Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
electron affinity
انرژی خروج
work function
انرژی خروج
Search result with all words
inner work function
انرژی خروج درونی
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
outer work function
انرژی خروج بیرونی
Other Matches
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
sound absorption
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
outgo
خروج
exhausts
خروج
egression
خروج
egress
خروج
exodus
خروج
propulsion
خروج
emission
خروج
emissions
خروج
leakage or breakage
خروج
exhaust
خروج
exit
خروج
exits
خروج
prolapsus
خروج
emersion
خروج
blow out
خروج ناگهانی
logout
خروج از سیستم
ingress and egress
دخول و خروج
spurting
خروج ناگهانی
capital outflow
خروج سرمایه
log off
خروج از سیستم
emergency exit
در خروج اضطراری
spurt
خروج ناگهانی
ejaculating
خروج منی
spurts
خروج ناگهانی
angle of emergence
زاویه خروج
eccentricities
خروج از مرکزیت
emissions
صدور خروج
ejaculated
خروج منی
spermatism
خروج منی
ejaculate
خروج منی
eccentricity
خروج از مرکز
eccentricity
خروج از مرکزیت
eccentricities
خروج از مرکز
ejaculates
خروج منی
emission
صدور خروج
dump valve
شیر خروج
debouchment
خروج ازتنگنا
exeat
اجازهء خروج
order off the field
حکم خروج
exhaust valve
شیر خروج
exhaust velosity
سرعت خروج
log out
خروج از سیستم
exit point
نقطه خروج
emergency exit
خروج اضطراری
prolapse of the uterus
خروج سیبک
order off
حکم خروج
defecation
خروج مدفوع
outage
راه خروج
outages
راه خروج
out flow of capital
خروج سرمایه
light spill
خروج نور
transpiration
خروج نفوذ
outlet
مجرای خروج
outlets
مجرای خروج
debouch
راه خروج
spurted
خروج ناگهانی
shells
برنامه خروج موقت
steam tight
مانع خروج بخار
exhausts
تخلیه کردن خروج
exhaust
خروج گاز یابخار
exhaust
تخلیه کردن خروج
exhausts
خروج گاز یابخار
shell
برنامه خروج موقت
shelling
برنامه خروج موقت
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
undoubling
خروج از دوبلگی شطرنج
gas tight
مانع خروج گاز
eccentricity of the load
خروج از مرکزیت بار
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
exophthalmos
خروج تخم چشم
out flow of labor
خروج نیروی کار
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
clearing outwards
اعلامیه خروج کشتی
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
eccentricity
گریز یا خروج از مرکز
eccentricities
گریز یا خروج از مرکز
fifo
خروج به ترتیب ورود
exhaust pipe
لوله خروج بخار یا دود
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
choke ring
حلقه مانع خروج گاز
Please show me the way out I'll show you !
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house
محل خروج هدفهای متحرک
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
gangway
محل ورود و خروج از ناو
gangways
محل ورود و خروج از ناو
ne exeat regno
دستور عدم خروج از مملکت
obturator
الات مانع خروج گاز
to shut in
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
exit road
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
spermatorrhoea
خروج منی بدون اراده احتلام
lithotomy
برش مثانه برای خروج سنگ
muzzle energy
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
jetting
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
blowing
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
jetted
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jets
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jet
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
blasts
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blast
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blowdown
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
to take off one
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
valves
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
device
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
jet propulsion
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
i/o
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
jet propulsion
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
marketing
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
deffered entry
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
energy barrier
سد انرژی
zipped
انرژی
high energy
پر انرژی
energy line
خط انرژی
exergonic
انرژی ده
powers
انرژی
vigor
انرژی
zipping
انرژی
deenergized
بی انرژی
zips
انرژی
powering
انرژی
powered
انرژی
power
انرژی
endrgized
با انرژی
zip
انرژی
low energy
انرژی کم
isenergic
هم انرژی
energy
انرژی
energies
انرژی
vigour
انرژی
timeout
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
exchange energy
انرژی تبادل
vim
انرژی توانایی
energy storage
انباره ی انرژی
quantum of energy
کوانتوم انرژی
excitation energy
انرژی تحریک
fermi energy
انرژی فرمی
power transmission
انتقال انرژی
power supply
منبع انرژی
kiloton energy
کیلوتن انرژی
field energy
انرژی میدان
potential curve
خم انرژی- پتانسیل
free energy
انرژی ازاد
power transfer
انتقال انرژی
energy production
تولید انرژی
energy preservation
ذخیره انرژی
energy preservation
نگهداری انرژی
energy pattern
الگوی انرژی
energy pattern
نقشه انرژی
energy of vibration
انرژی ارتعاش
energy of vibration
انرژی ارتعاشی
energy of activation
انرژی فعالسازی
energy loss
گمگشت انرژی
energy loss
تلف انرژی
energy quantum
کوانتوم انرژی
energy radiation
تابش انرژی
energy transmission
انتقال انرژی
energy transfer
انتقال انرژی
energy theorem
تئوری انرژی
energy supply
منبع انرژی
energy stage
لایه انرژی
energy spectrum
بیناب انرژی
energy spectrum
طیف انرژی
potential energy curve
خم انرژی- پتانسیل
energy shell
پوسته انرژی
energy shell
لایه انرژی
energy regeneration
بازیابی انرژی
potential energy
انرژی پتانسیل
rest energy
انرژی سکون
resonance energy
انرژی رزنانسی
transformation of energy
تبدیل انرژی
inductance
گیرنده انرژی
rediant energy
انرژی تابشی
translational energy
انرژی انتقالی
ionization energy
انرژی یونیزاسیون
mutual energy
انرژی متقابل
source of power
منبع انرژی
specific energy
انرژی مخصوص
transducer
مبدل انرژی
solar energy
انرژی خورشیدی
ionization energy
انرژی یونش
maximum energy
انرژی بیشینه
total energy equation
بقای انرژی کل
internal energy
انرژی درونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com