English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
zymoplastic انزیم سازی
Other Matches
enzyme انزیم
enzymes انزیم
zymoplastic انزیم ساز
enzymology انزیم شناسی
exoenzyme انزیم خارج سلولی
endoenzyme انزیم داخل سلولی
degrade protein enzyme انزیم پروتئین شکن
zymosthenic تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
pepsin پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
pepsine پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
truncation بی سر سازی
bridge building پل سازی
compaction تو پر سازی
bridgework پل سازی
pavements کف سازی
pavement کف سازی
individualization تک سازی
individuation تک سازی
stylization مد سازی
flooring کف سازی
local anasthesia سر سازی
individualizing تک سازی
deflexion خم سازی
individualised تک سازی
individualises تک سازی
individualising تک سازی
retortion کج سازی
individualize تک سازی
padding له سازی
retortion خم سازی
individualized تک سازی
repk lection پر سازی
individualizes تک سازی
idolization بت سازی
flection خم سازی
cabinetwork مبل سازی
road building جاده سازی
asphalt paving جاده سازی
cabinetwork قفسه سازی
inversions وارون سازی
calcination اهک سازی
road construction جاده سازی
bellfounding زنگ سازی
atomization ریز سازی
accommodation برون سازی
balladry تصنیف سازی
brick works اجر سازی
bonification به سازی محیط
bedevilment شیطان سازی
belittlement کم ارزش سازی
beadwork تسبیح سازی
accommodations برون سازی
test construction ازمون سازی
suppression موقوف سازی
manifestation اشکار سازی
manifestations اشکار سازی
activation barrier سد فعال سازی
arrefication رقیق سازی
activation فعال سازی
acidification اسید سازی
storage ذخیره سازی
decentralization نامتمرکز سازی
urbanization شهری سازی
arrefication لطیف سازی
aromatization عطر سازی
aromatization معطر سازی
anonymization گمنام سازی
anabiosis زنده سازی
ordering مرتب سازی
afforestment جنگل سازی
unification یکی سازی
calico printing چیت سازی
capital building سرمایه سازی
dilution رقیق سازی
die shop حدیده سازی
die making حدیده سازی
detersion پاک سازی
derichment رقیق سازی
deprival بی بهره سازی
denudation برهنه سازی
denaturation مصنوعی سازی
defeasance باطل سازی
deep foundation پی سازی در عمق
decryption اشکار سازی
deconditioning ناشرطی سازی
debilitation ناتوان سازی
discolourment بدرنگ سازی
divestiture بی بهره سازی
evisceration تهی سازی
eversion واژگون سازی
equality gate برابر سازی
enthralment بنده سازی
emulsification امولسیون سازی
emulation نمونه سازی
elution پاکیزه سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
dwelling construction خانه سازی
duplexing مضاعف سازی
domestication اهلی سازی
divestment بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
deallocation ازاد سازی
deactivation بی اثر سازی
de energize بی برق سازی
christianization عیسوی سازی
channelization تنگه سازی
channelization مجرا سازی
channelization ترعه سازی
ceiling construction سقف سازی
cavitation حفره سازی
cartwright's shop دوچرخه سازی
carnification گوشت سازی
carcassing اسکلت سازی
carbonize کربن سازی
capitalization سرمایه سازی
canalization کانال سازی
canalization ابراه سازی
coking chamber اطاقک کک سازی
coking period زمان کک سازی
coking time زمان کک سازی
dazzlement خیره سازی
dactyliography نگین سازی
curriery چرم سازی
crystallization بلور سازی
countersink خزینه سازی
cooperage پیت سازی
cooperage چلیک سازی
coordination هماهنگ سازی
confectionary شیرینی سازی
conceptualization مفهوم سازی
computer simulation شبیه سازی
compactions فشرده سازی
de escalation محدود سازی
compaction فشرده سازی
canalization مجرا سازی
intrigue زمینه سازی
secretion پنهان سازی
synchronizing همزمان سازی
integration مجتمع سازی
cooling خنک سازی
doping ناخالص سازی
miniaturization کوچک سازی
substructures زیر سازی
substructure زیر سازی
brewing ابجو سازی
equating هم ارز سازی
metabolic سوخت و سازی
illumination روشن سازی
modeling نمونه سازی
scenery صحنه سازی
histrionics صحنه سازی
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
latticework شبکه سازی
stacking پشته سازی
conditioning شایسته سازی
tuning میزان سازی
overturns واژگون سازی
overturned واژگون سازی
overturn واژگون سازی
illuminations روشن سازی
reclamation اباد سازی
bedding ثابت سازی
bedding محکم سازی
exclusion محروم سازی
fading محو سازی
enrichment غنی سازی
humanization مردمی سازی
nationalization ملی سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com