر
spanned دهانه نظری
insets دهانه وصله
central angle of arch دهانه کمان
included angle of arch دهانه کمان
inset دهانه وصله
muzzle دهانه لوله
spanning دهانه نظری
ostium مدخل دهانه
ostiary دهانه رودخانه
span دهانه نظری
aperture دهانه یا سوراخ
apertures دهانه یا سوراخ
three necked flask بالن سه دهانه
intakes دهانه ابگیر
joint opening دهانه یک درز
scuppers دهانه فاضلاب رو
intake دهانه ابگیر
scuppering دهانه فاضلاب رو
scuppered دهانه فاضلاب رو
scupper دهانه فاضلاب رو
arch span دهانه طاق
outfall دهانه خروجی
orifices دهانه تنگ
crater دهانه اتشفشانی
orifice دهانه تنگ
muzzle velocity سرعت دهانه
clear span دهانه ازاد
craters دهانه اتشفشانی
muzzles دهانه لوله
muzzles دهانه توپ
muzzling دهانه لوله
muzzling دهانه توپ
adjacent span دهانه متصل
turnouts دهانه ابگیر
cups دهانه اتشفشان
cupped دهانه اتشفشان
cup دهانه اتشفشان
turnout دهانه ابگیر
muzzled دهانه توپ
clear span دهانه موثر
muzzled دهانه لوله
spans دهانه نظری
bottlenecks دهانه بطری
spark gap دهانه جرقه
muzzle brake دافع دهانه
two necked flask بالن دو دهانه
interrupter gap دهانه پلاتین
sluiceway دهانه تخلیه
shutter دهانه بند
shutters دهانه بند
bottleneck دهانه بطری
interior span دهانه داخلی
muzzle دهانه توپ
adjacent span دهانه متصل
multi span bridge پل چند دهانه
outward opening دهانه خارجی
carburetor jet دهانه کاربراتور
outlet دهانه ابگیر
tuyere دهانه دم اهنگری
bayed دهانه انتن
theoretical span دهانه نظری
baying دهانه انتن
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
safety gap دهانه حفافت
tuyere دهانه لوله
bay دهانه انتن
outlets دهانه ابگیر
river mouth دهانه رودخانه
bays دهانه انتن
goal mouth دهانه دروازه
drop manhole دهانه ریزش
surface water gully دهانه پاکین
mouth of the furnace دهانه کوره
surface water gully دهانه گندابرو
point bland از دهانه لوله
beak دهانه لوله
beaks دهانه لوله
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
inner work function انرژی خروج درونی
outer work function انرژی خروج بیرونی
muzzling دهانه لوله اسلحه
muzzled دهانه لوله اسلحه
bore مد جلو دهانه رود
crater دهانه اتشفشان فرورفتگی
squirrel refle تفنگ دهانه باریک
muzzles دهانه لوله اسلحه
bores مد جلو دهانه رود
single span deep beam تیر تیغه یک دهانه
braced bay دهانه مهاربندی شده
craters دهانه اتشفشان فرورفتگی
man hole دهانه بازدید ادم رو
cril مانع دهانه بندر
mid span نقطه وسط دهانه
shear span دهانه نیروی برشی
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
muzzle دهانه لوله اسلحه
port شیار هادی دهانه
craters دهانه کوههای ماه
craters دهانه اتش فشان
crater دهانه اتش فشان
uterine cervix [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
uterine neck [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
spark gap modulator تحمیل گر دهانه جرقهای
eye دهانه سوراخ سوزن
eyeing دهانه سوراخ سوزن
eyes دهانه سوراخ سوزن
estuaries دهانه مصب رود
eying دهانه سوراخ سوزن
auxiliary spark gap دهانه جرقه یدکی
neck of the womb [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
muzzle bag دهانه بند توپ
sphere gap دهانه جرقه کروی
block ship سد کردن دهانه کانال
glottal مربوط به دهانه نای
ostiole سوراخ یا دهانه کوچک
estuary دهانه مصب رود
crater دهانه کوههای ماه
cervix [of uterus] دهانه رحم [کالبدشناسی]
neck of (the) uterus [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
chain pipe دهانه چاله زنجیر
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
muzzle bag روپوش دهانه توپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com