English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
cultural anthropology انسان شناسی فرهنگی
Other Matches
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
anthropology انسان شناسی
anthropology علم انسان شناسی
physical anthropology انسان شناسی جسمانی
auditory canal مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
acoustic meatus [Meatus acusticus] مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
outer ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
external ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory passage مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
nasopharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
adenoid لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
pharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
cultural فرهنگی
educational فرهنگی
culturally فرهنگی
phlistinism بی فرهنگی
culture shock کوبهی فرهنگی
cultural heritage میراث فرهنگی
cultural lag پس افتادگی فرهنگی
cross-cultural میان فرهنگی
culture shock ضربهی فرهنگی
cultural development توسعه فرهنگی
cultural deprivation محرومیت فرهنگی
cultural anomy بی هنجاری فرهنگی
cultural anomie بی هنجاری فرهنگی
transcultural بین فرهنگی
cultural fad هوس فرهنگی
lettered فرهنگی باسواد
cultural tourism گردشگری فرهنگی
subversive اجتماعی و فرهنگی
cross cultural میان فرهنگی
sociocultural اجتماعی- فرهنگی
subversives اجتماعی و فرهنگی
cultural psychiatry روانپزشکی فرهنگی
cuttural attache وابسته فرهنگی
cross cultural psychiatry روانپزشکی میان فرهنگی
cultural parallelism توازی نگری فرهنگی
cultural absolutism مطلق نگری فرهنگی
cultural relativism نسبی نگری فرهنگی
cross cultural psychology روانشناسی میان فرهنگی
intercultural وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
renaissance دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
enchilada کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
outside art [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
subversion نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
glossarist کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
typology گونه شناسی نوع شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
guinea pepper فلفل قرمز هندی فلفل فرهنگی
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
human beings انسان
homosapiens انسان
man انسان
homo انسان
mans انسان
mortals انسان
human being انسان
mortal انسان
in human shape انسان
loard of creation انسان
behind the times <idiom> از مد افتاده عقب افتاده فرهنگی
oenology می شناسی شراب شناسی
mankind نوع انسان
humanoids شبیه انسان
humanoid شبیه انسان
cannibalism ادمخواری انسان
palms کف دست انسان
subhuman مادون انسان
anthropomorphic شبیه انسان
superhuman برتر از انسان
brisket سینه انسان
misanthropy انسان بیزاری
palm کف دست انسان
humanly مثل انسان
primitive انسان اولیه
anthropomorphism انسان انگاری
economic man انسان اقتصادی
humanist انسان گرا
anthropophobia انسان هراسی
eudemonology گفتاردرسعادت انسان
atomy اسکلت انسان
anthropocentrism انسان محوری
misanthropes انسان گریز
humanitarian انسان گرایانه
humansit انسان دوست
human movement حرکت انسان
human nature طبیعت انسان
egalitarian طرفدارتساوی انسان
homosapiens نوع انسان
The human body بدن انسان
pithecanthrope انسان میمونی
voices صدای انسان
anthropoids انسان نما
anthropoids شبه انسان
manward بطرف انسان
rumps کفل انسان
rump کفل انسان
anthropologist انسان شناس
marginal man انسان حاشیهای
kindlity انسان وار
infrahuman پایین تر از انسان
infrahuman مادون انسان
anthropoid شبه انسان
anthropoid انسان نما
homo politicus انسان اجتماعی
heidelberg man انسان هایدلبرگ
dewlap غبغب انسان
godman انسان خداوار
misanthrope انسان گریز
voice صدای انسان
homo economicus انسان اقتصادی
bods بدن انسان
bod بدن انسان
humankind نوع انسان
the outward man انسان فاهر
hominid جنس انسان
dewlaps غبغب انسان
homo faber انسان ابزارساز
voicing صدای انسان
aping میمون انسان نما
varmint انسان یاحیوان مزاحم
homo sapiens انسان اندیشه ورز
voice صدای سخنرانی انسان
varment انسان یاحیوان مزاحم
supermen موجود مافوق انسان
voicing صدای سخنرانی انسان
pre adamite انسان پیش از ادم
theophany تجلی خدا به انسان
prehuman پیش از پیدایش انسان
ape میمون انسان نما
voices صدای سخنرانی انسان
ethos صفات وشخصیت انسان
neoanthropic شبیه انسان جدید
neoanthropic وابسته به انسان جدید
apes میمون انسان نما
superman موجود مافوق انسان
theophany فهور خدابه انسان
manxman اهل جزیره انسان
humankind بشریت نژاد انسان
trunk خرطوم بینی انسان
humanism مکتب اصالت انسان
buffs جلا پوست انسان
buff جلا پوست انسان
equalitarian طرفدار تساوی انسان
feces مدفوع انسان وحیوان
aped میمون انسان نما
man made مصنوع انسان انسانی
man made ساخته دست انسان
man-made مصنوع انسان انسانی
foliate mask صورت مجسمه انسان
man-made ساخته دست انسان
anthropomorphic دارای شکل انسان
trunks خرطوم بینی انسان
anthropometry انسان سنجی جسمانی
hu man وابسته ب ه انسان بشری
homosapiens نام علمی انسان
kindlily بطورملایم انسان وار
man trap دام برای انسان
man of mould انسان خاکی یا فانی
hypomorph انسان سرگرد وپاکوتاه
misanthropic مربوط به انسان گریزی
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
macaca بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
truncal وابسته به تنه انسان یا درخت
macaque بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
anthropic مربوط به دوران پیدایش انسان
man is a risible creature انسان مخلوقی است خنده کن
zombi انسان زنده شد ادم احمق
glanders بیماری مسری اسب و انسان
floruit دوره رشد وپیشرفت انسان
trichotomy تقسیم وجود انسان به سه قسمت
droid یک ادم ماشینی شبیه انسان
pithecanthrope برزخ میان انسان و میمون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com